آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۰۹ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
امروز تقويم ها در سکوت خود فقدان تو را به سوگ نشسته اند،امروز شهادت جانسوز ششمين شمع روشنگر،وصي پيغمبر،ناصر احکام خدا،تجسم اخلاص،صبر،بردباري و درياي عميق علوم لدني،صادق آل محمد(ص)است. 65 سال عاشقانه زيست و 34 سال را صادقانه امامت کرد آنگونه که رؤساي مذاهب در محضرش زانوي ادب مي زدندو وقتي که بزرگواري و صداقتش مثل آفتاب اول صبح مي درخشيد حتي کوردل ترين و سرکش ترين دشمنان خدا به مقام شامخ او اعتراف مي کردند.کوهي از وقار بود،اقيانوسي از حکمت و فضيلت،داراي علمي بسيار و ادبي کامل،گستره اي از رحمت و عبادت که لحظه لحظه حياتش از ياد و نام خدا سبز و سرشار بود.عدالت را از پدرش اميرالمؤمنين(ع) به ارث برده بود،در نيمه شب هاي تاريک مدينه با کوله باري از هديه،مستمندان و بينوايان را دلشاد مي ساخت.اما اندک اندک ديگر لحظه هاي واپسين فرا رسيده،اکنون فرزند ديگري از خاندان آل عبا و عالم دين خدا زهر تلخ دسيسه هاي پليدان را مي نوشد،اينک خوشه هاي زهرآگين کينه منصور دوانيقي،قلب سپيدش را هزار پاره کرده است.آري،روزگار منصور از زهر او تلخ تر بود،زهري که آخرين نفس ها را از رئيس مذهب شيعه گرفت،از اين ماتم و داغ سنگين و جانسوز چشم ملائک خون گريه کرد.آري ديگر ماه صادقانه ستاره ها طلوع نخواهد کرد،ديگر نيمه هاي شب مأمورين سياهدل عباسي،از ديوارهاي خانه ولايت بالا نمي روند و جانشين خدا را از سجاده نماز،«همان نمازي که خود حضرت در آخرين وصيت خويش فرمودند:به شيعيان ما بگوييد شفاعت ما به آنان که نماز را سبک مي شمارند نخواهد رسيد»،با سر و پاي برهنه به دربار جور نمي برند.هنوز کوچه پس کوچه هاي مدينه و عراق به ياد او هستند و داد مظلوميت سر مي دهند،خاک بقيع مناجات هاي شبانه اش را فرياد مي زند و سنگ هايش اشک خشکيده اش را به تفسير مي کشند.هنوز بوي کلاس هاي باصفايش به مشام مي رسد،اي امام علم و ديانت هنوز درس و مدرسه با ياد تو شروع مي شود،اي آموزگار مکتب ارشاد،چقدر شاگرد داشتي ولي افسوس که چقدر تنها بودي.
ویرایش موضوع توسط : فاطمه 1
در تاریخ : سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۱۶ بعد از ظهر
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
غروب خورشيد دانايي(امام صادق.ع.) تسليت باد
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
مختصري از زندگانى حضرت امام صادق (ع)
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفرى ( شيعه ) در روز 17ربيع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه" دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر مىباشد. کنيه آن حضرت : "ابو عبدالله" و لقبش "صادق" است . حضرت صادق تا سن 12 سالگى معاصر جد گراميش حضرت سجاد بود و مسلما تربيت اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام (ع) از خرمن دانش جدش خوشهچينى کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19 سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگى کرد و با اين ترتيب 31 سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر يک از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فيض کسب نور مىنمودند گذرانيد . دوران قبل از امامت: در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعاليتهاي پدر خويش در نشر معارف ديني و تربيت شاگردان وفا دار و با بصيرت بود. امام باقر در مناسبتهاي مختلف به امامت و ولايت فرزندش جعفر صادق تصريح فرموده و شيعيان را پس از خودش به پيروي از او فرا مي خواند. لذا احاديث، زيادي مبني بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است. امام صادق در سال 114 هجري قمري پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگي به امامت رسيد. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امويان که در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حکومت عباسيان. عصر امام صادق (ع): عصر امام صادق (ع) يکى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است که از يک سواغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين (ع) رخ مىداد ، که انقلاب "ابو سلمه" در کوفه و "ابو مسلم" در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است . و همين انقلاب سرانجام حکومت شوم بنى اميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و بيدادشان رها ساخت . ليکن سرانجام بنى عباس با تردستى و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنى اميه به بنى عباس طوفانىترين و پر هرج و مرج ترين دورانى بود که زندگى امام صادق (ع) را فراگرفته بود . و از ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ايدئولوژيها و عصر تضاد افکار فلسفى و کلامى مختلف بود ، که از برخورد ملتهاى اسلام با مردم کشورهاى فتح شده و نيز روابط مراکز اسلامى با دنياى خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجانى براى فهميدن و پژوهش پديد آورده بود . جنبش علمى اختلافات سياسى بين امويان و عباسيان و تقسيم شدن اسلام به فرقههاى مختلفو ظهور عقايد مادى و نفوذ فلسفه يونان در کشورهاى اسلامى ، موجب پيدايش يک نهضت علمى گرديد . نهضتى که پايههاى آن بر حقايق مسلم استوار بود . چنين نهضتى لازم بود ، تا هم حقايق دينى را از ميان خرافات و موهومات و احاديث جعلى بيرون کشد و هم در برابر زنديقها و ماديها با نيروى منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آراى سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهاى علمى و مناظرات آن حضرت با افراد دهرى و مادى مانند "ابن ابى العوجاء" و "ابو شاکر ديصانى" و حتى "ابن مقفع" معروف است . به وجود آمدن چنين نهضت علمى در محيط آشفته و تاريک آن عصر ، کار هر کسى نبود ، فقط کسى شايسته اين مقام بزرگ بود که مأموريت الهى داشته باشد و از جانب خداوند پشتيبانى شود ، تا بتواند به نيروى الهام و پاکى نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غيب ارتباط دهد ، حقايق علمى را از درياى بيکران علم الهى به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقيقت قرار دهد . تنها وجود گرامى حضرت صادق (ع) مىتوانست چنين مقامى داشته باشد ، تنها امام صادق (ع) بود که با کنارهگيرى از سياست و جنجالهاى سياسى از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانين و احاديث راستين دين مبين و تبليغ احکام و تعليم و تربيت مسلمانان کمر همت بر ميان بست . زمان امام صادق (ع) در حقيقت عصر طلايى دانش و ترويج احکام و تربيت شاگردانى بود که هر يک مشعل نورانى علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسى" و "خداشناسى" مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدايت مردم کوشيدند . در همين دوران درخشان - در برابر فلسفه يونان - کلام و حکمت اسلامى رشد کرد و فلاسفه و حکماى بزرگى در اسلام پرورش يافتند . همزمان با نهضت علمى و پيشرفت دانش بوسيله حضرت صادق (ع) در مدينه ، منصور خليفه عباسى که از راه کينه و حسد ، به فکر ايجاد مکتب ديگرى افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفرى استقلال علمى داشته باشد و هم مردم را سرگرم نمايد و از خوشهچينى از محضر امام (ع) بازدارد . بدين جهت منصور مدرسهاى در محله "کرخ" بغداد تأسيس نمود . منصور در اين مدرسه از وجود ابو حنيفه در مسائل فقهى استفاده نمود و کتب علمى و فلسفى را هم دستور داد از هند و يونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نيز مالک را - که رئيس فرقه مالکى است - بر مسند فقه نشاند ، ولى اين مکتبها نتوانستند وظيفه ارشاد خود را چنانکه بايد انجام دهند . امام صادق (ع) مسائل فقهى و علمى و کلامى را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زيادى تربيت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامى در جهان گرديد . دانشگسترى امام (ع) در رشتههاى مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبيعى و ... آغاز شد . فقه جعفرى همان فقه محمدى يا دستورهاى دينى است که از سوى خدا به پيغمبر بزرگوارش از طريق قرآن و وحى رسيده است . بر خلاف ساير فرقهها که بر مبناى عقيده و رأى و نظر خود مطالبى را کم يا زياد مىکردند ، فقه جعفرى توضيح و بيان همان اصول و فروعى بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنيفه رئيس فرقه حنفى درباره امام صادق (ع) گفت : من فقيهتر از جعفرالصادق کسى را نديدهام و نمىشناسم . فتواى بزرگترين فقيه جهان تسنن شيخ محمد شلتوت رئيس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفرى را مانند مذاهب ديگر اهل سنت جايز دانست - در روزگار ما - خود اعترافى است بر استوارى فقه جعفرى و حتى برترى آن بر مذاهب ديگر . و اينها نتيجه کار و عمل آن روز امام صادق (ع) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق (ع) هميشه با اصحاب و حتى کسانى که از دين و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتى داشته است . نمونهاى از بيانات امام (ع) که در اثبات وجود خداوند حکيم است ، به يکى از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابى به نام "توحيد مفضل" هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق (ع) با طبيب هندى که موضوع کتاب "اهليلجه" است نيز نکات حکمتآموز بسيارى دارد که گوشهاى از درياى بيکران علم امام صادق (ع) است . براى شناسايى استاد معمولا دو راه داريم ، يکى شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربيتشدگان مکتبش . کلمات و آثار و احاديث زيادى از حضرت صادق (ع) نقل شده است که ما حتى قطرهاى از دريا را نمىتوانيم به دست دهيم مگر "نمى از يمى" . اما شاگردان آن حضرت هم بيش از چهار هزار بودهاند ، يکى از آنها "جابر بن حيان" است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشى مشغول بود که به وسيله طرفداران بنى اميه به قتل رسيد . جابر بن حيان پس از قتل پدرش به مدينه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر (ع) و سپس در نزد امام صادق (ع) شاگردى کرد . جابر يکى از افراد عجيب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شيمى تأليفات زيادى دارد ، و در رسالههاى خود همه جا نقل مىکند که (جعفر بن محمد) به من چنين گفت يا تعليم داد يا حديث کرد . از اکتشافات او اسيد ازتيک (تيزآب) و تيزاب سلطانى و الکل است . وى چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 30. رساله از جابر به زبان آلمانى چاپ و ترجمه شده که در کتابخانههاى برلين و پاريس ضبط است . حضرت صادق (ع) بر اثر توطئههاى منصور عباسى در سال 148 هجرى مسموم و در قبرستان بقيع در مدينه مدفون شد . عمر شريفش در اين هنگام 65 سال بود . از جهت اينکه عمر بيشترى نصيب ايشان شده است به "شيخ الائمه" موسوم است . حضرت امام صادق (ع) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق (ع) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسى کاظم (ع) منتقل گرديد . ديگر از فرزندان آن حضرت اسمعيل است که بزرگترين فرزند امام بوده و پيش از وفات حضرت صادق (ع) از دنيا رفته است . طايفه اسماعيليه به امامت وى قائلند . می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
غروب خورشيد دانايي(امام صادق.ع.) تسليت باد
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۱۸ بعد از ظهر
[2]
|
|||
ممنون از لطفتون اجرتون با امام صادق(ع) می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
غروب خورشيد دانايي(امام صادق.ع.) تسليت باد
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۲۲ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
خلق و خوى حضرت صادق (ع) حضرت صادق (ع) مانند پدران بزرگوار خود در کليه صفات نيکو و سجاياى اخلاقى سرآمد روزگار بود . حضرت صادق (ع) داراى قلبى روشن به نور الهى و در احسان و انفاق به نيازمندان مانند اجداد خود بود . داراى حکمت و علم وسيع و نفوذ کلام و قدرت بيان بود . با کمال تواضع و در عين حال با نهايت مناعت طبع کارهاى خود را شخصا انجام مىداد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بيل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزى مىکرد و مىفرمود : اگر در اين حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زيرا به کد يمين و عرق جبين آذوقه و معيشت خود و خانوادهام را تأمين مىنمايم . ابن خلکان مىنويسد : امام صادق (ع) يکى از ائمه دوازدهگانه مذهب اماميه و از سادات اهل بيت رسالت است . از اين جهت به وى صادق مىگفتند که هر چه مىگفت راست و درست بود و فضيلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک مىگويد : با حضرت صادق (ع) سفرى به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسيد ، امام صادق ( ع ) حالش تغيير کرد ، نزديک بود از مرکب بيفتد و هر چه مىخواست لبيک بگويد ، صدا در گلويش گير مىکرد . به او گفتم : اى پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويى لبيک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگويم لبيک ، مىترسم خداوند در جوابم بگويد : لا لبيک ولا سعديک . آثار امام صادق (ع): غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقيم خود ايشان نيست و غالبا املاي امام (ع) يا بازنوشت بعدي مجالس ايشان است. بعضي از آثار نيز منصوب است و قطعي الصدور نيست. 1. از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشي (غير از نجاشي رجالي) است. نجاشي صاحب رجال معتقد است که تنها تصنيفي که امام به دست خود نوشته اند همين اثر است. 2. رساله اي که شيخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روايت کرده است شامل مباحث فقه و کلام . 3. کتاب معروف به توحيد مفضل، در مباحث خداشناسي و رد دهريه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفي است. 4. کتاب الاهليلجه که آن نيز روايت مفضل بن عمر است و همانند توحيد مفضل در خداشناسي و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است. 5. مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضي از محققان شيعه از جمله مجلسي، صاحب وسايل (حرعاملي) و صاحب رياض العلما، صدور آن را از ناحيه حضرت رد کرده اند. 6. رساله اي از امام (ع) خطاب به اصحاب که کليني در اول روضه کافي به سندش از اسماعيل بن جابر ابي عبدالله نقل کرده است. 7. رساله اي در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است. 8. بعضي رسائل که جابربن حيان کوفي از امام (ع) نقل کرده است. 9. کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است. 10. چندين فقره از وصاياي حضرت خطاب به فرزندش امام موسي کاظم (ع) سفيان شوري، عبدالله بن جندب، ابي جعفر نعمان احول، عنوان بصري، که در حليه الاولياء و تحف العقول ثبت گرديده است. می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
غروب خورشيد دانايي(امام صادق.ع.) تسليت باد
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۲۶ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
احاديث گهربار منتخب از امام جعفر صادق (ع)
1. حَديثي حَديثُ ابى ، وَ حَديثُ ابى حَديثُ جَدى ، وَ حَديثُ جَدّىحَديثُ الْحُسَيْنِ، وَ حَديثُ الْحُسَيْنِ حَديثُ الْحَسَنِ، وَ حَديثُ الْحَسَنِحَديثُ اميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ حَديثُ اميرَالْمُؤْمِنينَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِصلّى اللّه عليه و آله و سلّم ، وَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ.(1) ترجمه فرمود: سخن و حديث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم ، و سخن جدّم نيز مانند سخن حسين و نيز سخن او با سخن حسن يکى است و سخن حسن همانند سخن اميرالمؤمنين علىّ و کلام او از کلام رسول خدا مى باشد، که سخن رسول اللّه به نقل از سخنخداوند متعال خواهد بود. 2. قالَ عليه السلام : مَنْ حَفِظَ مِنْ شيعَتِنا ارْبَعينَ حَديثا بَعَثَهُ اللّهُيَوْمَ الْقيامَةِ عالِما فَقيها وَلَمْيُعَذِّبْهُ.(2) ترجمه فرمود: هرکس از شيعيان ما چهل حديث را حفظ کند و به آن ها عمل نمايد ،خداوند او را دانشمندى فقيه در قيامت محشور مى گرداند و عذاب نمىشود. 3. قالَ عليه السلام : قَضا حاجَةِالْمُؤْمِنِ افْضَلُ مِنْ الْفِ حَجَّةٍمُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِکِها، وَ عِتْقِ الْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِالْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَلَحْمِها.(3) ترجمه فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادنهزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است. 4. قالَ عليه السلام : اوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإ نْ قُبِلَتْقُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إ ذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُعَمَلِهِ.(4) ترجمه فرمود: اوّلين محاسبه انسان در پيشگاه خداوند پيرامون نماز است ، پس اگر نمازش قبول شودبقيه عبادات و اعمالش نيز پذيرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد. 5. قالَ عليهالسلام : إ ذا فَشَتْ ارْبَعَةٌ ظَهَرَتْ ارْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا کَثُرَتِالزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِکَتِ الزَّکاةُ هَلَکَتِ الْماشِيَةُ، وَ إ ذا جارَالْحُکّامُ فِى الْقَضا اُمْسِکَ الْمَطَرُ مِنَ السَّما، وَ إ ذا ظَفَرَتِالذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِکُونَ عَلَى الْمُسْلِمينَ.(5) ترجمه فرمود: هنگامى که چهار چيز در جامعه شايع و رايج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پديد آيد: چنانچه زنا رايج گردد زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود. چنانچه زکات و خمسِ اموال پرداخت نشود حيوانات اهلى نابود شود. اگر حاکمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمايند باران رحمت خداوندنمى بارد. و اگر اهل ذمّه تقويت شوند مشرکين بر مسلمين پيروزآيند. 6. قالَ عليه السلام : مَنْ عابَ اخاهُ بِعَيْبٍ فَهُوَ مِنْ اهْلِالنّارِ.(6) ترجمه فرمود: هرکس برادر ايمانى خود را برچسبى بزند و او را متّهم کند از اهل آتش خواهدبود. 7. قالَ عليه السلام : الصَّمْتُ کَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَيْنُ الْحِلْمِ، وَسَتْرُالْجاهِلِ.(7) ترجمه فرمود: سکوت همانند گنجى پربها، زينت بخش حلم و بردبارى است ؛ و نيزسکوت ، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد. 8. قالَ عليه السلام : إ صْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ يَتَزَّيَنُلَکَ.(8) ترجمه فرمود: باکسى دوستى و رفت و آمد کن که موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با کسى که مى خواهد ازتو بهره ببرد و خودنمائى مى کند همدم مباش. 9. قالَ عليه السلام : کَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فى دينِهِ، وَالصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْديرُ فِىالْمَعيشَةِ.(9) ترجمه فرمود: شخصيّت و کمال مؤ من در سه خصلت است : آشنا بودن به مسائل واحکام دين ، صبر در مقابل شدايد و ناملايمات ، زندگى او همراه با حساب و کتاب وبرنامه ريزى دقيق باشد. 10. قالَ عليه السلام : عَلَيْکُمْ بِإ تْيانِ الْمَساجِدِ، فَإ نَّها بُيُوتُ اللّهِفِى الارْضِ، و مَنْ اتاها مُتَطِّهِرا طَهَّرَهُ اللّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ کَتَبَمِنْ زُوّارِهِ.(10) ترجمه فرمود: بر شما باد به دخول در مساجد، چون که آن ها خانه خداوند بر روى زمين است ؛ و هر کسى که با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهيرمى نمايد و در زمره زيارت کنندگانش محسوب مى شوند. شهادت حضرت صادق عليه السلام: پس از به قدرت رسيدن عباسيان، همانطور که آن حضرت پيش بيني کرده بود فشار بر شيعيان افزايش يافت و با روي کار آمدن منصور اين فشار به اوج خود رسيد. امام نيز از اين فشار ها مستثني نبود. اين دوران، يعني چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اوليه امامتشان، دوره سختي ها و انزواي دوبارة آن حضرت و حرکت تشيع بود. منصور شيعيان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود. سرانجام کار به جايي رسيد که با تمام فشارها، منصور چاره اي نديد که امام صادق را که رهبر شيعيان بود از ميان بردارد و بنابراين توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگي در سال 148 هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف بقيع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گرديد . در زمينه فضايل و مکارم اخلاقي حضرت صادق روايات و وقايع بسيار زيادي نقل شده است. آن حضرت با رفتار کريمانه و خلق و خوي الهي خود بسياري از افراد را به راه صحيح هدايت فرمود، به گونه اي که پيروان ديگر مکاتب و اديان نيز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند. می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
غروب خورشيد دانايي(امام صادق.ع.) تسليت باد
سه شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۰۷ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2384
حالت :
ارسال ها :
303
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
74
اعتبار کاربر :
1554
پسند ها :
141
تشکر شده : 118
وبسایت من :
وبسایت من
|
در مدینه هنوز غربت حس می شود وقتی در اذان هم علی علیه السلام غریب است
می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
غروب ، خورشيد ، دانايي(امام ، صادق.ع.) ، تسليت ، باد ، |
|