. آفرینش انسان از خاک
قرآن در بعضي از آيات، آفرينش حضرت آدم(ع) را از خاك و در بعضي ديگر خلقت تمام بشر را از خاك ميداند. به عنوان مثال در آیه 6 سوره سجده ميفرمايد: (وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ)؛ آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد. همچنین در آیات دیگر خلقت تمام انسانها را از خاک میداند (وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ)؛ (مومنون/ 12؛ حج/ 5؛ غافر/ 67) «و به یقین انسان را از چکیدهای از گل آفریدیم»، اما در آیه 59 از سوره آلعمران، به آفرینش حضرت آدم(ع) از خاک اشاره دارد، نه همه انسانها.
در بعضی از آیات از آفرينش انسان با «تراب» ((إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ)، (حج/ 5)، (غافر/67) و در برخی دیگر از واژه «طین» ياد شده است.
«طین» به معنی «خاک آميخته با آب، یا خاک مرطوب» است.از آیه (إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لازِبٍ)؛ (صافات/ 11) «ما آنها را از گل چسبنده آفریدیم» استفاده میشود که «طین» آميختهاي از آب و گل است که حالت چسبندگی دارد. اين واژه در قرآن 8 مرتبه و به صورت نکره درباره خلقت انسان آمده است که به معناي گل مخصوص است.
«تراب» به معنی خاک است که در معناي «مسکنة و خضوع» هم آمده است. ترب الرجل یعنی فقیر شد (از شدت فقر خاک نشین شد). قرآن 6 بار از تراب به صورت نکره، براي خلقت انسان استفاده كرده است. (مصطفوی، التحقیق؛ راغب اصفهانی، مفردات؛ ابن منظور، لسانالعرب؛ قرشی، قاموس قرآن، ذیل ماده طین و تراب).
درباره آفرينش حضرت آدم(ع) از خاک، تمامی مسلمانان و ادیان مختلف و قائلان به ثبات انواع (رضایی، حسن رضا، جهانشناسی/85 ـ105) اتفاق نظر دارند، اما سخن در اين است که خلقت بشر بعد از آن حضرت چگونه بود؟
گرچه بعضی این گونه توجیه میکنند که آیات در بیان واسطههاست، یعنی انسانها با واسطه آدم از خاک آفریده شدند. (مصباحیزدی، محمد تقی، معارف قرآن/330)، اما مفسران دیگر با کمک دانش جدید دریافتهاند که بنیان ساختمانی وجود انسان، از خاک است. تحقیقات نشان داده است که اگر جسم انسان به اصل خود برگردانده شود، شباهت زیادی به یک معدن کوچک خواهد داشت که از ترکیب حدود 22 عنصر تشکیل یافته است.
همانگونه که گفته شد، بعضی از مفسران آیات را در بيان واسطهها میدانند، (مشکینی، تکامل در قرآن/55) ولی با نگاه بیولوژیک و زيستشناسانه، نقش عناصر خاک در ايجاد و بقای انسان انکارناپذير است، چنانکه بدن انسان به صورت معدن کوچک تصورپذير است. عناصر موجود در خاک از راه مواد غذایی با منشأ نباتی یا حیوانی یا محلول در آبی که از منابع زیرزمینی یا جاری به دست میآید، به بدن انسان راه مییابد. (ر.ك: دكتر دياب، عبدالحمید و قرقوز، طب در قرآن/77 ـ 75؛ شیرازی، قرآن و طبيعت/53 ـ 52؛ كريمي يزدي، مرتضی، شگفتيهاي پزشكي در قرآن/19 ـ 16؛ رضایی، حسن رضا، شگفتیهای پزشکی در قرآن، ص 30) .
با وجود اختلاف نظر در خلقت انسان از خاک و رابطه خاک با انسان میتوان آن را با توجه به نظر اکثر دانشمندان، شگفتی قرآن برشمرد.
2 . آفرینش انسان از آب
یکی از مطالب شگفت انگیز قرآن این است که آفرينش موجودات زنده حتی انسان را از «آب» میداند. آب در بعضی از آیات به صورت مطلق آمده است مانند: (و جعلنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ)؛ (انبیاء/30؛ نور/45) «و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم» و در بعضی دیگر به آفرينش انسان از مطلق آب اشاره میکند، مانند: (وَهُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً)؛ (فرقان/ 54)؛ «و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را نسبی و دامادی قرار داد». در آیات دیگر به آب با ويژگي مخصوص اشاره شده است، مانند: (مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ)؛ (سجده/8؛ مرسلات/20) «از چکیده آب پست»، (خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ) (طارق/ 6)؛ «از آب جهنده».
در میان دانشمندان برای خلقت انسان از آب دو دیدگاه وجود دارد:
الف) منظور این است که آب بیشترین ماده تشکیل دهنده بدن انسان است، حتی حیات همه موجودات زنده ـ گیاهان و حیوانات ـ به آب بستگی دارد. آفرینش حضرت آدم(ع) نیز از «طین»؛ (مخلوطی از آب و گل) بود. (مكارم شيرازي، ناصر، تفسیر نمونه، 17/126).
بیان دیگر این نظریه این است که حدود حجم بدن را آب تشکیل میدهد و کاهش سریع آن با حیات منافات دارد. در شرایط معمولی نیز کل مواد مورد نیاز بدن از طریق خون به سلولهای بدن میرسد و حدود 60٪ حجم خون را پلاسما تشکیل میدهد که بيشتر از آب تشکیل شده است و در صورت بروز کمآبی، حرکت گلبولهاي قرمز و مواد غذایی مختل میگردد. حتی اگر خونرساني به يك عضو قطع شود، باعث نابودي آن عضو و به اصطلاح مردمي «سکته» (Infarczion) ميشود، لذا وابستگی حیات کلّیه موجودات از جمله انسان به آب، قطعي است.
ب) مقصود این است که انسان از منی و نطفه آفريده شده است. شاهد اين ديدگاه آیات ذیل می باشد: (فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً)؛ (فرقان/ 54) «او را نسبی و دامادی قرار داد» و (ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ)؛ (سجده/ 8).
«جعل» در آیات به معنی آفرینش و «نسل» به معنی فرزندان و نوهها در تمام مراحل است و «سلاله» در اصل به معنی عصاره و فشرده خالص هر چیز است که منظور از آن در این آیه، نطفه آدمی است که در حقیقت عصاره کل وجود او میباشد. (مكارم شيرازي، ناصر، تفسیر نمونه، 17/126؛ ر.ک: بوکايی، مقایسهای بین تورات، انجیل، قرآن و علم/ 25؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/445 ـ 437).
نتیجه: آیاتی که آفرينش انسانها را به صورت مطلق از آب میدانند، با دیدگاه اوّل مطابقت دارند و علم نیز انگشت صحت بر آن میگذارد و آیات گروه دوم گوياي اين هستند که آفرينش انسان از آب منی میباشد که در هر دو صورت جزء شگفتیهای علمی قرآن شمرد میشود.
3. نطفه؛ منشاء پیدایش انسان
قرآن در تبیین مراحل آفرينش انسان، نطفه را یکی از عوامل خلقت میداند. شایسته است برای آشنایی بیشتر پیرامون این واژه به تفسیر و لغت مراجعه نموده و دستاورد آن را با علم تجربی مقایسه نمود.
نطفه از «نطف» به معنای چکیدن همراه با صاف شدن و کم کم بودن میباشد؛ (راغب اصفهانی، مفردات، ذیل ماده نطف) اما در اقرب الموارد آمده است: نطفه چه کم باشد چه زیاد، نطفه نامیده میشود. (اقربالموارد، ذیل ماده نطف) در کتاب العین، علاوه بر بیان موارد فوق، نطفه را به قطره آب تشبیه کرده است: «تشبیهاً بقطرة الماء» و عرب برای شبی که در آن قطره قطره باران ببارد «لیلة نطوف» میگوید، اما جوهری قائل است: اگر جمع نطفه، نَطّاف باشد، به معنای آب صاف و اگر نُطَف باشد، به معنای ماء الرجل میآید. (به نقل از: ابنمنظور، لسانالعرب، ذیل ماده نطف) مرحوم طبرسی در این باره مینویسد: نطفه به معنای آب کم از مذکر یا مونث است و هر آب صاف را نطفه ميگویند. و راجع به (نطفة امشاج) مینويسد: اصل نطفه به معنای آب کم است که گاهی به آب زیاد نیز اطلاق میشود. (طبرسي، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ذيل آیه 5 سوره حج).
اگر نطفه به معنای آب کم باشد، مقصود اين است که انسان از آب کم آفریده شده و اين گوياي اعجاز و قدرت الهی است. اگر به معنای آب صاف شده باشد، یعنی نطفه، چکیده و صاف شده وجود انسان است. مؤید این نظریه نکره بودن نطفه در 11 آیه از آیات قرآن است که نشان از صاف شده و چکیده بدن دارد.
با توجه به کتابهای لغت و کاربرد نطفه در روایات (نهجالبلاغه، خ 59) و عرف مردم، به نظر ميرسد نطفه به معنای چکیده آب کم و عصاره وجود انسان ميباشد و شامل زن و مرد میباشد. در مواردی هم به آب زیاد اطلاق شده است و در اصطلاح نیز عبارت است از آنچه از مردان یا زنان برای لقاح و تشکیل جنین خارج میشود. (ر.ک: رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/469).
نطفه ترکیبی از نطفه مرد (اسپرم)، با نطفه زن (اوول) است. اسپرمها، کرمکهایی بسیار کوچک و ذرهبینیاند که در هر مرتبه انزال 2 تا 500 میلیون اسپرم وجود دارد. (پاكنژاد، رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبر،1/241؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسيرنمونه، 25/334) یافتههای جنسی انسان شامل 48 عدد کروموزم میباشد که هرکدام از ذرات متعددی به نام ژن ترکیب یافتهاند. این ژنها نقش مهمی در ساختمان سلّول زنده دارند و بعضی از این ذرات بسیار ریز حاصل حالات و صفات پدر و مادر است. (شیرازی، گذشته و آینده جهان/ 57).
واژه نطفه با الف و لام یک مرتبه (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَة) (مؤمنون/14) و بدون الف و لام 11 مرتبه در قرآن آمده است. از این موارد بعضی به مطلق نطفه، (نحل/4؛ حج/5) اشاره دارند و به همین مضمون است: (غافر/67؛ کهف/37) برخی آیات هم به مخلوط نطفه زن و مرد ـ امشاج؛ آمیخته ـ دلالت دارند مثل: ( انسان/2).
و برخی دیگر هم به منی ـ نطفهای که خارج میشود و در رحم میریزد (نجم/46) اشاره دارند.
بيشتر صاحبنظران كنوني (سحابی، یدالله، خلقت انسان/147؛ رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن/ 481؛ زمانی، مصطفی، پيشگوييهاي علمي قرآن/ 117. طباطبایی، محمدحسین، الميزان، 20/209؛ پاک نژاد، رضا، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر،1/244) معتقدند: امشاج به معناي مخلوط شدن نطفه مرد و زن است و طبيعتاً به دليل اين آميختگي، صفات پدر و مادر، منتقل میشوند ـ كه به واسطه 48 عامل وراثت که هر عامل، انتقال دهنده بين ده هزار تا صد هزار نشانه و اطلاعات مخصوص، میباشند. این اطلاعات عبارت است از عناصر انسان كه متراكم است؛ آميختگي رنگهاي نطفه و... است، چون همه آنها در نطفه جمع شده است.
نتیجه: با توجه به معنای لغوی نطفه ـ عصاره و چکیده ـ و از طرف دیگر اثبات علمی این نکته که صفات پدر و مادر به صورت فشرده و عصاره از نطفه منتقل میشود، میتوان برداشت اعجاز از آیات الهی کرد.
4. آفرینش انسان از منی
بعضی دیگر از آيات قرآن، منشاء آفرینش انسان را «منی» می دانند، مانند:
(وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثى مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى): (نجم، آيات 46ـ45؛ واقعه/ 59 ـ 58 و قیامت/37) «و هم اوست که دو نوع میآفریند: نر و ماده از نطفهای چون فرو ریخته شود».
«منی» بر وزن «فلس» به معنی «تقدیر و اندازهگیری» است. «منی لک المانی؛ اندازهگیر برای تو اندازهگیری کرد». به مرگ «منیه» ميگویند، چون مقدر و اندازهگیری شده است. «تمنی» نیز به معنی آرزو کردنِ در ذهن است. به نطفه نيز منی میگویند، چون با قدرت خداوند اندازهگیری شده است. (راغب اصفهانی، مفردات؛ ابن فارس، مقاییساللغة؛ قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، ذیل ماده «منی») در اصطلاح نيز به مایعی که از مردان هنگام آمیزش یا انزال خارج میشود، منی میگویند.
منی از جمله مواد آلی حیوانی و ازتی میباشد که مثل خون سریع فاسد ميشود؛ کانون جذب میکروبها است؛ تغییر رنگ ميدهد و از عصاره هر بيست گرم خون، یک گرم منی تولید میگردد.
یک قطره منی حاوی 200 تا 300 میلیون اسپرماتوزئید است. گاهی به نطفه مرد کرمک گفته میشود. کرمکها درازند و طول آنها 10 تا 100 مو (هر مو یک میلیونم متر) میباشد. سر و گردن و دم بسیار متحرکي دارند که با آن در هر ثانیه 14تا 23 میکرون حرکت ميكنند. اسپرمها فقط 300 تا 500 عدد به ناحیه باروری میرسند كه تنها یکی برای باروری مورد نیاز است. (ر.ک: لانگمن، توماس، رویانشناسی لانگمن، ترجمه دکتر بهادری و شکور/30؛ پاکنژاد، رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، 1/241؛ دیاب، عبدالحمید وقرقوز، طب در قرآن/81؛ گذشته و آینده جهان/ 56؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 22/241).
نتیجه: قرآن منشاء آفرینش انسان را آب، نطفه، منی و خاک میداند. از سويي میتوان گفت یکی از مصداقهاي آب، نطفه و منی است. همان منی که با سه لفظ بیان شده است و هر کدام گوشهای از اسرار علمی آفرينش انسان را به نمایش می گذارند و از اشارات علمی قرآن به حساب میآیند.
5. علقه، مرحله دیگر خلقت
واژه «علق» شش بار (علق/1-2؛ حج/5؛ مومنون/14؛ غافر/67 ؛ قيامت/38) در پنج آيه به صورتهاي مختلف به كار رفته است. همچنين سورهاي به نام علق نازل شده است. به اتفاق بيشتر مفسران (ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه،27/153) 5 آيه اول سوره علق نخستين آياتي است كه در غار حرا بر پيامبر اسلام(ص) نازل شد.
«علق» جمع «عَلَقَه» و در اصل به معناي چيزي است كه به چيز بالاتر آويزان شود. كاربرد آن در خون بسته، زالو، خون منعقد كه در اثر رطوبت به هر چيز ميچسبد، كرم سياه كه به عضو آدمي ميچسبد و خون را ميمكد و... ميباشد. (مصطفوی، حسن، التحقيق في كلمات قرآنكريم، اصفهاني، راغب، مفردات، ذيل ماده «علق»؛ ر.ك: قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، ذيل ماده «علق») پس ميتوان گفت در مواردي كه علق به كار رفته «چسبندگي» و «آويزان بودن» لحاظ شده است.
«علق» همان خون بستهاي است كه از تركيب اسپرم مرد با اوول زن حاصل و به رحم زن داخل ميشود و خود را به آن آويزان ميكند. پس از پيوستن نطفه مرد به تخمك زن، تكثير سلّولي آغاز ميشود و به صورت يك توده سلّولي كه به شكل توت است در ميآيد (در اصطلاح به آن مرولا Marula گويند) و در رحم لانه ميگزيند، يعني سلولهاي تغذيه كننده به درون لايه مخاطي رحم نفوذ ميكنند و به آن آويزان (نه كاملاً چسبيده به رحم) ميشوند. قرآن اين مطلب را با واژة زيباي «علق» بيان كرده است. (دكتر دياب عبدالحمید و قرقوز، طب در قرآن، ترجمه چراغي/86).
اگر واژه «علق» را به معناي خون بسته بپذيريم، ميتوان تناسب آن را با موارد كاربردش اينگونه بيان كرد:
1. چسبنده بودن آن (مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه،27/156). (کرمی كه براي مكيدن خون به بدن ميچسبد)؛
2. آويزان شدن آن به جداره رحم؛
3. شباهت به زالو (زالو هر بار ميتواند به اندازه يك فنجان قهوه، خون انسان يا حيوان را بمكد) نطفه در رحم، زالو وار به رحم ميچسبد و از خون تغذيه ميكند. (نجفی، گودرز، مطالب شگفتانگيز قرآن/ 99) همچنين در وجه تشبيه به زالو گفتهاند كه در مرحله ايجاد جنين، از هر دو مادهاي به نام «هپارين» ترشح ميشود تا اينكه خون در موضع منعقد نشود و تغذيهپذير باشد. (دكتر پاكنژاد، اولين پيامبر آخرين دانشگاه، 11/110) دیگر آن که شكل علقه مانند زالو است و اين حالت در چهار هفته اول ادامه دارد. (اسماعيل پاشا، دكتر عبدالعزيز، اسلام و طب جديد يا معجزات علمي قرآن، ترجمة سيد غلامرضا سعيدي/ 182) خلاصه آنکه با توجه به ديدگاه دانشمندان، مفسران و اهل لغت، «علق» به معناي «خون بسته»[1] آويزان به رحم است، بويژه آنكه اين مرحله از آفرينش انسان را در علم جنينشناسي جديد، واسطه بين نطفه و مضغه (گوشت شدن) ميشمارند، يعني اين خون بسته حدود 24 ساعت به جدار رحم آويزان ميماند و از خون آن تغذيه ميكند. [2]
نتیجه: با توجه به محدودیت علم پزشكي در 14 قرن پيش، مسأله مذكور را ميتوان از اعجاز علمي قرآن دانست كه بعد از 14 قرن كشف شده است.
6. مضغه مرحله بعدی خلقت
قرآن کریم در مراحل آفرينش انسان پس از نطفه و علقه، مرحله «مضغه» را مطرح میسازد. از مضغه سه بار در قرآن ياد شده است.
خداوند در سوره حج میفرماید: (ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُم)؛ «سپس از [خون بسته] آويزان، سپس از (چيزى شبيه) گوشت جويده شده، شكل يافته (= متمايز) و شكل نيافته (= غير متمايز آفريديم؛) تا براى شما روشن سازيم (كه خدا بر انجام رستاخيز تواناست)». (مؤمنون/14؛ حج/5)
واژه «مضغه» در لغت به معنای غذا و یا گوشت جویده شده است، به عبارت دیگر به قطعهای از گوشت گفته ميشود که گويا جویده شده است. (مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 11/124).
جنین انسان از هنگام لقاح تخمک و کرمک تا لحظه جايگزيني در رحم 6 روز در راه است، سپس در رحم تا چهارده روز به صورت آویزک (علق) به رشد خود ادامه میدهد و از هفته سوم بارداری با چشم غیرمسلح به صورت گوشت جویده شده ديده ميشود. گذراندن دوره تمایز لایههای زاینده (مضغه) تا ماه سوم بارداری ادامه مييابد، (رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/498، بهنقل از: لانگمن، رویانشناسی پزشکی/38)، اما این «مضغه» همیشه یک حالت ندارد و مراحل و حالات گوناگونی را طي ميكند. قرآن از اين تحول با عنوان «مخلقه و غیرمخلقه» ياد ميكند، البته مفسران دیدگاههای مختلفی درباره این دو تعبیر دارند، از جمله:
1. جنین کامل یا ناقصالخلقه باشد. (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 14/24)؛
2. مقصود از مخلقه، مرحله تصویر جنین است. (مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن/338؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان في تفسير القرآن، 14/344)؛
3. مخلقه، همان مضغه شکل یافته و متمایز است. (ر.ک: دکتر دیاب، عبد الحمید و قرقوز، طب در قرآن/ 87) و ... .
تعبیر بسیار زیبا و شگفتانگیز قرآن (مضغه، مخلقه و غیرمخلقه، حج/ 5) با یافتههای پزشکی جدید هماهنگ است و جنین را در این دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت کوبیده معرفي میکند و اشارهای لطیف به تمایز لایههای سه گانه: (اکتودرم = لایه خارجی؛ مزودرم = لایه میانی؛ آندودرم = لایه داخلی) دارد. تعبیر قرآنیِ مخلقه ـ که به معنای ایجاد چیزی با کیفیتی خاص و خصوصیاتی معین است ـ خود نوعي رازگویی و اعجاز علمی است.
نتیجه: از مجموع نظرات استفاده میشود که «مخلقه و غیرمخلقه» صفت «مضغه» است، به این معنی كه در برخی از اقسام مضغه، مقدرات و کیفیت خصوصیات کامل است و در اقسام دیگر کامل نیست. (ر.ک: رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن/ 500) و این خود یکی از شگفتیهای قرآن به شمار میآید.