آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ ۰۴:۱۹ بعد از ظهر
|
|||||||
ماجـرای کـلاغ عـــاشــق!
یه روزی آقـــای کـــلاغ، یا به قول بعضیا جناب زاغ رو دوچرخه پا میزد، رد شدش از دم باغ پای یک درخت رسید، صدای خوبی شنید نگاهی کرد به بالا، صاحب صدا رو دید یه قناری بود قشنگ، بال و پر، پر آب و رنگ وقتی جیک جیکو میکرد، آب میکردش دل سنگ قلب زاغ تکونی خورد، قناری عقلشو برد توی فکر قناری، تا دو روز غذا نخورد روز سوم کلاغه، رفتش پیش قناری گفتش عزیزم سلام، اومدم خواستگاری! نگاهی کرد قناری، بالا و پایین، راست و چپ پوزخندی زد به کلاغ، گفتش که عجب! عجب منقار من قلمی، منقار تو بیست وجب واسه چی زنت بشم؟ مغز من نکرده تب کلاغه دلش شیکست، ولی دید یه راهی هست برای سفر به شهر، بار و بندیلش رو بست یه مدت از کلاغه، هیچ کجا خبر نبود وقتی برگشت به خونه، از نوکش اثر نبود داده بود عمل کنن، منقار درازشو فکر کرد این بار میخره، قناریه نازشو باز کلاغ دلش شیکست، نگاه کرد به سر و دست آره خب، سیاه بودش! اینجوری بوده و هست دوباره یه فکری کرد، رنگ مو تهیه کرد خودشو از سر تا پا، رفت و کردش زرد زرد رفتش و گفت: قناری! اومدم خواستگاری شدم عینهو خودت، بگو که دوسم داری اخمای قناریه، دوباره رفتش تو هم! کلهمو نگاه بکن، گیسوهام پر پیچ و خم موهای روی سرت، وای که هست خیلی کم فردا روزی تاس میشی! زندگیمون میشه غم کلاغ رفتش به خونه نگاه کرد به آیینه نکنه خدا جونم! سرنوشت من اینه؟! ولی نا امید نشد، رفت تو فکر کلاگیس گذاشت اونو رو سرش، تفی کرد با دو تا لیس کلاه گیسه چسبیدش، خیلی محکم و تمیز روی کلهی کلاغ، نمیخورد حتی یه لیز نگاه که خوب میکنم، میبینم گردنتو یه جورایی درازه، نمیشم من زن تو کلاغه رفتشو من، نمیدونم چی جوری وقتی اومدش ولی، گردنش بود اینجوری خجالت نمیکشی؟ با اون گوشتای شیکم!؟ دوست دارم شوهر من، باشه پیمناست دست کم! دیگه از فردا کلاغ، حسابی رفت تو رژیم میکردش بدنسازی، بارفیکس و دمبل و سیم بعدش هم میرفت تو پارک، میدویید راهای دور آره این کلاغ ما، خیلی خیلی بود صبور واسه ریختن عرق، میکردش طناببازی ولی از روند کار، نبودش خیلی راضی پا شدو رفتش به شهر، دنبال دکتر خوب دو هفته بستری شد، که بشه یه تیکه چوب قرصای جور و واجور، رژیمای رنگارنگ تمرینهای ورزشی، لباسای کیپ تنگ آخرش اومد رو فرم، هیکل و وزن کلاغ با هزار تا آرزو، اومدش به سمت باغ وقتی از دور میومد، شنیدش صدای ساز تنبک و تنبور و دف، شادی و رقص و آواز دل زاغه هری ریخت! نکنه قناریه؟ شایدم عروسی بازای شکاریه! دیدش ای وای قناری، پوشیده رخت عروس یعنی دامادش کیه؟ طاووسه یا که خروس؟ هی کی هست لابد تو تیپ، حرف اولو میزنه! توی هیکل و صورت، صد برابر منه کلاغه رفتشو دید، شوهر قناری رو شوکه شد، نمیدونست، چیز اصل کاری رو! میدونین مشکل کار، از همون اول چی بود؟ کلاغه دوچرخه داشت، صاحب بی ام و نبود ایشاالله تا چندوقت دیگه دوباره به انجمن یاران منتظر برمیگردم.بخاطر یه سری مشکلات شخصی و همون دلیلی که تو پروفایلم زدم معذور بودم و این چندماه نتونستم بیام.هرچند کم وبیش سرمیزدم اما فرصت جواب دادن نبودش.از تمامیه دوستانی که در این شیش ماه منو شرمنده کردن و به یاد این حقیر بودن کمال تشکر رو دارم.ایشاالله بتونم دوباره تو این انجمن فعالیت خودم رو از سر بگیرم با دعای خیر شما برادران و خواهران گرامی...نماز روزه هاتون قبول...التماس دعا...یا علی مدد،بی حد وعدد...
ویرایش موضوع توسط : بلاغ مبین
در تاریخ : چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ ۰۴:۲۲ بعد از ظهر
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
ماجرای کلاغ عاشق و قناری
چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ ۰۶:۳۰ بعد از ظهر
[1]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1311
حالت :
ارسال ها :
1657
محل سکونت : :
هرجا خطری تره
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
519
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
16628
پسند ها :
1231
تشکر شده : 2189
|
به به به سلام و عرض ادب خدمت جناب بغال منیب چطورناکی کچل؟؟
عاقا من یکی که دلم برات خیلی تنگ شده بود خوش اومدی خوش اومدی انجمن نورانی مارو به ظلمات کشوندی چیز ببخشید نورانی تر کردی حالا که اومدی چیچی اوردی مشتی؟؟ باز نری غیب بشیا می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
ماجرای کلاغ عاشق و قناری
چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۲۴ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1104
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
خوش اومدین آقا ی بلاغ مبین جاتون تو انجمن خالی بود ان شا الله از حضورتون استفاده کنیم می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
ماجرای ، کلاغ ، عاشق ، قناری ، |
|