به این سوال میخوایم پاسخ بدیم در مواجهه با نیازعاطفی و جنسی باید چه کرد؟ دین مبارک اسلام که همواره با تفریط و افراط مخالف بوده . نه کشتن و سرکوب روح رو میپسنده و نه ازادی کامل و در سدد پاسخ بی ملاحظه دادن به نیازها. اسلام نظرش تربیت هست!امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: هر کس که نفس خودش را گرامی بدارد، شهوتهای برایش کوچک و بیارزش خواهد بود . .. تربیت خود، کنترل نیاز و پاسخ مناسب به این نیازها وقتی در اوائل جوانی انبوهی از نیازها در ما
uar l[hcd \svih fi nojv ih , fgu;s (3)
به این سوال میخوایم پاسخ بدیم در مواجهه با نیازعاطفی و جنسی باید چه کرد؟ دین مبارک اسلام که همواره با تفریط و افراط مخالف بوده . نه کشتن و سرکوب روح رو میپسنده و نه ازادی کامل و در سدد پاسخ بی ملاحظه دادن به نیازها. اسلام نظرش تربیت هست!امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: هر کس که نفس خودش را گرامی بدارد، شهوتهای برایش کوچک و بیارزش خواهد بود
.
.. تربیت خود، کنترل نیاز و پاسخ مناسب به این نیازها وقتی در اوائل جوانی انبوهی از نیازها در ما شکل میگیره باید انسان با شناسائی درست این نیاز در تلاش باشه تا بر اساس قاعده تربیت صالحانه کنترلشون کنه امام علی علیه السلام:هوای نفست دشمنترین دشمنان توست کوشش کن که برآن غالب شوی وگرنه هلاکت خواهد کرد وقتی حس تعلق پذیری در من شکل گرفت و دوست داشتم کسی باشه تا باهاش انس بگیرم و باهاش درد دل کنم ،اولین گزینه من الگوگیری از پدر و مادرم نباشه که تعلق پذیری بین دو جنس مخالف رو برام نمود بده . شرائط من شرائط بحرانی احساسهای نو ظهور و هنوز نرسیدن به تعادله هست ولی والدین در این زمینه با من همگونی مساوی ندارند لذا نمیشه با تمسک به این الگو من هم به دنبال گزینه جنس مخالف باشم. در خانواده بین والدینم تعهد هست وجوه اشتراک با یک مقصد و طی مسیر هست ، دلبستگی عمیق همراه با شناخت هست ، درک متقابل هست ، والدین من تجربه کردند چطور مکمل هم باشند ، والدین در کنار همسری و همفکری هم رائ بودن دارند و همخوانی دارند، سابقه زندگی مشترک دارند و غیره ..... در حالی که با این توضیحات تکیه بر جنس مخالف به غیر قالب ازدواج برای من نمیتونه این همه بستر که در زندگی والدینم هست رو داشته باشه نقص مهم دوستی جنس مخالف برای ارضاء نیازها عدم تعهد و اخلاق هست، بر بر خلاف خانواده که د راون تعهد و پایبندی به موازین اخلاقی شالوده مهمی هست . بسیاری فکر میکنند بهترین گزینه برای درد دل کردن دوست جنس مخالف هست البته با الهامی که از خانواده دارند که در ضمیر ناخوداگاهشون جا گرفته . و حال انکه نتیجه عمل این افراد ، شکست و مورد سوء استفاده قرار گرفتن است که مشخص میکنه این روش و الگوگیری مناسب نیست به خاطر فقدان شرائط مهمش و بعضی افراد با الگو گیری از فرهنگ غیر الاهی غرب سعی میکنند روشی رو برای پاسخ گوئی به نیازهاشون انتخاب کنند که انسانهائی دیگر در گوشه ای دیگر از زمین انتخاب کرده اند، از فیلمها فقط زود ارتباط بر قرار کردنو بدون قید و شرط و مانوس شدن و لذت داشتن رو میبینند و این دیدی که حس و غریزه بیشتر اون رو زیبا جلوه میده جلو نگاه و توجه به غیر اخلاقی بودن و غیر الاهی بودنش رو میگیره اجازه نمیده عقل تمرکز کنه به پیامدهای منفی این نوع ارتباط اجازه نمیده کنجکاو بشه انسان و برای خوب و یا بد بودن این نوع ارتباط ها از قالب فیلم خارج بشه و برداشتش رو مستند کنه به واقعیتهای موجود درفضای اون جامعه! نمیزاره انسان قبل از پسندیدن و تائید کردن کاوشی داشته باشه از اینکه ایا این نوع روش با فرهنگ جامعه من سازگار هست یا نه ؟ لذا طبق میل در قالب تصویر دلخواه نویسنده فیلم و زیبا جلوه دادن کار گردان فیلم زود برداشت میکنه که این نوع روش در زندگی من هم جواب خواهد داد و بعد داخل جامعه من وقتی کسی این نوع دوستی رو عملی میکنه بازخوردهای اون باعث واکنش فرهنگ جامعه ام میشه و این فرهنگ یا دفع میکنه این روش رو و یا هضم میکنه و اونم بستگی داره به کمیت این نوع دوستی ها و الگو گیری ها و بستگی داره به تعداد و ترویجش ، اولین صدمات رو میزنه به فرهنگ کم کم روش جامعه همین میشه که جنسی رو در کنار هویت فرهنگیش پینه به فرهنگش کنه که سازگاریش با دیگر موازین فرهنگی بسیار کم هست . میشه پینه بر لباس فرهنگ و اخر الامر این عمل مغایربا فرهنگ من انسان رو به طرفی میکشه که برای لذت بردنش و داشتنش حتی با خود فرهنگ هم بجنگم . این میشه که فرهنگ اسلامی ما اگر این بی بندوباری رو اجازه نمیده کسانی که این روش لذت جوئی رو میپسندند حاظرند از مقداری از فرهنگ اسلامی خودشون بگزرند اما این نوع لذت رو داشته باشند. اون وقت کار اونقدر به جای باریک کشیده میشه که در یک خانواده یک فرزند پایبند به فرهنگ جامعه اسلامیش میشه و یکی متغیر و متکبر نسبت به این فرهنگ. پس الگوگیری از زندگی پد رمادر و اقتباس این که برای ارامش احتیاج هست به دوست جنس مخالف پناه برد به خاطر فقدان شرائط مردود هست و همچنین تبعیت از فرهنگ غرب هم به خاطر مغایرت فرهنگی و پایبندی هر جامعه به فرهنگ خودش باعث متغیرات و ناهنجاری در فرهنگ ما میشه
خب به اصل مطلب بر گردیم در مواجهه با این نیازهای عاطفی و غیره اگر دوستی جنس مخالف خوب نیست و فقدان تعهد و اخلاق نقطه ضعف بزرگشه راه به تعادل رسیدن در تربیت و پاسخ درست به نیاز چی هست ؟