آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۱۲:۱۵ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
12
حالت :
ارسال ها :
3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
356
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
13846
پسند ها :
3168
تشکر شده : 2569
|
آخر دلتنگم . چند روزی است مثل گل ترمه های رومیزی زیر آئینه خم شده ام . مثل سنگریزه های پای گلدان ، ریخته در هم شده ام ، برهم شده ام ، هم سیاهم و هم سفیدمهیچکس جز من و خدای من نمی داند که چه غمی بر دلم گذاشته و چگونه از جانم کم می کند . سر فکنده، کج قامت، اشکین چشم، غمزده و با پایی لرزان آمده ام... دست دلم به نوشتن نمی رود بس که دلتنگ است. . . انگار ادامه ندارم . . . .
انگار قطع شده ام ...
انگار میوه نارسی ام که از درخت افتاده ام ...
انگار ... می بینی اشک هایم را ؟ دوست داری اشان ؟ همین است ، همان هایی که آن روزها هم می ریختم و تا می دیدی اشان می بوسیدی اشان و نوازشم می کردی و آغوش عشق و رحمتت را . پس کجایی آسمان من ؟ کجایی خدای من ؟ همین جایی و دیگر قهری انگار. قلبم درد دارد . می سوزد.خدایا کارهایی می کنی! من چه بگویم؟ من عروسک ساخته دست خودت هستم دیگر. چه بگویم ؟ بی قرارم ، بگذار گریه کنم ، بگذار داغ بگذارم بر دلم ، بگذار دیگر بچه نباشم ، خدایا ببین چقدر بزرگ شده ام و هنوز چقدر .....!
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
۩۞۩من چه بگویم؟ من عروسک ساخته دست خودت هستم دیگر. چه بگویم ؟۩۞۩
شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۰۳:۰۱ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1022
حالت :
ارسال ها :
404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
213
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
2001
پسند ها :
234
تشکر شده : 260
|
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
۩۞۩من چه بگویم؟ من عروسک ساخته دست خودت هستم دیگر. چه بگویم ؟۩۞۩
شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۰۳:۱۵ بعد از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
بسم الله الرحمن الرحیم
مفضّل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود ،فقر وتنگ دستی ، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی اورا آزار می داد،درمحضر امام صادق (ع)لب به شکایت گشود وبیچارگی های خود را موبه موتشریح کرد "فلان مبلغ قرض دارم،فلان مشکل دارم ،متحیّرم چه کنم و...."خلاصه در آخر کلامش از امام صادق(ع) در خواست دعا کرد . امام (ع)به کنیزش دستور دادند یک کیسه اشرافی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند ،بعد این کیسه را در اختیارمفضّل قرار می دهد،مفضّل رو به امام(ع) خطاب کرده می گوید: "آقا مقصودم آنچه در حضور شما گفتم دعا بود." حضرت می فرمایند :"بسیار خوب دعا هم می کنم ،امّا این را بدان؛ هرگز سختی های خود را برای مردم تشریح نکن اولین اثرش این است که وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای واز روزگار شکست یافته ای،در نظر ها کوچک می شوی وشخصیّت واحترامت از میان می رود. شهید مطهری،داستان راستان ص17 .و رحمتی ،محمد،گنجینه معارف ج1ص112 ........................................................نيايش هفتم از دعاهاى امام سجاد عليه السلام است هرگاه كار دشوارى به او رو مى آورد يا پيشامد سختى رخ مى داد و به هنگام غم و اندوه ای آن که گره کارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده میشود، و ای آن که سختی دشواری ها با تو آسان میگردد. و ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست . سختی ها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کارها فراهم آیند فرمان الاهی به نیروی تو به انجام رسد و چیزها ، به اراده تو موجود شوند . و خواست تو را ، بی آن که بگویی ، فرمان برند ، و از آنچه خواست تو نیست ، بی آن که بگویی ، رو بگردانند تویی آن که در کارهای مهم بخوانندش ، و در ناگواریها بدو پناه برند هیچ بلایی از ما بر نگردد مگر تو آن بلا را بگردانی ، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل برانی. ای پرودگار من ، اینک بلایی بر سرم فرود امده که سنگینی اش مرا به زانو در آورده است ، و به درد ی گرفتار آمده ام که با آن مدارا نتوانم کرد . این همه را تو به نیروی خویش بر من وارد آورده ای و به سوی من روان کرده ای . آنچه تو بر من وارد آورده ای ، هیچ کس باز نبرد و آنچه تو به سوی من روان کرده ای ، هیچکس برنگرداند ، دری را که تو بسته باشی ، کس نگشاید ، و دری را که تو گشوده باشی کس نتواند بست. آن کار را که تو دشوار کنی ، هیچکس آسان نکند ، و آن کس را که تو خوار گردانی، کسی مدد نرساند . پس بر محمد و خاندانش درود فرست ، ای پرودگار من ، به احسان خویش در آسایش به روی من بگشا ، و به نیروی خود ، سختی اندوهم را در هم شکن و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده ام ، به نیکی بنگر ،و مرا در آنچه از تو خواسته ام ، شیرینی استجابت بچشان ،و از پیش خود ، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده ، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نه ، و مرا به سبب گرفتاری ، از انجام دادن واجبات و پیروی آیین خود باز مدار . ای پروردگار من ، از آنچه بر سرم آمده ، دلتنگ و بی طاقتم ، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده ، آکنده است و این در حالی است که تنها تو میتوانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده ام دور کنی . پس با من چنین کن ، اگر چه شایسته آن نباشم ، ای صاحب عرش بزرگ . آمین یا رب العالمین می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
۩۞۩من چه بگویم؟ من عروسک ساخته دست خودت هستم دیگر. چه بگویم ؟۩۞۩
شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۰۹:۳۷ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
764
حالت :
ارسال ها :
314
محل سکونت : :
دنیای خفقان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
202
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
2962
پسند ها :
469
تشکر شده : 328
وبسایت من :
وبسایت من
|
بگذارگریه کنم ...
بگذار..برای عشقی که مرده گریه کنم... بگذار گریه کنم ... که دیگرصداقتی نیست.. بگذارگریه کنم که دیگرغم هایم یکنواخت شده... برای ارزوهایی که دیگرمرده ان... برای محبت هایی که ساکن وثابت شده اند... بگذارگریه کنم به حال دلی که هرروزچنگ انداخته میشه.. برحال خودم ... خدابگذارگریه کنم... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
۩۞۩من چه بگویم؟ من عروسک ساخته دست خودت هستم دیگر. چه بگویم ؟۩۞۩
دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ ۱۲:۲۲ قبل از ظهر
[4]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
یَأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاه یِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ بقره «153» ای کسانی که ایمان آورده اید! (در برابر حوادث سخت زندگی، ) از صبر و نماز کمک بگیرید، همانا خداوند با صابران است. سؤال: چگونه می توان از نماز برای حلّ مشکلات کمک گرفت؟ پاسخ: همان گونه که کودک به هنگام سختی ها به والدین خود پناهنده می شود و آنان را صدا می زند، انسان نیز در مقابل هر مشکلی به سراغ قدرت بینهایت خداوند میرود. همان گونه که اگر کودک دست خود را در دست والدین گذاشت آرامش پیدا می کند، انسان نیز با نماز به یاد خدا افتاده و آرامش پیدا میکند، آری نماز اهرم است، بار نیست. منبع: تمثیلات استاد قرائتی، ش18 با آمدن سرمای مشکلات، خزان پیری و باد ناامیدی در دشت سبز زندگی میوزد. برگهای خوشی یکایک زرد میشوند و میافتند. یواش یواش صدای در زدن پستچی مرگ به گوش میرسد. لحظههای پرتب و تاب پیری قرین است با دلشوره و احساس تنهای که یک دم هم از خانه ذهن بیرون نمیرود. هیچ چیز نمیتواند مانند مسکّن پرقدرت جهانبینی توحیدی به زندگی، دردها، رنجها، فقدانها و حتی مرگ معنا ببخشد. فلاسفه و روانشناسان اگزیستانسیالیسم و انسانگرا با آن همه آزادی و ارادهای که برای انسان قائلاند، در «یافتن معنا» برای مرگ و سختیهای اجنتابناپذیر زندگی به بنبست رسیدهاند و دربهدر به دنبال «بافتن معنا» برای زندگی و مرگ هستند. یکی از شاگردان آیتالله بهاءالدینی میگفت: ایشان تا دم مرگ بانشاط و خنده رو بود. در اواخر عمر هم که مانند تکه گوشتی در بستر بود، نشاط، تبسم و گشاده رویی ایشان قطع نمیشد. افرادی که ایشان را نمیشناختند، مات و مبهوت میماندند که چگونه و با چه انرژی و چه دلخوشی، در بستر کهولت و بیماری که در سرازیری پرشیب مرگ قرار دارد، میخندد. رفیق مردنی یکی رفیق جون جونیش از دنیا رفت. خیلی براش گریه میکرد. حکیمی گفت: چرا گریه میکنی؟ گفت: آخه رفیـــقم مرده؟ گفت: خب تقصیر خودت بوده که رفیق مردنی انتخاب کردی. رفیقی برای خود گزینش میکردی که نمیره تو دعای جوشن میخونیم: یا رفیقُ و یا شفیق... . آره جونم، رفیق بیکلک، خدا. هیچ موقع هم گوش یا گوشیش اشغال نیست به همین دلیل حضرت ابراهیم(ع) میگفت: ﴿لا أُحِبُّ الآفِلِینَ﴾؛من غروب کنندگان را دوست ندارم.انعام/ 67 منبع: شوخ طبعی های طلبگی، م ح قدیری، ص19 می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
۩۞۩من ، چه ، بگویم؟ ، من ، عروسک ، ساخته ، دست ، خودت ، هستم ، دیگر. ، چه ، بگویم ، ؟۩۞۩ ، |
|