آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۵۲ قبل از ظهر
|
|||||||
درداخل جامدادی یک پاک کن کوچک ومدادزیبا بود...پاک کن گفت :حالت چطوره ای دوست من؟
درداخل جامدادی یک پاک کن کوچک ومدادزیبا بود...پاک کن گفت :حالت چطوره ای دوست من؟ مدادباناراحتی گفت : من دوست تونیستم ! پاک کن تعجب کرد وگفت : برای چه ؟..
مدادجواب داد: برای اینکه ازتو متنفرم .
مدادخشمگین شد وبه اوگفت : خوب به توچه ربطی دارد؟ مدادپاک کن بامهربانی به اوجواب داد: من پاک کن هستم واین کارمن است . پاک کن شگفت زده شد وگفت :برای چه ؟ مدادبه اوجواب داد : برای اینکه کسی که می نویسد بهترازکسی که پاک می کند.
پاک کن گفت :پا ک کردن اشتباه مثل نوشتن درست وباآن برابری می کند. مدادلحظه ای سرش را پایین آورد سپس سرش رابلند کرد کسی که اشتباهات مرا ازبین ببرد هرگزاز اومتنفرنمی شوم.
.پاک کن پاسخ داد : ومن هرگز چیزی که درست وصحیح است ازبین نخواهم برد.مداد گفت : ولی می بینم هرروز کوچک وکوچکترمی
پاک کن جواب داد : برای اینکه من هربار که چیز غلطی را پاک می کنم قسمتی ازبدنم فدا وهزینه می کنم . مدادبا حالتی اندوهگین
پاک کن برای همدردی با او گفت : ما نمی توانیم برای دیگران مفید باشیم مگر اینکه بخاطر آنان قربانی وایثار کنیم . مداد باشادی گفت
وسخن تو چقدر زیباست ! پاک کن خوشحال شد ومدا د هم خوشحال شد ومانند دو دوست صمیمی که از هم جدا نمی شدند وباهم ا
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|