آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۲۰ قبل از ظهر
|
|||||||
مدیر انجمن
شماره عضویت :
6
حالت :
ارسال ها :
1845
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
451
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
12915
پسند ها :
1948
تشکر شده : 2815
|
ديروز ولنتاين بود روز خاص که ميگن مال غربي هاست . روز جمعه چه خبر بود خيابون همه دخترو پسرا گل به دست کادو ولنتاين به دست ميرفتن همو ببينن. ياد عشق خودم افتادم چرا من فراموشش کردم چرا يادم نبود منم عشق دارم که از ته دلم دوستش دارم . تصميم خودمو گرفتم درسته چند وقتيه باهام قهره ديگه ديدنم نمياد ولي من که باهاش قهر نيستم . ياعلي گفتم و پالتومو تنم کردم و شالمو مرتب کردم . چادرمو تا کردم گذاشتم تو کيفم اخه هميشه دلم ميخواد وقتي ميرم پيشش اوني که دوست داره باشم . اي واي بر من خب من که تنبيهم ماشين ندارم چه کنم؟ چرا تنبيه شدم؟ (اهان اخه ي چند وقتي که بايد گواهي مو تمديد کنم نکردم، هفته پيش تصادف کردم، ماشينم جلوبنديش کلا ايراد پيدا کرد. طفلي بابا کلي هزينه کرد بعدم متوجه شد که گواهيم مدتش گذشته بخاطر اينکه قانون شکني کردم تنبيه شدم باباي اهل قانون داشتن اين دردسرا رو هم داره ديگه چه ميشه کرد) زنگ زدم دوستم که ماشينشو بهم بده اونم با کمال ميل قبول کرد . تو مسير تا رسيدن به خيلي چيزها فکر کردم به اين که اصلا چرا دنيا به وجود اومد ؟ اگه من پسر ميشدم بهتر بود يا دختر؟ چرا تو قزوين بستني خاص داره که تو تهران نداره؟ و ........ کنار گل فروشي ايستادم و دسته گل خريدم و بسته شکلات مخصوص ولنتاين، راهي خونه عشق شدم . ماشينو پارک کردم شالمو مرتب کردم موهامو همه رو سعي کردم بدم داخل شال رو محکم کردم و چادرمو رو از کيفم دراوردم کش چادر رو سرم انداختم واي چقدر سخت بود خيلي ور رفتم تا بتونم مرتبش کنم. لبه ي سنگ مرمري سفيد ايستادم . چند شاخه گل پلاسيده نگاهم جلب کرد. زانو زدم .به سنگ مرمري سفيد نگاه کردم به اوني که زير يمشت خاک دراز کشيده بود. حالا بود يا نبود؟ مطمئن قبلا بوده. دست گل جديد رو به ارومي گذاشتم روي سنگ گلهاي پلاسيده رو جم کردم . چند هزار تومن دادم دسته گل آراسته با روباني قرمز خريدم و مثل احمقها روبان رو باز ميکنم و گلها شاخه شاخه ميکنم و ميزارم روي سنگ قبر . در اخرم به جون گلها ميوفتمو همه رو پر پر ميکنم. با کف دست به جان خاکي که روي سنگ بود افتادم سنگ قبر رو با آب و گلاب ميشورم. بغض راه گلمو ميبنده سلام ميکنم وخم ميشم سنگ رو ميبوسم بغضم سنگين تر ميشه به قبر بغل دستی نگاه ميکنم وپوفی ميکشمو و دوباره به قبر او زل ميزنم . شهيد گمنام، فرزند روح الله . تاريخ تولد، .... تاريخ شهادت ،1366/12/15 آهسته زمزمه ميکنم: ـ ولنتاين مبارک. نفسمو را نگه ميدارم. چشم هامو ميبندم. لبمو ميگزم. دیگه سنگ مرمر رو نميبينم. همه چیز داشت تار ميشد. بغضم سنگین تر شد. ديگه طاقتم تموم شد اشکهام بي اختيار سرازيرشد براش فاتحه خوندم صلوات فرستادم . شروع ميکنم براش حرف زدن . چون پر بغضم از غصه هام ميگم از اونايي که دوست داشتم اتفاق ميوفتاد و هنوز نيوفتاده . از بي وفاييش گله ميکنم تو گذشته ميومد به خوابم اما حالا ديگه چرا ..... چهرش غمگين شد اونم بغض کرد با بغض نگام ميکنه .... چه حس خوبي دارم دلم عشق ميخواست کسي که اروم بشينه کنارم و به حرفام گوش بده و با غصه هام غمگين بشه و با خندههام لبخند بزنه . عجب عشق شيريني . همين کارهاش منو مجذوب خودش کرده و اونو عشق واقعيم ميدونم. بهش ميگم بسه ديگه از غصه زياد گفتم گريه کردم سبک شدم حالا وقت اينه بگم چه شيطوني ها که نکردم . براش از شلوغ کاريام ميگم . خودم بلند ميزنم زير خنده . انقدر بلند که وقتي پيرمرد از کنارم رد شد با تعجب نگام کرد و بعد چشمش پر اشک شد و لبخند شيرين نثارم کرد . براش از همه چي گفتم و خنديدم -اهان راستي يادم رفت برات شکلات ولنتاين خريدم خب بزار اول به خودت بدم بعد تقسيم کنم يدونه گذاشتم روي سنگ سفيد بقيشم نگه داشتم وقتي خواستم برگردم برم تقسيم کنم دلم نميخواست به اين زودي ازش دل بکنم تنهايي جايي که احساس ارامش واقعي ميکنم . ساعت رو نگاه ميکنم 1 ساعتي هست کنار قبرش نشستم دارم حرف ميزنم چقدر حس خوبيه چه ارامشي سجده ميکنم دوباره قبرشو ميبوسم . تهديدش ميکنم که اگه نياد به خوابم منم روم زياد بازم ميام ديدنت () ازش ميخوام برام دعا کنه اخه ميدونم که اعتبارش پيش اربابم خيلي زياده ميدونم که هر پنج شنبه کنار ارباب. ازش ميخوام که کمکم کنه تا ي انسان واقعي بشم از اونايي که اربابم از ديدنش لذت ميبره از اونايي که وقتي اسمش مياد امام زمان لبخند ميزنه . لبخند زد ... چشمهایش هم درخشيد.... از جا بلند شدم. به دست های خاک گرفتم نگاه کردم. چادرمو مرتب کردم. بازم برميگردم . دلم زياد برات تنگ ميشه. بهش لبخند ميزنم . زياد دوستت دارم تو هم منو دوست داشته باش. شکلات ولنتاينشو برميدارم و راهي ميشم براي همه اهالي قبور فاتحه ميفرستم. با دیدن باغبانی که با شلنگی مشغول بود جلو رفتم . گفتم عمو بفرما شکلات ولنتاين . با تعجب نگام کرد لبخند زدم گفتم فاتحه اي اونم لبخند زد. پیرمرد مهربان بود و فقط دندان های دو تا بالا را داشت. انگار منتظر بود آن ها هم بیفتند و عاریه بزاره. تشکر کوتاهی کرد واز انجا دور شدم همه شکلات رو تقسيم کردم ينگاه کردم به اينده . به جاي که به همه ما تعلق داره يروزي همه ما سوار ماشين الگانس ميشيم ميايم يهمچين جايي. ولي من دلم به عشقم خوشه به اربابم خوشه پس لبخند ميزنم که اين روز قشنگ رو خراب نکنم وقتی سوار ماشين شدم، وقت نگاه کردن به جنب و جوش آدم ها را نداشتم، ولی حالا بعد از فضای سکون بهشت زهرا، این محل پر رفت و آمد زندگی ادامه داره، با تمام حماقتهاي که ميکنيم. آینده هست، دیروز بود، حال هم هست. نويسنده : پونه شادي روحشون صلوات
ویرایش موضوع توسط : پونه
در تاریخ : سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۴۸ قبل از ظهر
می پسندم 15 0 15 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۳۶ قبل از ظهر
[1]
|
|||
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
حالا راستشو بگو بقیه شکلاتارو چیکار کردی؟خخخخخ می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۰۱ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
106
حالت :
ارسال ها :
2493
محل سکونت : :
جهرم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
428
دعوت شدگان :
7
اعتبار کاربر :
8183
پسند ها :
1684
تشکر شده : 2732
|
چقدراین شهیدگمنام خوشحال میشه که همیشه چادرتوبپوشی وموهات داخل باشه وفقط فقط سرقرارباخودش موهاداخل چادربه سر
منم شکلات میخام. می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۱۷ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1104
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
لاله های واژگونه
یادباد آن صحنههای رزم عشاق نمونه
پر شده اینجا هواشان، هم چو بوی عطر پونه دشتها پر شد ز لاله، نغمههای عاشقانه قد کشید از خون پاکان، لالههای واژگونه یادتان خوش ای رفیقان، ای شهیدان خدایی ای بلاجویان عاشق، بلبلان بینشونه آمدند اینک دوباره آن پرستوهای عاشق در میان جمع نالان، خسته از دور زمونه مادران قد خمیده با دلی پر زآرزوها نقش بسته چهرههاشان، اشکهای دونه دونه دستها عکس جوانی، زیر لب ذکری گرفته از خدا میخواهد او را، کاش برگردد به خونه سهم ما هم مانده بر جا، از میان اشک و لبخند غربت شبهای تار و گریههای بیبهونه دکتر فاضلی دوست می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۴۸ بعد از ظهر
[4]
|
|||
روحشون شاد ایشالا با هاشون محشور بشین
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
253
حالت :
ارسال ها :
422
محل سکونت : :
.
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
316
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
4034
پسند ها :
355
تشکر شده : 584
|
آن روزها ، بوی سیر می آمد و وضعیت قرمز بود
ایستادیم ،
در بُهت دشمن و در میانه ی سنگر
چون سپر ،
در هجوم قهر ، برای شهر!
با هر ترکشی ، کبوتری پر کشید
و لاله های خونین بال ،
در آنسوی خاکریز
دپو شدند!
در دریای خون ،
لبریز باور شدیم
و در راه داور در خون شناور!
صدها هزار پاره به معراج رفتیم
و برای صدها هزار کبوتر خونین بال
دست تکان دادیم ، تا وضعیت شهر قرمز نماند
و نماند!
*******
این روزها ، بوی فراموشی می آید
و وضعیت زرد است
و کس نمی داند که عزت،
چه بهایی داده است،
که رهایی زاده است
خیلی نامــردیم
راه را گم کــردیم
آتش سرد شدیم
از وفا طرد شدیم
معدن درد شدیم
یادمان رفت که خرج تو و من گشته شهید
...............
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۵۱ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
446
حالت :
ارسال ها :
591
محل سکونت : :
درقفس نفس!
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
436
اعتبار کاربر :
2732
پسند ها :
596
تشکر شده : 335
|
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۵۵ بعد از ظهر
[7]
|
|||
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم
روحشون شاد یادشون گرامی می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۵۷ بعد از ظهر
[8]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
573
حالت :
ارسال ها :
343
محل سکونت : :
همین حوالی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
241
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
1686
پسند ها :
365
تشکر شده : 301
|
هوای دیدنت را اوووو به یادم انداخت..
خبر داشت..از همه دلتنگی هایم..از همه بغض هایم واز همه نشدنها برای نیامدن.... . . . .و............دلم بس ابری شده است این روزهااااااااااااپونه دلم اوراااااااا میخاهد..من که گفته بودم حاجی تو فقط باش این برای دنیای کوچیک من کافیه.. گفته بودم که عکست را با هیچی عوض نمیکنم....برای دلم امن یجیب بخوانید........ می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۲۵ بعد از ظهر
[9]
|
|||
مدیر انجمن
شماره عضویت :
6
حالت :
ارسال ها :
1845
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
451
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
12915
پسند ها :
1948
تشکر شده : 2815
|
نوشته شده توسط : نازنین زهرا » هوای دیدنت را اوووو به یادم انداخت.. خبر داشت..از همه دلتنگی هایم..از همه بغض هایم واز همه نشدنها برای نیامدن.... . . . .و............دلم بس ابری شده است این روزهااااااااااااپونه دلم اوراااااااا میخاهد..من که گفته بودم حاجی تو فقط باش این برای دنیای کوچیک من کافیه.. گفته بودم که عکست را با هیچی عوض نمیکنم....برای دلم امن یجیب بخوانید........ ای کشتگان عشق برایم دعا کنید یعنی نمیشود که مرا هم صدا کنید؟ التماس دعا دارم می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۳:۵۴ بعد از ظهر
[10]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
38
حالت :
ارسال ها :
848
محل سکونت : :
همونجا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
604
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
5903
پسند ها :
869
تشکر شده : 520
|
پونه و اینهمه احساسات محالهههههههههه
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۳۵ بعد از ظهر
[11]
|
|||
آهای شهید با صفا خوش اومدی به شهرما/ مسافر مدینه ای یا اومدی از كربلا
مگه تو مادر نداری/مگه تو خواهر نداری /به من بگو عزیز من مگه برادر نداری؟
غصه نخور/ آخ خودم برادرت میشم مونس و یاورت میشم
غصه نخور عزیز من شمع بالاسرت میشم
اگه تو تابوت جا میشه / یك دل زارو در به در
تورو به جون فاطمه منم ببر منم ببر/ تورو به جون فاطمه منم ببر
قسمتی از وصیت نامه یک شهید:
اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم.....
ویرایش ارسال توسط : مهدی313
در تاریخ : شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۷:۳۳ بعد از ظهر می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
پونه و روز ولنتاين
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۵۳ بعد از ظهر
[12]
|
||
سلام علیکم... چه عرض کنم... جایی که عقلم از کار می افته و استدلال رنگ می بازه... اینجاست... فوق العاده بود...و تاثیر گذار. سر مزار فرزندان روح الله می رید دعاگوی حقیر باشین
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
پونه ، روز ، ولنتاين ، |
|