آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۷:۵۳ بعد از ظهر
[13]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
بازآ که دل هنوز به یاد تو دلبر است
جان از دریچه نظرم ، چشم بر در است بازآ دگر که سیه دیوار انتظار سوزنده تر ز تابش خورشید محشر است بازآ ، که باز مردم چشمم ز درد هجر در موج خیز اشک چو کشتی ، شناور است بازآ که از فراق تو ی غیب از نظر دامن ز خون دیده چو دریای گوهر است ای صبح مهر بخش دل ، از مشرق امید بنمای رخ که طالعم از شب ، سیاه تر است زد نقش مهر روی تو بر دل چنان که اشک آیینه دار چهره ات ای ماه منظر است ای رفته از برابر یاران " مشفقت " رویت به هر چه می نگرم در برابر است می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵ بعد از ظهر
[14]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
باز هم روح الامین دارد غزل میآورد صنعت ایهام و تشبیه و بدل میآورد تا شود ابیات شعر من کمی دلچسبتر واژه واژه بر لبم جام عسل میآورد شعر شیرین مرا شور عجیبی دادهاست واژه نابی که در چندین محل میآورد چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل جمله «حیّ علی خیرالعمل» میآورد در میان شعرهای شاعران اهل بیت دائما این بیت را ضربالمثل میآورد: یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟! جلوه قطره کجا و جلوه دریا کجا؟! کوچههای شهر را امشب چراغانی کنید عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا باید امشب کوچهها را خوب نورانی کنید طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید از خَم ابروی او صدها خُم می میچکد باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست باید اول خوب از این مُلک، دربانی کنید هر که باشد نوکر تو زود آقا میشود خود به خود با یک نگاه تو مسیحا میشود یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر لحظه لحظه میرسد بر تو سلام اهل بیت از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت میرسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی میرسی تا که بگیری انتقام اهل بیت مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری میبری با جلوهات دل از امام عسگری نیمه شعبان که میگردد عیان، صاحب زمان میکند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین میوزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان یک سؤال آقا!... اگر که جای کعبه ثابت است پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان؟! تشنه هستم تشنه یک جرعه دیدار تو وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان میرسی یک روز ای خورشید پشت ابرها میکنی پیدا مزار بینشان، صاحب زمان با ظهورت میشود خوشحال زهرا مادرت پیش مرگت میشود آن لحظه آقا نوکرت العجل آقا! بیا چشم انتظاریها بس است در فراقت اشکها و بیقراری ها بس است اشکها ما که یک لحظه به درد تو نخورد نالهها و ضجهها و گریه زاریها بس است تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم ندبه و خون دل و شب زنده داریها بس است معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت ما جوانها را کمک کن، شرمساریها بس است باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد گوشه گیریهای ما و راز داری بس است با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن محمد فردوسی https://www.uplooder.net/img/image/97/fd9e0bdec4e56685fee40458946bb100/hasa-n-a-li_ebrahimi_said_13930512-3.jpg می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۷:۵۶ بعد از ظهر
[15]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
خرم جهان دوباره شد از مقدم بهار سر زد دوباره لاله و نسرين به كوهسار صدها شقايق از دل صحرا شكفته شد در باغ نغمه خوان شده با صد شعف هَزار بگذشته سوى دشت مگر آهوى ختن بنشسته روى كشت مگر ناقه تتار همراه با نسيم سحر مى رسد به گوش ما را نواى مرغ بهشتى ز شاخسار عيدى قرين عيد دگر گشته زان سبب امسال از هميشه نكوتر بود بهار زيباگلى به دامن نرگس شكفته شد آن نوگلى كه گلشن از او يافت اعتبار ماهى به نيمه مه شعبان طلوع كرد ماهى كه مهر از شرف او راست پرده دار شعبان زيمن مقدم او يافته مگر اين شوكت و جلالت و اين عزّ و افتخار سال نو و بهار نو و روزگار نو ساقى به يمن مقدم گل خيز و مى بيار سالى چنين مبارك و روزى چنان بزرگ فصلى چنين خجسته به تأييد كردگار لب تشنگان جرعه جام ولايتش نوشند از سبوى ولا آب خوشگوار اى آفتاب چهره نهان كرده در سحاب دل ها براى ديدن تو گشته بى قرار خرم شود جهان و عدالت به پا شود روزى كه در كف تو بود تيغ ذوالفقار احيا شود به عهد تو حكم كتاب حق اجرا شود به عصر تو آيين كردگار تو قاسم جنان و جحيمى كه در ازل يزدان به دست قدرت تو داده اختيار جان ها براى خدمت تو گشته در تعب دل ها براى ديدن تو گشته بى قرار اى منجى بشر كه نهانى تو در حجاب دارم اميد آن كه كنى چهره آشكار دارم اميد آن كه كنى با ظهور خويش بيرون ز جان منتظران رنج انتظار جمعى ستاده ديده به سويت در آرزو قومى نشسته ديده به راهت اميدوار اى مظهر خدا به عنايت به ما نگر اى ابر مرحمت تو به رحمت به ما ببار تا آن زمان كه مهر درخشان بود به روز تا آن زمان كه ماه بتابد به شام تار از ما به پيشگاه تو صد كاروان درود وز حق به جان پاك تو صدآفرين نثار چون باعث ملال شود طول هر سخن شيرين بود چكامه «خسرو» به اختصار می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۷:۵۷ بعد از ظهر
[16]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
صبحدم پیک مسيحا دم جانان آمد
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد سحر از پرده نشينان حريم خلوت نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد مى كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق بهر افراشتن پرچم قرآن آمد شهسواريست كه با صولت و بازوى على از پى كشتن كفار به ميدان آمد مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن پى آرامش دلهاى پريشان آمد آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست پى خونخواهى سالار شهيدان آمد در ره زهد و پرستش چو على بن حسين سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد علم باقر همه ی در اوست كه با مشعل علم رهبر جامعه بى سر و سامان آمد تا ز ناپاک كند مذهب صادق را پاك مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد دردمندان جهان را پى درمان آمد چون رضا تا كه كند از رنگ علوم وارث افسر پادشاه خراسان آمد اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد يادگار حسن عسگرى پاك سرشت كه جهان را كند از عدل گلستان آمد قائم آل محمد شه اقليم وجود كه بفرمانده ى عالم امكان آمد طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن پى تبريک چنين شاد و غزلخوان آمد می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۷:۵۸ بعد از ظهر
[17]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند امشب نمک به سفرۀ دنیا گذاشتند امشب به روی دامن نرجس از آسمان ماهی به نام مهدی زهرا گذاشتند امشب به خانۀ حسن عسگری برو چون راه را برای همه واگذاشتند از بس که آمدند پی دستبوسی اش از بس زیاد دل روی دل جا گذاشتند! یوسف ببین که آخر صف ایستاده است او را برای نوبت فردا گذاشتند لیلا صفات ها همه مجنون صفت شدند از عشق، سر به دامن صحرا گذاشتند امشب پدر به خال پسر بوسه می زند کعبه به روی سنگ حجر بوسه می زند از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است از یک طرف شبیه علی با عطوفت است از یک طرف چو مادر سادات غرق نور از یک طرف شبیه حسن با صلابت است با این همه صفات جمال و جلالی اش درسی که از حسین گرفته شجاعت است چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و ابروی این پسر خودِ تیغ ولایت است مثل علی اکبر ارباب قد رشید مانند عمه زینب خود با ابهت است دست توسل همه انبیا به اوست از بس که کار دست کریمش کرامت است طاووس جنت آمده زیباتر از همه آقای آسمانی و آقاتر از همه او می رسد که عدل علی را به پا کند درد طبیب های جهان را دوا کند او می رسد که تربت مادر عیان شود بعد از مدینه روی به کرببلا کند دارم به روز آمدنش فکر می کنم وقتی برای فاطمه گنبد بنا کند عیسی مسیح می رسد از قلب آسمان تا این که در نماز به او اقتدا کند بر کعبه تکیه می زند و قصد کرده است با صوت حیدری همه مان را صدا کند ای کاش روز آمدنش بین آن همه ما را خودش برای سپاهش سوا کند چون صاحب صفات جلالی حیدر است او لایق عماعۀ سبز پیمبر است آقای من تمامی جان ها به دست توست رمز عروج عالم بالا به دست توست ای وارث تمام ذوات مقدسه باران و رود و چشمه و دریا به دست توست ما غصۀ بهشت خدا را نمی خوریم وقتی کلید جنت الاعلی به دست توست پروندۀ قبولی ما را رقم بزن مهر قبول و جوهر و امضا به دست توست هرگز زمین نخورده عَلَم یابن العسگری روز ظهور پرچم سقا به دست توست تعجیل کن که فاطمه چشم انتظار توست چون انتقام حضرت زهرا به دست توست تو می رسی و ارض و سما می شود بلند در زیر پات عرش خدا می شود بلند ماندم چگونه نام شما را صدا کنم ماندم چگونه روی به سوی شما کنم چندی ست جمکران، دل ما را نبرده ای تا این که در نماز برایت دعا کنم کارم بدون تو همه دم معصیت شده من در گناه هم نشد از تو حیا کنم شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام آقا نشد که دِین خودم را ادا کنم شرمنده ام به جای دعای سلامتی روزی هزار با به قلبت جفا کنم با حال معصیت به خدا می شود مگر شب های جمعه رو به سوی کربلا کنم برگرد و مردهْ دل من را حیات بخش برگرد و جان بده به دلم ای نجات بخش شاعر : مهدی نظری می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اشعار ویژه ولادت مولای منتظران
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۸:۰۰ بعد از ظهر
[18]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
گيتى امروز گلستان باشد غيرت گلشن جنان باشد شد شب غم فزاى هجران طىّ روز وصل جهانيان باشد در نشاطند جُمله ذرّات شور محشر مگر عيان باشد هاتفى گفت دانى از چه سبب رشك خلد برين، جهان باشد هست امروز نيمه شعبان جشن مولاى شيعيان باشد حجّت عصر، قائم بالحق آنكه ياور بر انس و جان باشد آنكه چون عرش و فرش، لوح و قلم خلقتش در طُفيل آن باشد بر در قدر و جاهش از جبريل تا ابد سر بر آستان باشد حكم فرماى آسمان و زمين از خداوند مستعان باشد نتوان وصف او كند سطرى خامه را گر كه صد زبان باشد خم به درگاه او پى تعظيم چون كمان پشت آسمان باشد هم بود ركن عالم امكان هم شهنشاه لامكان باشد «صابرا» با ولاى او در حشر هر گنهكار، در امان باشد می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
اشعار ، ویژه ، ولادت ، مولای ، منتظران ، |
|