آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
[37]
|
|||
گاهی باید نبخشید ،کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید ، تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد . گاهی نباید صبر کرد ، باید رها کرد و رفت ..... تا بداند که اگر ماندی ، رفتن را بلد بود ه ای . گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام می دهی ، باید منت گذاشت...تا آن را کم اهمیت ندانند . گاهی باید بد بود ، برای کسی که فرق خوب بودنت را نمی فهمد ... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
جمعه ۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰ بعد از ظهر
[38]
|
|||
دلم تنگ روزهایی است که میدانم دیگر باز نخواهد گشت ، برای روزهایی که میدانم دیگر به دست نخواهم اورد ، برای انسانهایی که دیگر حضورشان را احساس نخواهم کرد ، برای فرصت هایی که هیچ وقت تکرار نخواهد شد . . . . دلم تنگ است . . .
ویرایش ارسال توسط : پسرآفتاب
در تاریخ : جمعه ۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۸ بعد از ظهر می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۴۳ قبل از ظهر
[39]
|
|||
بعضی ها گریه نمی کنند !
اما از چشم هایشان معلوم است ؛ که اشکی به بزرگی یک سکوت ، گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . . . می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱ قبل از ظهر
[40]
|
|||
خـــوابهـایـم گاهــــــی...
زیباتر از زندگـــی ام مـی شـونــد... کـاش گــاهــی... بــــــرای همیشه خـــواب مــی مــانــدم می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۴۹ بعد از ظهر
[41]
|
|||
عـطــر تـنـت روی پـیــرهـنــم مـانــده امــروز بـویـیـدمش ، عمـیــق - عمـیــق و بـا هـر نـفـس بغـضم را سـنـگـین تـر کــردم ! و بـه یـاد آور کـه دیـگــر سـهم دیـگــری هســتی ... و غـــمـت سـهم مـن... می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۰۰ قبل از ظهر
[42]
|
|||
اينجا دلي به جرم تپيدن اسير شد پروانه اي به جرم پريدن اسير شد می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۱۳ بعد از ظهر
[43]
|
|||
نگاهم بی قرار هجوم قدم های توست،
و تو با خبری ، اما . . . . . . هرگز از جاده دلم گذر نمیکنی . . . گاهی آنقدر دلم از دنیا سیر می شود که میخواهم، تا سقف آسمان پرواز کنم و رویش دراز بکشم، آرام و آسوده. مثل ماهی حوضمان که چند روز است روی آب دراز کشیده است. می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۳۹ بعد از ظهر
[44]
|
|||
مدیر انجمن مطالب جالب
شماره عضویت :
658
حالت :
ارسال ها :
2423
محل سکونت : :
پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
341
اعتبار کاربر :
31653
پسند ها :
1693
تشکر شده : 4530
|
هـــمــیــشــه نــــه
ولــــی گـــاهـــی مــیــان بـــودن و خـــواســتـن فـ ـاصـلــه مـــی اُفــتــد وقـ ـتــهــایـــی هـــســت کـــه کــســی را بـــا تــمـــام وجــــود میخواهــــی ولــــــی نــــبـــــــایــــد کــنـــارش بــــاشـــی... می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۴۱ بعد از ظهر
[45]
|
|||
مدیر انجمن مطالب جالب
شماره عضویت :
658
حالت :
ارسال ها :
2423
محل سکونت : :
پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
341
اعتبار کاربر :
31653
پسند ها :
1693
تشکر شده : 4530
|
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست آن عزیزت عهد و پیمانت شکست دیدی ای دل در جهان یک یار نیست هیچکس در زندگی غمخوار نیست دیدی ای دل حرف من بی جا نبود از برای عشق اینجا جا نبود نو بهار عمر را دیدی چه شد؟ زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟ دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست کمترین چیزی که میابی وفاست ای دل اینجا باید از خود گم شوی
عاقبت همرنگ این مردم شوی. می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۵۷ قبل از ظهر
[46]
|
|||
این روزها می گذرد
ولی من از این روزها نمیگذرم می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۱۱ بعد از ظهر
[47]
|
|||
یادمان باشد که قصه ها کودکانمان را از "یکی بود یکی نبود" آغاز نکنیم ،
از ابتدا به انها بیاموزیم که اگر یکی نباشد دیگری هم نیست ... می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم...
پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۰۳ قبل از ظهر
[48]
|
|||
نمی خواهم دیگر با غروب روبرو شوم ! غروب همان آتشی است که در لحظه های تنهایی ، بیشتر می سوزاند دلم را ... می پسندم 0
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
من ، آنقدر ، خواستمت ، که ، نخواستنت ، را ، ندیدم... ، |
|