انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر »نتایج جستجو


نتایج جستجو میان پاسخ های کاربر: سید
تعداد نتایج (344) نتیجه
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۳۹ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 
فرمودید:جناب بلاغ مبین فرمودین ملاک حرف آقاست!!! شما نمیتونید نظر مرجع خودتون رو به مراجع دیگه تحمیل کنید


لازم به ذکر است که در وهله اول توضیحی مختصر راجع به اینکه اصلا حکم حکومتی چیست:

حكم حكومتی در مرحله تزاحم مقدم بر فتوا بوده و بر آن حاكميت دارد.

به عنوان مثال: اگر چه فتوای همه علمای شيعه بر وجوب حج، و بلكه شمردن آن در رديف ضروريات دين اسلام است، ولي در صورتی كه همين فريضه مهم دينی با مصالح كشور اسلامی و امت مسلمان تزاحم پيدا كند، حاكم اسلامی می تواند از انجام اين فريضه مهم موقتا جلوگيری كند.

در انديشه سياسي اسلام ولي فقيه داراي اختيارات تامی است كه مي تواند در تمام امور سياسی، اقتصادی، فرهنگی، قضايی و...، حكم حكومتی كند و اطاعت از حكمش واجب است.

بنابراين دايرهء اختيارات ولی فقيه در صدور حكم حكومتی گسترده و حتی آنچنان است كه مرحوم حضرت امام خمینی (ره) می فرمايند: «حكومت، اهم احكام الهی است و بر جميع احكام فرعيه الهيه تقدم دارد» (صحيفه نور، ج 20، ص 170) و «حكم حكومتی از احكام اوليه است» (همان، ج 20، ص 174)

دایره نفوذ حکم حکومتی چه مقدار است؟

در فتوا، فقط بر خود مرجع صادركننده فتوی (مفتی) و مقلدين او واجب است كه طبق فتاوای او عمل كنند، ولی حكم حكومتی بر همه‌ی مردم لازم الاجرا است، حتي بر فقهاء و مراجع ديگر، زيرا نقض حكم پيامدهای سياسی و اجتماعی داشته و با منافع و مصالح عموم مردم در تضاد و تعارض است.
(مگر در موارد بسيار نادری كه انسان يقين كند كه حكم حاكم، خلاف شرع است كه تشخيص اين مساله هم از عهده همگان ساخته نيست.)

در مورد قمه زنی هم مساله همین هست.

یعنی فرض کنیم مرجعی از مراجع تقلید، قمه زنی را جایز بداند، حتی در این صورت، باز هم کسی که جزو جامعه مسلمین هست، به خاطر ممنوعیتی که این کار بواسطه حکم حکومتی پیدا کرده، مجاز به قمه زنی نیست.
(بحث سوء استفاده دشمنان و مخالفین و معاندین اسلام از این عمل و در بوق و کرنا کردن رسانه های دنیا، بماند




مقام معظم رهبری در مورد قمه زدن حکم حکومتی صادر کردند علل این حکم رو در لینک زیر می توانید ملاحضه کنید
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=61331

آية الله خامنه‏ اى نيز در ديداربا روحانيون،در آستانه ايام عاشورا(سال 1373 شمسى)در ضمن بيانات مبسوطى درخرافه زدايى از عزادارى سيد الشهدا«ع‏»فرمودند:«قمه زدن هم از آن كارهاى خلاف‏است...اين يك كار غلطى است كه عده‏ اى قمه ‏ها را بگيرند و بر سر خود بزنند و خون ‏بريزند...كجاى اين كار،حركت عزادارى است؟ اين جعلى است.اينها چيزهايى است كه‏ از دين نيست...».آن را بدعت،خلاف و خرافه دانستند.و در پاسخ به نامه امام جمعه ‏اردبيل،نوشتند:امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است و لذا قمه زدن علنى و همراه ‏با تظاهر،حرام و ممنوع است. (1) علماى ديگر نيز در تاييد موضع و سخن رهبر انقلاب،آن راموجب وهن مذهب و نامشروع دانستند. (2)
  1. در تاريخ 7 محرم 1415،22 خرداد 1373.
  2. مجموعه سخنان ايشان و استفتاها و جوابها در جزوه‏اى به نام‏«پيرامون عزادارى عاشورا»در 71 صفحه در محرم‏1415 از سوى دفتر تبليغات اسلامى چاپ شد.


. لزوم تبعیت از حکم ولیّ فقیه در حرمت قمه زنی

الف - فتاوی مراجع تقلید

حضرت آیت الله العظمی اراکی (قدس سره)
دستور ولی امر مسلمین مبنی بر جلوگیری ازاعمال خرافی در عزاداری محرم لازم الاطاعه است. پیروی از سخنان ایشان در مورد این گونه اعمال خرافی که موجب وهن دین و مذهب و بهره برداری سوء دشمنان اسلام می گردد، بنا به اعلام ولی امر مسلمین که آگاه به مصلحت اسلام و کشور هستند، لازم و ضروری است. (96)


حضرت آیت الله سید کاظم حائری
اولاً ما شاهد آنیم که قمه زنی و بعضی اعمال شبیه به آن، ذاتاً موجب تخریب وجهه اسلام و تشیع گشته اند و دشمنان کافر نیز در زمان حاضر برای آسیب وارد کردن به ما در این گونه اعمال تکیه نموده، تا دین ما را دین خرافه و وحشی گری معرفی نمایند.
و ثانیاً چه ما چنین دیدی را نسبت به قمه زنی به دست آورده باشیم یانه، باید از اوامر ولی امر مسلمین، حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) در ین مورد اطاعت کنیم؛ زیرا ایشان در این مورد موضع گیری صریح و روشنی نموده اند که دیگر هیچگونه عذری را برای مخالفت باقی نمی گذارد و بر تمامی مسلمین واجب است که از دستورات ایشان اطاعت نمایند؛ چه کسانی که با ایشان در فتوا هم نظرند و یا از ایشان تقلید می کنند و چه کسانی که در این فتوا با ایشان هم نظر نبوده و یا از کس دیگری تقلید کنند؛ در هر صورت بر همه ی مسلمین واجب است از ایشان به خاطر ولی امر بودن شان تبعیت کنند. (97)


حضرت آیت الله حسین مظاهری
سؤال: قمه زدن از نظر فقهی چه حکمی دارد؟
چون ولایت فقیه نهی از آن کرده اند، همه باید از این کار پرهیز کنند؛ گرچه مقلّد کسی باشند که جایز بداند. (98)

ب- سایر علما

حضرت آیت الله محمد مومن
اطاعت احکام ولی فقیه واجب است.


حضرت آیت الله راستی کاشانی
«اقامه عزای حضرت ابی عبدالله الحسین سید الشهدا (ص) از افضل قربات الی الله تعالی و موجب تجدید حیات اسلام و ایمان است و بر مومنین است هر چه با شکوه تر آن را برگزار نمایند و از هر امری که موجب وهن اسلام و دست آویز دشمنان اسلام است اجتناب کنند امروز که روز حاکمیت اسلام است و رهبر عظیم الشان انقلاب ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) از قمه زدن و نظایر آن نهی فرموده اند و استکبار جهانی از هیچ توطئه ای علیه اسلام و امت اسلام و ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین فرو گذار نمی کند بر همه مومنین واجب است از اینگونه امور اجتناب کنند و با پیروی ازرهبری و وحدت کلمه دشمنان اسلام و مسلمین را مایوس گردانند خداوند متعال همه را از عزاداران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و انصار حضرت ولی الله اعظم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار دهد.
حضرت آیت الله شرعی
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) حماسه عاشورای حسینی را یکی از شاخص های قوی و توانمند مبارزات اصیل شیعی می دانند وبه استناد تاریخ ثبت شده و متقن کربلا و روایات رسیده از معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) اقامه عزای سالار شهیدان را از افضل قربات دانسته و تاکید شدید و بر آن دارند. ایشان می فرمایند که حرکت های سنتی عاشورا می بایست بیانگر و تقویت کننده پیام جهاد ایثار شهادت و ترجمان اسلام و مکتب باشد. قمه زنی و قفل زنی و ... یک فرآیند ناموزون و ناهماهنگ با آن اهداف اصیل وارزش های عظمی است که موجب وهن مکتب عاشورایی است. در این ارتباط بر آحاد عزاداران و عاشوراییان واجب است فرمان وحکم ولی امر مسلمین جهان را اطاعت نمایند بدیهی است سهل انگاری و عدم اطاعت، مبغوض حضرت حق تعالی است.


حضرت آیت الله سید محسن خرازی
در موارد فوق الذکر اطاعت و پیروی از ولی فقیه و حاکم اسلامی لازم و واجب است.


حضرت آیت الله ابوالقاسم خزعلی
آنچه رئیس مسلمین بفرماید، لازم الاتباع است، چون هم از فقه و هم از اوضاع جهانی اطلاع دارد و سلیقه های شخصی را باید کنار گذاشت. توفیق همه مسلمین را از خداوند متعال خواستارم. 1374/3/8


حضرت آیت الله محمد یزدی
بسیاری از مذکورات خلاف شرع بیّن و حرام است و برخی جزء بدع یا موجب وهن مذهب و تضعیف اسلام است. گذشته از آن که اطاعت از حکم ولی امر مسلمین؛ حضرت آیت الله خامنه ای بر همه واجب و لازم است و تخلف از آن معصیت و گناه است و متخلف معاقب خواهد بود و نظر دیگر نمی تواند حکم ولی امر را جایز التخلف کند. چه آنکه حق حکم منحصر به ولی امربالفعل است و فتوی ناقض حکم نیست خداوند توفیق خدمت و اطاعت عنایت فرماید. (99)


حضرت آیه الله علی اکبر مسعودی خمینی
اوامر ولی فقیه لازم الاتباع و احکام صادره واجب الاطاعه می باشد؛ لذا بر مومنین واجب است از امور مذکوره جداً خودداری کنند. (100) 27 ذی الحجه 1415


حضرت آیت الله استادی
باتوجه به بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) لازم است ارادتمندان به حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) در مراسم عزاداری از شیوه هایی استفاده کنند که تعظیم شعائر الله باشد و از کارهایی که به فرموده معظم له موجب وهن مذهب است جداً خودداری نمایند. امید است همگی مورد لطف و عنایت حضرت سیدالشهداء (ع) باشیم.»

حضرت آیت الله محسن حرم پناهی
اطاعت از احکام ولی فقیه واجب است.

حضرت آیت الله احمد جنتی:
برماست که عزت شیعه را حفظ کنیم. آنچه بهانه به دست دشمن دهد و مایه وهن پیروان علی (ع) گردد، گناه است. اطاعت از مقام ولایت نیز واجب است. قدرت ولی امر مسلمین باید حفظ شود تا اسلام عزیز بماند. 1374/3/8

آیت الله احمد آذری قمی
بسمه تعالی
آنچه را که معظم له موجب وهن به مذهب تشخیص داده اند و در سؤال به آن تصریح شده است به عنوان حکم ولی فقیه حرام و سرپیچی از اطاعت مقام معظم رهبری، گناه کبیره و موجب ضعف حکومت مقدس اسلامی است و به نذرهایی که قبلاً انجام گرفته وفا واجب نیست، بلکه حرام است.

حضرت آیت الله حسن تهرانی
در وضع کنونی، اموری که از مذکورات موجب وهن مذهب شیعه است، جایز نیست و اطاعت از حکم مقام معظم رهبری در این باره لازم است.

حضرت آیت الله عباس محفوظی
اقامه عزای حسین بن علی (ع) از افضل طاعات است و از آنچه که موجب وهن است باید پرهیز شود و اطاعت ولی امر مسلمین لازم است.

حضرت آیت الله سید محمد ابطحی
اقامه عزاداری سید مظلومان از افضل طاعات است و از کارهای که موجب وهن مذهب است، باید اجتناب شود و آنچه که ولی فقیه دستور دادند واجب الاتباع می باشد.

حضرت آیت الله بنی فضل (قدس سره)
گاهی مصلحت اسلام و مسلمین ایجاب می کند که اهم فرائض الهی، مثل حج تعطیل شود؛ کما اینکه در دوران مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی آقای سیدابوالحسن اصفهانی (رحمه الله) یک نفر شیعه را در حجاز بدون جهت کشته بودند، آقای اصفهانی در آن سال حج را تحریم کرد.یا بعد از حادثه جمعه سیاه و خونین مکه،به دستور حضرت امام (رحمه الله)،حج تعطیل شد... و اما تیغ زدن بر سر در روز عاشورا، اولاً در شرع مقدس اسلام، دلیلی، حتی یک روایت ضعیف بر مشروعیت آن نداریم و ثانیاً دردوران نظام جمهوری اسلامی، تمامی دشمنان اسلام کمر همّت بسته اند تا نگذارند ارزش ها و نقاط قوت این نظام به دنیا معرفی شود و شب و روز تلاش می کنند به تشنگان علم و معرفت، مخصوصاً در دانشگاه های دنیا، نظام اسلامی را با «دستجات تیغ به سرها» معرفی کرده و در اذهان آنان که می خواهند از آثار پی به حقیقت ببرند، جلوه دهند؛ که اینها پیروان قیام عاشورا هستند. روی همین اصل رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله خامنه ای (مدظله العالی) با کمال قاطعیّت موضع خود را درباره آن اعلام و عظمت قداست قیام آقا امام حسین (ع) را در حد عالی بیان فرمودند. (101)


علاوه بر این، حضرات آیات مقتدائی، محمدی گیلانی، موسوی تبریزی، مهدی روحانی، علی احمدی، ابراهیم امینی، احمدی میانجی، سید محمود شاهرودی و علی مشکینی نیز در فتوای خودمبنی بر حرمت قمه زنی، به این دلیل (لزوم تبعیت از حکم ولی فقیه) اشاره کرده اند؛ به متن فتوای ایشان در بخش های دیگر همین فصل مراجعه نمایید.


http://rasekhoon.net/article/show/149875
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۳۵ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 
فرمودید:سوالی که من از شما دارم اینه که:
سنگسار کردن که مورد اتفاق تمام فقها هست و احادیث و روایت صحیح برجوازش وجود داره چطور باعث وهن مذهب نمیشه؟
به شخصه دریکی از رسانه های غربی دیدم که مصاحبه میکردن بامردم وسوالی بااین مضمون میپرسیدند:
چه حسی پیدا میکنید اگر دست شما رو ببندند و تا کمر دفنتان کنند و کیسه ای به سرتان بکشند و از تمام جهات به سمت شما سنگ پرتاب کنند؟ اون افراد هم میگفتن حتی تصورش هم عذاب آوره.
تصویری گذاشتین از محبت حیوانات به طفلش در کنار خراشیدن سر یک طفل شیعه
غربیها با اینکه بین یهود و مسیحی ها هم مرسومه ایراد گرفتن به اینکه مسلمانان طفلشون رو ختنه میکنند ، بذاریمش کنار؟

سازمان های حقوق بشری اعدام کردن یا بریدن دست دزد در اسلام رو نقض حقوق بشر میدونن ، چرا اینجا وهن مذهب نیست؟
وخیلی دلایل دیگه که مجال اشاره کامل به اونها نیست ، پس مورد تمسخر قرار دادن این عمل توسط کفار ملاک وهن مذهب بودن نیست ،مثل مسخره کردن سنگ زدن به شیطان درحج، که اگر اینطور بود باید از عقاید اسلامیمون عقب بکشیم.

شما به گونه ای این موارد فوق الذکر رو پرسیدید که دو نکته به ذهن خواننده متواتر میشه
نکته اول اینکه ذهن با این چند پرسش شما دچار ابهام و احیانا شبهه میشه توضیحات جداگانه ای که بنده در این خصوص در مورد هر کدام از این احکام بیان کردم به علت رفع این ابهام  و شبهه  پیش امده بود و عجیبتر از این ان هست که در پاسخ بعدی خودتون متاسفانه فرافکنی کردید و خواستید این پرسشهایی که خواننده رو دچار ابهام می کنه رو توجیه کنید
و فرمودید مورد قبول من هم هست و نیاز به توجیه نداشت به گمانم نیاز داشت


نکته دوم اینکه بنده از شما تعجب می کنم که فردی اگاه و فهیم هستید  احکام قطعی اسلام رو با قمه زدن که بدعت هست را در کنار هم گذاشتید!!!!!!

موافقان قمه زني بر اين باورند که بسياري از فقهاء در زمان گذشته حکم بر جوازقمه زني نموده اند وحال اگر ما قمه زني را جايز ندانيم بايد اعتقاد داشته باشيم که آنها از اين موضوع مهم غافل بوده و در اجتهاد خويش خطا نموده اند .

در جواب بايد گفت :
موضوع حکمي که در گذشته وجود داشته تغيير نموده و موضوعي که در اين زمان مطرح مي باشد در گذشته مطرح نبوده است . ما تأثير زمان و مکان را در احکام قبول نداريم ولي در موضوعات قبول داريم که زمان و مکان باعث تغيير موضوع مي شوند . زيرا اين عده ازفقهاء در بررسي حکم قمه زني بر مبناي حکم اولي که وارد نشدن ضرر به بدن است حکم به جوازقمه زني تا زماني که موجب ضرر جدي بر بدن نشود مي نمودند . چون در آن زمان وسائل ارتباط جمعي به اين شکل نبود بحث وهن مذهب که حکم ثانوي مي باشد نيز مطرح نبوده ، ولي در اين زمان بحث وهن مذهب بودن قمه زني تشديد شده و موضوع جديدي به وجودآمده است .

اولا این مواردی که بر شمردید از مسلمات و احکام قطعی اسلام است همچنانکه اصل عزاداری بر سیدالشهدا از مسلمات و ارکان تشیع است لکن خصوص قمه زنی یک حکم از احکام الله نیست بلکه یک شیوه ی خاص در عزاداری است که گذشته از انکه مدرک محکم و مستندی ندارد بلکه برای افراد نااگاه و بی ارتباط با تشیع و حادثه ی بزرگ عاشورا شکل و ظاهری بسیار زننده دارد که استفاده ی تبلیغاتی و اثر بد تصاویر ان روی عوام و اقشار تاثیر پذیر (از نظر فکری)جوامع بسیار بالاست و همین برد بالای ان در تخریب و سوء استفاده ی دشمنان از ان است که باعث احساس تکلیف مراجع عظام در فتوا بر حرمت ان شده .
از طريق معناي لغوي :
 
هرگاه فعل و امر جديدي که جزء دين بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعيف دين شود ،به يقين انجام آن فعل حرام بوده و بايد از انجام آن پرهيز شود . قمه زني نيز ازاموراختراعي مي باشد که هيچگونه سابقه اي در عصر ائمه ( ع ) و حتي قرون نزديک به آن نداشته است . شهيد مطهري در اين رابطه مي گويد : " قمه زني و بلند کردن طبل وشيپور ازارتدوکسهاي قفقاز به ايران سرايت کردو چون روحيه مردم براي پذيرفتن آنهاآمادگي داشت همچون برق در همه جا دويد . "( جاذبه و دافعه علي ( ع ) ، ص 154) جالبتر آنکه طبق گفته شهيدمطهري تيغ زني ، زنجير زني ، حمل صليب (= حمل علم ) ،زدن طبل و شيپور و ... حتي هم اکنون نيز به همينشکل در لورد lourdes) )ساليانه درسالروزشهادت مسيح ! برگزار ميشود .
 
از طريق معناي اصطلاحي :
 
بطور کلي اگر شخصي عملي را که دليلي بر وجوب يا استحباب آن ندارد به اعتقاد اينکه آن عمل واجب يا مستحب است انجام دهد به يقين ، انجام آن فعل با اين نيت حرام مي باشد . امام خميني ( ره ) در اين مورد مي نويسد : "تشريع ، يعني به دين واردکردن چيزي که از دين نيست . اين مساوي با بدعت است . " (انوار الهدايه ، امامخمينيج 1 ، ص225)


مسخره نمودن موجب حرمت اعمال نمی‌شود
یکی دیگر از ایراداتی که قمه‌زنان وارد می‌کنند این است که ملاک در حرمت یک فعل نباید مسخره و استهزاء غیر مسلمانان باشد زیرا آنها دیگر احکام اسلامی مانند حجاب را نیز مسخره می‌نمایند.


لطفا دقت فرمایید: در پاسخ به این شبهه نیز باید نکاتی را متذکر شویم:

۱-٫ چنانچه از بحث‌های پیشین دانسته شد قمه‌زنی ذاتاً با مفاهیم اسلامی تغایر دارد به عبارتی دیگر قمه‌زنی به حکم اوّلی حرام است امّا در صورتی که چنین اعتقادی را نیز درباره‌ی آن نداشته باشیم عملی است که به خودی خود مباح می‌باشد نه مستحب و یا واجب.(۲)

۲-٫میان مسخره نمودن ذات اسلام، یعنی واجبات و محرمات اسلام با مسخره کردن اُمور مباح تفاوت است. در واجبات و محرمات ضرورت ایجاب می‌کند که بر موضع خود تأکید ورزیم و با رویارویی نیرومند، با مسخره کنندگان برخورد کنیم.

امّا در اُمور مباح وضع چنین نیست. هنگامی که یک عمل مباح دستاویز دشمنان می‌شود تا مسلمانان را استهزاء نموده و به این وسیله آنها را تضعیف نمایند وظیفه هر مسلمانی است که از این‌گونه اعمال کناره‌گیری نماید.

این حقیقتی است که در آیات قرآن به خوبی به آن اشاره شده است. چنانچه می‌بینیم در آیه ۱۰۴ سوره بقره خداوند مؤمنان را از بکار بردن کلمه‌ی «راعِنا» برحذر داشته و می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید (هنگامى که از پیامبر تقاضاى مهلت براى درک‏ آیات قرآن مى‏کنید) نگوئید «راعِنا» بلکه بگوئید «اُنْظُرنا» (چرا که همان مفهوم را دارد و دستاویزى براى دشمن نیست) آنچه به شما دستور داده مى‏شود بشنوید، و براى کافران و استهزاء کنندگان عذاب دردناکى است»

از این آیه به خوبى استفاده م ى‏شود که مسلمانان باید در برنامه ‏هاى خود مراقب باشند که هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از یک جمله کوتاه که ممکن است سوژه‏اى براى سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جویند، قرآن با صراحت براى جلوگیرى از سوءاستفاده مخالفان به مؤمنان توصیه مى‏ کند که حتى از گفتن یک کلمه مشترک که ممکن است دشمن از آن معنى دیگرى قصد کند و به تضعیف روحیه‌ی مؤمنان بپردازد پرهیز کنند، دامنه سخن و تعبیر وسیع است چه لزومى دارد انسان جمله‏اى را به کار برد که قابل تحریف و سخریه دشمن باشد. (۳)

در مورد عزاداری نیز وضع چنین است، هنگامی که می‌توان به روش‌های صحیح و مناسبی که چنین آثار منفی در پی نداشته باشد عزاداری نمود چه لزومی دارد بر اعمالی تکیه کنیم که برای خودِ ما مسلمانان نیز جنبه‌ی‌ توجیه‌پذیری ندارد چه برسد به کفار، که حتماً آن را عملی خرافی و جاهلانه می‌پندارند. به علاوه‌ی این‌که هیچ کدام از این اعمال، جنبه‌ی شرعی نداشته و اعمالی هستند که بعضی عوام در طول تاریخ به وجود آورنده‌ی آن بوده‌اند.



۳-٫ موضوع وهن بودن قمه‌زنی تنها به تمسخر کفار ختم نمی‌شود، بلکه تأثیرات سوئی که قمه‌زنی بر عقاید و افکار افراد، اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان، می‌گذارد را نیز شامل می‌شود، زیرا هر انسان عاقلی می‌فهمد که عقلاً آسیب رساندن به بدن جایز نیست و هیچ‌گاه شریعتی، چنین اعمالی را توصیه نمی‌کند، حال اگر ما این اعمال که خویش به وجود آورنده آن هستیم را به اسلام منتسب کنیم، این عمل موجب پیدایش دیدی خرافی نسبت به اسلام از سوی غیر مسلمانان و همچنین شک در تعالیم اسلامی برای بعضی مسلمانان خواهد شد؛ لذا شایسته است از این‌گونه اعمال که جنبه‌ی ‌توجیه‌پذیری ندارند خودداری نماییم تا بتوان با بینش صحیح نسبت به اسلام، به تبیین و توضیح صورت حقیقی آن پرداخت.


۴-٫ در نهایت باید بدانیم که ما ملتزیم که از اسلامی دفاع کنیم که بر قلب پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد، صلی الله علیه وآله، نازل گردیده و به مردم ابلاغ کرده است. معیار سلامت و قداست هر عملی همین است. امّا چیزهایی که مجسم کننده حقیقت خالص اسلام نیستند، به این علّت که از امور زائد و تحریف شده هستند، یا به این علّت که از روش‌هایی هستند که بر حسب اختلاف اوضاع و احوال زمانی و اجتماعی، ارزش و اعتبار آنها مختلف می‌شود، هیچ التزامی نداریم که در زندگی خود با آنها هماهنگ شویم چه رسد به این‌که بخواهیم از آنها دفاع کنیم.

زیرا این‌ها نه از اصول اسلامند و نه از فروع آن، بلکه باید بر اساس معیارهای صحیح اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گیرند تا معلوم شود که به مصلحت هستند یا نیستند. مقدّسات دینی، همان حقایق اصیلی است که در برابر نقد، استوار می‌ماند و از هیچ چیز، جز حجّت و دلیل، تبعیت نمی‌کند. از این راه است که می‌توان اسلام را از تحریف و آلودگی، و معیارها را از انحراف، و حال و آینده را از اسارت اموری که به آنها انس گرفته‌ایم، حفظ نمود. اگر بخواهیم دین، تبدیل به تقالید و عادات بی‌ارزش نشود و ارزش فکری و عقلی خود را حفظ کند، راه همین است.(۴)


۳٫ . تفسیر نمونه، ج‏۱، ص ۳۸۵
۴٫. گامهایی در راه تبلیغ، ص274



به نظر مقام معظم رهبری،
قمه زنی علاوه بر این که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه ای در عصر ائمه علیه السلام و زمان های بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم علیه السلام در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر، موجب وهن و بدنام شدن مذهب می شود. بنابراین، در هیچ حالتی، جایز نیست. بنابراین، قمه‌زنی، زنجیر تیغی زدن و ... که به مرور زمان و بر اثر سهل‌انگاری‌ها، در عزاداری سالار شهیدان وارد شده است، بی‌تردید، از مصادیق عزا و سوگواری به شمار نمی‌آیند؛ بلکه از آفت‌ها و منکرات عزاداری هستند و این گونه مراسم(قمه‌زنی)، از نظر شرعی، هیچ گونه پایه و مبنای دینی ندارد و صرفا از روی علاقه به امام حسین علیه السلام انجام می‌گیرد


و بدون شک، اگر به وسیله آن، ضرری بر بدن وارد شود - که حتما ضرر وارد می شود- حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و اگر ضرری هم وارد نسازد- در عرف امروز- موجب بدبینی و وهن مذهب است و باید از آن جلوگیری شود.

از این رو، مقام معظم رهبری فرموده است: «مخفی نیست که بیشترین این امور(قمه‌زنی و ...) باعث بدنامی و وهن مذهب اهل بیت علیه السلام می‌شود و این، از بزرگ‌ترین ضررها و خسارت‌ها است».1

طبیعی است که این گونه مراسم، با نهضت امام حسین علیه السلام و آرمان بلند آن شهیدان تاریخ، در تضاد است.

پی نوشت:

1. اجوبه الاستفتائات، ص 326.



به این خاطره که مقام معظم رهبری نقل کرده اند توجه بفرمایید:

كسى كه با مسائل كشور شوروى سابق و اين بخشى كه شيعه‏ نشين است - جمهورى آذربايجان - آشنا بود، مى‏گفت: آن وقتى كه كمونيستها بر منطقۀ آذربايجان شوروى سابق مسلط شدند، همۀ آثار اسلامى را از آن‏جا محو كردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند؛ سالنهاى دينى و حسينيه‏ها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانه‌ايى از اسلام و دين و تشيع باقى نگذاشتند؛ فقط يك چيز را اجازه دادند و آن «قمه زدن» بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار كنند؛ قرآن بخوانند؛ عزادارى كنند؛ هيچکار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند كه قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه زدن، براى آنها يك وسيلۀ تبليغ بر ضد دين و بر ضد تشيع بود! بنابراين، گاهى دشمن از بعضى چيزها اين‏گونه عليه دين استفاده می‌کند.

دقیقا همین داستان در عربستان سعودی هم واقع شده است .

ایا از این جریان و جریانات عدیده ای که نقل میشود یقین به این مساله پیدا نکرده اید که اکنون قمه زنی برای اسلام مفسده دارد ؟

ایا به سایتهای وهابیون که با تصاویر قمه زنی چگونه سنگ هراج به ابروی شیعه میزنند نگاه کرده اید و چگونه شیعه را با قمه زنی معرفی میکنند تا انها را بی عقل و وحشی و.... معرفی کنند ؟ایا اکنون که از قمه زنی علیه مکتب حضرت حسین استفاده میشود هم هنوز میارزد با قمه زدن برای ایشان عزاداری کنیم ؟ و ایا قمه زنی چقدر ارزش دارد که بخاطرش از ابروی تشیع هم دست بر میداریم؟چقدر جا دارد خرج قمه کنیم؟

اسلام و ابروی اسلام را خرج قمه کنیم یا قمه را خرج اسلام ،ایا قمه زدن از از ارکان اسلام است ؟ و اصلا قمه زدن چقدر پشتوانه و استحکام دارد تا ابروی اسلام ناب را فدای ان کنیم؟بله عزاداری برای سیدالشهدا لازم است و هرگز از ان دست بر نمی داریم و اصلا اسلام با همین شور ونشاط میگیرد ولی عزاداری فقط یعنی قمه زنی ؟
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۳۳ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 
سلام،عرض ادب و احترام

بازم تاکید می کنم اگر شما دو کتاب معرفی شده را به دقت مطالعه می کردید تماما ابهامات و شبهات شما بالکل رفع می شد ولی جای بسی تاسف است که با بودن این دو کتاب ارزشمند و ارزنده همچنان در حال بحث و گفتگو هستیم



در اغاز فرمودید: من اعلام برائت میکنم از اون مطلب که با غرض خاصی مراجع ادوار گذشته رو متهم به عوام زدگی و ترس از مردم کرده و اونها رو درتنگنا فرض کرده بخاطر ترس از مردم ، توهین به مراجع شیعی گناه بزرگی داره که نویسنده متوجه اون نبوده:

متاسفانه شما دچار سوءبرداشت شدید و نویسنده محترم بهیچ وجه منظورشون مراجع معزز نبود و مردم عصر و زمانه ای بود که در دوران حیات مراجع عالیقدر می زیستند،که به صورت اجمالی نمونه ای رو خدمت شما عرض کردم:

مرحوم سيدمحسن امين در کتاب " التنزيه الاعمال الشيعه " با استدلال و برهان ثابت مي کند قمه زني و برخي ديگر ازخرافات رايج درعزاداري امام حسين ( ع ) نه تنها ثوابي ندارد بلکه از نظر شرع مقدس حرام و از کارهاي شيطاناست .
بدنبال انتشار اين کتاب ، بسياري از مردم ناآگاه به مخالفت با وي پرداخته وبرخي از دوستانش خطر" انقلاب عوام"را به وي گوشزد کردند .

اين تبليغات تا حدي بودکه برخي از گويندگان مذهبي در مساجد به جهاد نامقدس عليه وي پرداختند .
پس از مدتي آيت اله العظمي سيدابوالحسن اصفهاني که در آن زمان مقام رياست تامه مرجعيت عامه راداشتند به طرفداري ازامين عاملي و کتاب وي فتوا صادر کرد(دايره المعارف تشيع ، ج 2، ص 531 ، اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 378 و تاريخ سياسي عراق معاصر ،استاد حسن بشر ،ج2 ، ص 340 ، هکــذا عرفتهم ، جعفر الخليلي ، ج 3 ، ص) . که خود اين فتوا نيز موج جديدي از اعتراضات رادر پي داشت .
آيت اله سيد مهدي قزويني در بصره ، يکي ديگر ازحمايت کنندگان امين عاملي بود . به اعتقاد وي استفاده ازآهن يعني زنجير و قمه درمراسم عزاداري حدود يک ربع قرن قبل پديد آمده است(دوله الشجره الملعونه ، ص 136) .

کتاب التنزيه را نخستين بار جلال آل احمد با عنوان " عزاداريهاي نامشروع " ترجمه کرد . شيخ محمد گنجي نيز در سال 1347 قفتاوي علماء موافق با رساله التنزيهرا در کتاب " کشف التمويه عن رساله التنزيه "گردآوري نمود و به جواب از اشکالات وارده بر آن پرداخت . در قم نيز مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي که اين روش عزاداريرا با پيام عاشورا ناسازگار مي ديد در فتوايي ، با تيغ زني به مخالفت برخواست (منتخب الاحکام، ص 108 ، علماء و رژيم شاه ، ص 136). که با توجه به اقتدار وي ، تا حدي در محافل تعزيه قم از رواج کارهاي نارواجلوگيري شد .

آيت اله بروجردي نيز در اين راه کوشش بسياري نمود که با مخالفت شديد بعضي ازگردانندگان دستجات روبرو گرديد . آنها مي گفتند ما دوازده ماه سال را از معظم له پيروي و تقليد مي کني مولي دهه عاشورا آنچه که تشخيص خودمان است انجام مي دهيم .
این نمونه ای به اختصار از عوام زدگی...

.............................................................

فرمودید:میگین چون در گذشته وهن مذهب نبود جایز بود ، اما الان وهن مذهب است وحرام
خب مراجع فعلی که حکم به جایز بودن قمه زنی دادن یعنی نمیدونن وهن مذهب چیه؟ یا علم ندارن؟
کسانی مثل:
آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی  دام ظله
آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله
آیت الله العظمی شیخ بشیر نجفی دام ظله

آیت الله العظمی سید تقی طباطبایی قمی دام ظله

آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی دام ظله
آیت الله العظمی سید مهدی لنگرودی  دام ظله
آیت الله العظمی شیخ محمد اسحاق فیاض دام ظله
آیت الله العظمی شیخ حسین وحید خراسانی دام ظله
آیت الله العظمی سید محمد شاهرودی دام ظله
آیت الله العظمی فیاض دام ظله
ومراجع بزرگوار گذشته مثل:

آیت الله العظمی میرزا حسین نائینی قدس سره
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی رحمت الله علیه

آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری قدس سره
آیت الله العظمی حکیم قدس سره
آیت الله العظمی شیخ محمد علی اراکی قدس سره

آیت الله العظمی سید محمد حسینی شیرازی رحمت الله علیه
آيت‏ الله‏ العظمی خوئى رحمت الله علیه
آیت الله العظمی شیخ محمد کرمی اهوازی قدس سره
آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی قدس سره
آیت الله العظمی شیخ بهاء الدین محلاتی قدس سره
آیت الله العظمی سید جعفر مروج اهوازی قدس سره
آیت الله العظمی شیخ محد طه نجف قدس سره
آیت الله العظمی شیخ یحیی نوری تهرانی قدس سره
آیت الله العظمی سید مصطفی خوانساری قدس سره
آیت الله العظمی شیخ رضا انصاری همدانی قدس سره
و آیت الله العظمی خوئی قدس سره



بر خلاف تصورشما، قبل از انقلاب نيز بسياري از فقهاي بزرگ ديني حرمت قمه ز ني رامطرح کرده اند .فقهايي همچون :
آيت اله العظمي سيد محمد حسن شيرازي مشهور به ميرزاي شيرازي(تراجيد يا کربلا ، ص 449، پيرامون قمه زني در عاشورا ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ص 18 و مجلهالموسم شماره 12 ، سل1991 ، ص 216).
حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي موسس حوزه علميه قم(منتخب الاحکام ، ص 108 ، علماءو رژيم شاه ، ص 136 بهنقل از اطلاعات در يک ربع فرن ، ص 28).
آيت اله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني .( دايره االمعارف تشيع ، ج 2 ، ص 531 واعيان الشيعه ، ج 10 ،ص 378)
آيت اله العظمي سيد محسن حکيم(شعائر الحسينيه بين الوعي و الخرافه ، ص 137) .
آيت الهالعظمي سيد محسن امين عاملي.
علامه شيخ محمد جواد مغنيه(الشيعه في الميزان ، ص 14 و 98) .
آيت اله العظمي عبدالکريم جزائري.
آيت اله محمد باقر بيرجندي(کبريت احمر ، به کوشش اباذري ، ص 150) .
آيت اله العظمي محمد مهدي قزويني.
آيت اله هبه الدين حسيني شهرستاني.
آيت اله شيخ جعفر بديري(هکذا عرفتهم ، ج 1 ، ص 209) .
علامه شيخ محسن شراره(همان ، ج 3 ، ص 230).
آيت اله شيخ محمد خالصي .
شيخ عليقمي(همان ، ج 1 ، ص 209).
آيت اله شيخ غلامحسين تبريزي(گلشن ايرار ، ج 5 ، ص 395) .
امام خميني( ره )( استفتائات ، ج 3 ، سئوالات متفرقه ، ص 37) .
آيت اله شهيد مطهري(جاذبه و دافعه علي ( ع ) ، ص 154) .
آيت اله شهيد سيد محمد باقر صدر(تراجيد يا کربلا ، ابراهيم الحيدري ، ص 459) .



بنده خدمت شما عرض کردم: فقط به عنوان مثال فتوای دو تن از مراجع معزز رو خدمت شما یاداوری می کنم:

حکم آیت الله وحید خراسانی در مورد قمه زنی در روز عاشورا

پاسخ: 

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
از جمله مراسمى که در بعضى از شهرستان ها و مناطق شیعى وجود دارد، قمه زنى است که گروهى از عزاداران براى این که اظهار آمادگى براى خون دادن و سر باختن در راه امام حسین کنند، انجام مى­دهند.
این عمل از دیرباز مورد اختلاف (مثل مسائل دیگری که مورد اختلاف است) مراجع تقلید و پیروان آن ها مى­باشد. عده­اى آن را جایز مى­دانند . گروه دیگر به خاطر تأثیر نامطلوبش بر افکار دیگران و توهین به مذهب، آن را جایز نمى­دانند. البته اوضاع زمانى در این مسئله بى تأثیر نیست. امام خمینى در اوایل انقلاب در پاسخ سؤالى در این زمینه فرمود:
«در وضع موجود قمه نزنند».(1) ولی برخی از مراجع قمه زدن در روز عاشورا برای عزاداری بدون اشکال می دانند . آیت الله وحید از این جمله است که جایز می داند .(2) البته اگر موجب وهن مذهب شود یا باعث ضرر زدن به بدن شود، جایز نیست.
پی نوشت ها:
1.امام خمینی ، استفتاات ج 3 ، ص 581 ،س 37 و 38 ؛
فرهنگ عاشورا، ص 358.
2 . سوال از دفتر ایشان .

http://pasokhgoo.ir/node/23325


خلاصه ای از سخنرانی ایت الله وحید خراسانی درباره قمه زنی

راجع به قمه‌زني من اصلاً حرفي نزدم، مطالب من ناظر به قمه زدن نيست، در برخي مجامع فقهي، كلام من مطرح و تحريف شده است؛ هيچ كس هم دفاع نكرده است، من اين را نگفتم و تحريف شده است.
http://bentalrasool.blogfa.com/post/104

علاوه بر اینکه در کلیپی مشاهده کردم که مدیر وقت حوزه های علمیه ایت الله مقتدایی نقل می کند که به دیدار ایت الله وحید رفتیم از ایشان در باره ی قمه زنی پرسیدیم ایشان فرمودند ما گفتیم اگر در عزاداری برای امام حسین خون جاری شود اشکالی ندارد ولی حرفی از قمه نزدیم سخنان من تحریف شده است.اینهم ادرس کلیپ سخنرانی خود ایت الله وحید در ذیل تقدیم میشود:
http://www.aparat.com/v/KRTuh




به نظر آیت الله صافی: قمه زنی به خودی خود اشکال ندارد، لیکن اگر موجب وهن به مذهب حساب شود و یا ازجهات دیگری مفسده داشته باشد و یا موجب ضرر مهمی بربدن باشد جایز نیست.
سوال از دفتر آیت الله صافی گلپایگانی(0251-7479)
http://www.pasokhgoo.ir/node/64588

لطفا خوب دقت بفرمایید:ایت الله صافی هم دقیقا به این نکته اشاره فرموده اند که:"اگر ضرر متعد و تبعات منفی نداشته باشد نه تنها حلال بلکه جایز است."و گمان نمیکنم که این قید را هیچ مرجع تقلیدی باشد که قبول نداشته باشد یعین اگر قمه زنی مصداق هتک سلام یا موجب هتک اسلام باشد و مفسده یا تبعات منفی برای اسلام داشته باشد ان را باز جایز بدانند .بله اگر مرجع تقلید معظمی ان را جایز دانسته بعلت بحث مصداقی بوده یعنی یقین به مفسده و تبعات منفی قمه زدن پیدا نکرده اند و الا هرکس به این یقین برسد بلوازم ان ملتزم خواهد بود.پس شما بزرگوار که مطلع از این تبعات شدید و مفاسد ان (وهن تشیع و...) ایا باز ان را مستحب یا جایز میدانید؟
و اینجاست که بصیرت دینی بکار می اید
.....

 با یک نگاه دقیق می توان گفت قریب به اتفاق مراجع قمه زنی را حرام می دانند، ولو اینکه صراحتا حرام نکرده باشند، چطور؟

برخی مراجع می فرمایند: اگر قمه زنی موجب وهن مذهب باشد جایز نیست.

برخی مراجع می فرمایند: قمه زنی موجب وهن مذهب است و جایز نیست.

پس فتوای هر دو دسته حرمت است، دسته اول می فرمایند: اگر وهن باشد... و دسته دوم می فرمایند: وهن هست...

به تعبیر دیگر مقلدین مراجع دسته اول برای اینکه تشخیص بدهند قمه زنی موجب وهن هست یا نه باید چه کنند؟ آیا نظر امام(ره) و مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم و آیت الله نوری همدانی و... در وهن بودن آن کفایت نمی کند؟؟ عقل می گوید نظر این بزرگان در تشخیص وهن بودن قمه زنی، به واقع نزدیک تر است پس فتوای مراجع دسته اول هم حرام بودن قمه زنی است چون با نظر سایر فقها میفهمیم وهن هست.

تفاوت این دو دسته از مراجع این است که مراجع دسته اول وارد مصداق نشده اند و فقط حکم را بیان نموده اند، که اگر وهن باشد حرام است اما نظر نداده اند که وهن هست یا نیست؛ اما مراجع دسته دوم ورود مصداقی پیدا کرده اند و در وهن بودن یا نبودن قمه زنی هم نظر داده اند و گفته اند که وهن هست.

پس قریب به اتفاق مراجع معتقد به حرمت قمه زنی هستند، چه آنهایی که فرموده اند مطلقا حرام است، و چه آنهایی که فرموده اند اگر وهن باشد حرام است.
مفسر عالی‌قدر حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در این مورد می‌‌فرمایند:
می‌گویند مراجع تقلید در قدیم گفتند قمه‌زدن جایز است،… مراجع قدیم اجازه دادند ولی شما می‌دانید تلویزیون اروپا دوازده بار قمه‌زدن ایرانی‌ها را نشان داده و بعد یک دکتر روانشناس آنجا نشسته گفته شیعه‌ها یک مرضی دارند نظیر خودکشی، خودآزاری، خودآزار، خودشان را آزار می‌دهند، خودزنی، خودشان را می‌زنند، شیعه‌ها یک مرض روانی دارند به نام خودآزاری، ببینید، هی قمه‌زدن شما را نشان داده و این روانشناس هم نشسته تحلیل چپکی کرده و اروپا به ریش شیعه خندیده. شما این‌طور سؤال کن ای مراجع تقلید اجازه می‌دهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟ هیچ مرجعی اجازه نمی‌دهد. سؤال شما چپکی است. سؤال کردی آی مرجع تقلید اجازه می‌دهی چند قطره خون؟ می‌گوید جایز است. شما بگو اجازه می‌دهی جوری عزاداری کنم که اروپا به شیعه بخندد؟ هیچ مرجعی اجازه نمی‌دهد.




آقا مسائلی هم در کتاب " قمه زنی ، سنت یا بدعت " مطالب مفیدی ارائه می دهند که توصیه می شود عزیزان مطالعه کنند . ایشان در آنجا ثابت می کنند که قمه زنی یک بدعت و فعل حرام می باشد و فتاوای 50 تن از مراجع عظام تقلید که این عمل را حرام یا ناروا دانسته اند می آورند ، حتی می توانید عکس متن فتاوای را هم ملاحظه کنید  در آن کتاب با عکس متن فتوای آمده است .
جهت دانلود كتاب قمه زني، بدعت يا سنت اينجا كليك كنيد

جهت دانلود كتاب دست پنهان اينجا كليك كنيد

برای روشن شدن هر چه بیشتر افات قمه زنی باز تاکید می کنم به پستی که در این
تاپیک درباره(سخنان چند تن از بزرگان حوزه علمیه درباره‌ی قمه‌زنی) گذاشتم توجه و به دقت مطالعه فرمایید
یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۲۳ بعد از ظهر
خاطره خاطره است،چه تلخ چه شیرین«کافه خاطره» | نویسنده: سید |انجمن: داستان عاطفی و عاشقانه
 
 
روزی دیگر از روزهای تلخ جدایی بود. مثل تمام روزهای دیگر سراسر روز را پرسه میزدم و خاطرات زیبای با او بودن را می شمردم و رنج نبودنش مرا بیشتر به سمت کشتن امیدهایم سوق میداد. زندگی کردن دیگر برایم مفهومی نداشت. شب که شد خواستم به خانه ی سوت و کورم باز گردم. ماشینهای نارنجی همچون سربازان خسته ای که دیگر شوق ساختن صفی منظم را نداشتند پشت سر هم پارک کرده بودند.در باز تاکسی جلویی مرا به سمت خود کشاند تا روی صندلی عقب ماشین خراب شدم.راننده با صدای گوش خراش بسته شدن در ماشین سوئیچ را چرخاند و با تکانهای مخصوص ماشین پیکان که البته چیزی از پیکان بودنش باقی نمانده بود به راه افتاد.

همسفرانم هیجان زده از اینکه به مقصدشان خواهند رسید کمی جا به جا شدند.دختر های جوانی در کنار من نشسته بودند و پسر نوجوانی توی آیینه بغل تاکسی لبخند می زد.پسر نوجوان را که در آیینه میدیدم مشغول شمردن یک بسته ی کثیف هزار تومانی بود و با شوق عدد ها را پشت سر هم زمزمه میکرد
. نگاهم را چرخاندم تا راننده را نگاه کنم اما صدای زنگ زیبای موبایل دختر بغل دستی ام توجه ام را جلب کرد.گوشی پر سر و صدایش را به سرعت از کیف پارچه ای اش بیرون کشید. و به صفحه اش نگاه کرد عکسی بود، او در یک لباس صورتی در کنار پسری بلند قامت که باید همان کسی باشد که تماس گرفته است . با حرارت خاصی دکمه ی سبز موبایلش را فشرد و منتظر صدای پشت خط شد.

خواستم به حرفهایشان گوش نکنم لکن دوباره سراغ پسرک رفتم حالا دیگر پولهایش را شمرده بود آنها را در نایلون سیاهش قرار داد و با دستانش محکم آن را گرفت
. خستگی روی پلکهایش سنگینی کرد و آرام آنها را بست و کله ی پر از موی خود را به شیشه ی پنجره تکیه داد. راننده با یک سری کاغذ که رو ی داشبورت بود ور می رفت می دانستم آنها چه هستند. برگه های ثبت نام برای تعویض خودروهای فرسوده بودند. برقی در چشمانش افتاد و شوقی در اندامش لرزه انداخت . کاغذ ها را رها کرد و مصمم به جاده خیره شد.دستی به سویش دراز شد که یک اسکناس پانصد تومانی میان انگشتانش بود.به روی شانه ی راننده فشار آورد .برای اولین بار توجه ام به دیگر همسفرم جلب شد دختر کم سن و سالی که بسیار زیبا بود با صدای آرامی نجوا کنان گفت "دو نفر". و من به نسبت خواهری دختر در حال مکالمه و او پی بردم.


دختر در حال مکالمه که چیز خنده داری شنیده بود خنده ی ریزی کرد ، کمی سکوت کرد و با لحن خاصی که توصیفش همواره برایم سخت ترین کار بوده است ارام گفت" دوستت دارم خداحافظ." خواهر کوچکش با هیجان پرسید "میاد فردا ؟" و با تایید خواهر بزرگترش مواجه شد و هر دو از روی شادی لبخند زدند. از زندگی و هیجان آن چهار نفر دلم به حال خودم سوخت
. موبایل ساکتم را که چند وقتی میشد که صدایش در نیامده بود را در آوردم و به صورت زیبای دلخوشی چندی پیشم خیره شدم. هنوز هم لبخند زیبایش مرا به دنیای جنون می برد. اشکهایم بر دشت گونه هایم روان شد نجوا کنان زیر لب خدایم را فریاد زدم و از سکوت فریادم بغضی در گلویم شکسته شد و آرام صدایش کردم.از سرعت تاکسی غافل شده بودم همچنین از اضطرابی که در فضای کوچک تاکسی همه گیر شده بود. صدای راننده را شنیدم که گفت " ترمز لعنتی ترمز" و پدال ترمز را تا آخر می فشرد.

آن چهار راه را می شناختم خیلی سوت و کور بود رنگ چراغ قرمز ثانیه ای درچشمانم افتاد . ما آن را رد کردیم و..............در بیمارستان به هوش آمدم. تمام اعضای بدنم را حس میکردم. از اتاقی که در آن بودم هم حدس زدم که اتفاق خاصی برایم نیفتاده است. دکتری سفید پوش و زیبا رو از دور به سمتم می آمد. وقتی که خوب نزدیک شد بی اختیار پرسیدم " بقیه؟
" سرش را به زیر انداخت دستش را به جیب مانتو سفیدش فرو کرد و آرام پرسید "نسبتی با شما داشتند؟" و آرام موبایلم را به سمتم دراز کرد گفتم "نه" با متانت گفت " جونشون رو از دست دادند،همشون" و شلنگ انداز از اتاق بیرون رفت موبایلم که زخمی شده بود را جلوی صورتم گرفتم. لبخند زیبایش همچنان بوی زندگی میداد.

یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۲۶ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 

    دين مقدس اسلام تأكيد بر اين دارد كه تمامى اعمال و رفتار ما بويژه آن بخش كه به نام دين و شعائر دينى انجام مى شود بايد مطابق با دستورات دينى ـ كه در قرآن و احاديث آمده است ـ باشد. عزادارى حضرت سيدالشهداء هم به عنوان اظهار محبت به اهل بيت پيامبر مورد تأكيد قرآن است.
    و هم به عنوان تنظيم شعائر اسلامى در آيه بر آن توصيه شده و هم در روايات بسيارى بر عزادارى و شيوه هاى آن اشاره شده مثل آنچه كه: از حضرت امام صادق(ع) نقل شده كه: هيچ كس نيست كه درباره حسين(ع) شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آنكه خداوند بهشت را بر او واجب مى كند و او را مى آمرزد.(1)
    و امام رضا(ع) مى فرمايد: «پدرم در ماه محرم خندان ديده نمى شود و غم و افسردگى او را فرا مى گرفت و روز دهم روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.»(2)
    بنابراين اگر عزادارى يك نحو اظهار محبت و تعظيم شعائر است بايد مثل وضوء و نماز و حج به گونه اى باشد كه در خود دين دستور داده شده و ما نمى توانيم شيوه و روشى را از خود بيفزاييم خداوند مسيحيان را بران آن در قرآن مذمت مى كند كه در نحوه عبادتشان به رهبانيت روى آوردند در صورتى كه خدا از آنان چنين چيزى نخواسته بود.(حديد/23)
    ما در عزادارى هاى خود بايد روشى را مراعات كنيم كه ضمن اين كه ذكر مصيبت و نوحه خوانى و مرثيه خوانى است باعث تعظيم شعائر دين و تبليغ دين و تشويق ديگران به دين باشد مثل سينه زنى هاى معمولى كه با ابهت و شكوه انجام مى گيرد و با زدن دست به سر و سينه و خواندن هماهنگ نوحه و شعر بسيار پرشكوه و يكى از بهترين راه هاى تبليغ و تعظيم شعائر است اما كارهايى كه باعث تنفر و زدگى و تمسخر مردم يا بيگانگان مى شود مثل قمه، زنجيرهاى تيغ دار زدن، و روى زمين خزيدن و صورت بر خاك كشيدن و... اين ها چون نه از سوى شرع تجويز شده و نه توسط عقلا و انسان هاى متعارف تأييد مى شود جايز نيست و اگر خداى ناكرده باعث توهينى به شيعه و مذهب اهل بيت شود يا باعث توهينى به اسلام و قرآن شود حرام نيز خواهد بود.
    ****************
    1: رجال شيخ طوسى، 289
    2:امالى صدوق، ص 111

نقل قول نقل قول


جزع برای امام حسین ( ع )
قمه زنان با استناد به این موضوع ، قمه زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می دانند چون جزع و عزاداری برای امام حسین از شعائر الهی است پس قمه زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است .
ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی می باشد که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده و یا عقل و عرف برای آن محدوه معین می نماید . در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین گردد . امام خمینی (قدس سره) در این باره چنین می گویند :" در اینجا هم باید در خصوص عزاداری ومجالسی که به نام امام حسین ( ع ) بر پا می شود سخنی بگویم . ما وهیچ یک از دینداران نمی گوییم که با این مراسم ، هر کسی هر کاری می کند خوب است . چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان ، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده اند(کشف الاسرار ، ص 173) . "
اما در مورد قمه زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع بر شمارد موجود نمی باشد . از برخی روایات نیز می توان این موضوع را درک کرد . چنانچه جابر بن عبداله انصاری می گوید از امام محمد باقر ( ع ) درباره جزع سئوال نمودم حضرت فرمودند : " شدیدترین مرتبه جزع عبارتست از فریاد همراه وای گفتن ، زدن بصورت و سینه و چیدن مو از جلوی سر ، و هر کس نوحه گری بر پا کند به طور حتم صبر را رها کرده و در غیر صبر قرار گرفته است . " (وسائل ، ج 2 ، ص 915 ، باب کراهه الصراخ بالویل و العویل)

که با این بیان با قاطعیت می توان گفت که از دیدگاه شرع ، قمه زنی و اعمال شبیه آن را نمی توان به عنوان گونه ای عزاداری و جزع به حساب آورد . زیرا لطم بنا بر تصریح کلیه اهل لغت به معنای زدن بصورت با کف دست است که معنای بسیار متفاوتی با قمه زنی دارد . اما متاٌسفانه بعضی از طرفداران قمه زنی برای این که کار خود را توجیه نمایند و وجهه شرعی به آن بدهند دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده اند .



درانجام اموري كه آيه يا روايت صريحي الدلااله نداريم.... لحاظ چند اصل منظور است...ازجمله:
1- هر كاري كه جزو شعائر دين باشد جايز است.
2- هر كاري كه موجب وهن و ضعف دين باشد جايز نيست...
بنابراين.. اگر درزماني حضراتي مانند خويي مانعي نميديدند بخاطر اين بود كه آن را درآن شرائط جزو شعائر دين ميشمردند مانند نقل متن زير توسط مرحوم سيد صادق روحاني از مرحوم خويي:
... ایشان -قدس سره- به حصول برخی کرامات مرتبط به احیاء این شعیره معتقد بوده و فتوای ایشان بر جواز قمه زنی بلکه بودن آن جزو شعائر مطلوب، در رساله مختص به نقل فتاوای مراجع عظام در قرن اخیر که فتوا بر مطلوبیت این شعیره داده اند به چاپ رسیده است...
اما امروزه بوضوح روشن است كه كارهايي مانند قمه زني مضافا به اينكه:
1- ضرر به نفس است بدون مصلحت ديني... وبا روايات لا ضرر ولاضرار في الاسلام ..منافات دارد...
2- موجب وهن مذهب شيعه مي باشد.(مانند اتهام ..مرض خوزني - جنون خودزني- مذهب خشن وبي رحم و... از طرف مخالفين اهلبيت) از اين جهت جايز نيست.


موافقان قمه زني بر اين باورند که بسياري از فقهاء در زمان گذشته حکم بر جوازقمه زني نموده اند وحال اگر ما قمه زني را جايز ندانيم بايد اعتقاد داشته باشيم کهآنها از اين موضوع مهمغافل بوده و در اجتهاد خويش خطا نموده اند .
در جواببايد گفت :
موضوع حکمي که در گذشته وجود داشته تغيير نموده و موضوعي که در اين زمان مطرح ميباشد در گذشته مطرح نبوده است . ما تأثير زمان و مکان را در احکام قبول نداريم ولي در موضوعات قبول داريمکه زمان و مکان باعث تغيير موضوع ميشوند . زيرا اين عده ازفقهاء در بررسي حکم قمه زني بر مبناي حکم اولي که وارد نشدن ضرر به بدن است حکم به جوازقمه زني تا زماني که موجب ضرر جدي بر بدن نشود مي نمودند . چون در آن زمانوسائل ارتباط جمعي بهاين شکل نبود بحث وهن مذهب که حکم ثانوي مي باشد نيز مطرح نبوده ، ولي در اين زمان بحث وهن مذهب بودن قمه زني تشديد شده و موضوع جديدي به وجودآمده است .
3): مسخره نمودن موجب حرمت اعمال نمي شود
از ديگرايرادات قمه زنان اين است که ملاک در حرمت يک فعل نبايد مسخره و استهزاءغير مسلمانان باشدزيرا آنها ديگر احکام اسلامي مانند حجاب را نيز مسخره مي کنند .
در جواب به اين شبهه بايد گفت :

اولاً :قمه زني ذاتاً با مفاهيم اسلامي مغاير است و عملي است که به خودي خودمباح است .

ثانياً :ميان مسخره نمودن ذات اسلام يعني واجبات و محرمات با مسخره نمودن امورمباح متفاوت است . درواجبات و محرمات ضرورت ايجاب مي کند که بر موضع خود تأکيدکنيم و اصرار ورزيم ولي در امور مباح وضع فرق مي کند ، گاهيکه يک امر مباح مايعدستاويزدشمنان براي تمسخر اسلام و مسلمين مي شود وظيفه هر فرد مسلماني است که ازاينگونه اعمال کنارهگيري نمايد .
قرآن باصراحت براي جلوگيري از سوء استفاده دشمنان و مخالفان به مومنان توصيه ميکند که حتي از گفتن يک کلمه مشترک که ممکن است دشمن از آن معني ديگري برداشت کند ،پرهيز کنند(تفسير نمونه ، ج 1 ، ص 385) .

ثالثاً :موضوع وهن قمه زني تنها به تمسخر کفار ختم نمي شود بلکه تأثيرات سوئيکه بر افکار و عقايدمسلمانان و غير مسلمانان مي گذارد نيز شامل مي شود . اين عملموجب پيدايش ديدي خرافي نسبت به اسلام از سوي غير مسلمانانو همچنين شک در تعاليماسلاميبراي برخي مسلمانان خواهد شد.

رابعاً : وظيفه ماست که از اسلام دفاع کنيم ، معيار سلامت و قداست هر عملي هميناست . التزامي نيست که در زندگي خود با امور زائد و تحريف شده هماهنگ شويم چه رسد به اينکه بخواهيم از آنها دفاع کنيم . اگر بخواهيم دين ،تبديل به تقاليد و عادات بي ارزش نشود و ارزش فکري و عقلي خود را حفظ کند ، راه همين است (گامهاي در راهتبليغ ، ص 274 ).


یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۲۳ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 

2-      مجموعه سخنان ايشان و استفتاها و جوابها در جزوه‏اى به نام‏«پيرامون عزادارى عاشورا»در 71 صفحه در محرم‏1415 از سوى دفتر تبليغات اسلامى چاپ شد.


به این خاطره که مقام معظم رهبری نقل کرده اند توجه بفرمایید:

كسى كه با مسائل كشور شوروى سابق و اين بخشى كه شيعه‏ نشين است - جمهورى آذربايجان - آشنا بود، مى‏گفت: آن وقتى كه كمونيستها بر منطقۀ آذربايجان شوروى سابق مسلط شدند، همۀ آثار اسلامى را از آن‏جا محو كردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند؛ سالنهاى دينى و حسينيه‏ها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانه‌ايى از اسلام و دين و تشيع باقى نگذاشتند؛ فقط يك چيز را اجازه دادند و آن «قمه زدن» بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار كنند؛ قرآن بخوانند؛ عزادارى كنند؛ هيچکار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند كه قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه زدن، براى آنها يك وسيلۀ تبليغ بر ضد دين و بر ضد تشيع بود! بنابراين، گاهى دشمن از بعضى چيزها اين‏گونه عليه دين استفاده می‌کند.

دقیقا همین داستان در عربستان سعودی هم واقع شده است .

ایا از این جریان و جریانات عدیده ای که نقل میشود یقین به این مساله پیدا نکرده اید که اکنون قمه زنی برای اسلام مفسده دارد ؟

ایا به سایتهای وهابیون که با تصاویر قمه زنی چگونه سنگ هراج به ابروی شیعه میزنند نگاه کرده اید و چگونه شیعه را با قمه زنی معرفی میکنند تا انها را بی عقل و وحشی و.... معرفی کنند ؟ایا اکنون که از قمه زنی علیه مکتب حضرت حسین استفاده میشود هم هنوز میارزد با قمه زدن برای ایشان عزاداری کنیم ؟ و ایا قمه زنی چقدر ارزش دارد که بخاطرش از ابروی تشیع هم دست بر میداریم؟چقدر جا دارد خرج قمه کنیم؟اسلام و ابروی اسلام را خرج قمه کنیم یا قمه را خرج اسلام ،ایا قمه زدن از از ارکان اسلام است ؟ و اصلا قمه زدن چقدر پشتوانه و استحکام دارد تا ابروی اسلام ناب را فدای ان کنیم؟بله عزاداری برای سیدالشهدا لازم است و هرگز از ان دست بر نمی داریم و اصلا اسلام با همین شور ونشاط میگیرد ولی عزاداری فقط یعنی قمه زنی ؟

اگر به همین فتوا نگاه کنیدمی بینید که حضرت ایت الله بهجت نیز مساله ی هتک اسلام را در نظر داشته اند و چنانچه خودتان نقل فرمودید ایت الله صافی هم دقیقا به این نکته اشاره فرموده اند که:"واگر ضرر متعد و تبعات منفی نداشته باشد نه تنها حلال بلکه جایز است."و گمان نمیکنم که این قید را هیچ مرجع تقلیدی باشد که قبول نداشته باشد یعین اگر قمه زنی مصداق هتک سلام یا موجب هتک اسلام باشد و مفسده یا تبعات منفی برای اسلام داشته باشد ان را باز جایز بدانند .بله اگر مرجع تقلید معظمی ان را جایز دانسته بعلت بحث مصداقی بوده یعنی یقین به مفسده و تبعات منفی قمه زدن پیدا نکرده اند و الا هرکس به این یقین برسد بلوازم ان ملتزم خواهد بود.پس شما بزرگوار که مطلع از این تبعات شدید و مفاسد ان (وهن تشیع و...) ایا باز ان را مستحب یا جایز میدانید؟
و اینجاست که بصیرت دینی بکار می اید.....
در خانه اگر کس است یک حرف بس است و الحمدلله




به گزارش گناه شناسی حجت الاسلام قرائتی در خاطره ای که مجله مبلغان، در شماره 39 فروردین 1382،منتشر شده است، از استدلال قرآنی جالبی که برای متقاعد کردن مردم یکی از شهرهای کشور برای خاتمه دادن به بدعت قمه زنی اینگونه سخن می گوید: در یکی از شهرها با وجود توصیه‏ های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمه‎زنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست ‏برنمی‏داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم . ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می‏آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند.
وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده‏ای برای قمه‎زنی بگویی. گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو . من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» (1)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‏اید! "راعنا" نگویید، بلکه بگویید: "انظرنا".» و بعد توضیح دادم که: «یا ایها الذین آمنوا» یعنی: ای مؤمنین . «لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید. راعنا نگویید یعنی چه؟ این قصه‏ای دارد و قصه‏اش این است که: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت: راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن . یعنی آرام‎تر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن .

این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم می‏شود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی. «راعنا» را هم می‏شود از ریشه «رعی‏» گرفت و هم از ریشه «رعن‏». اگر از «رعی‏» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن‏» است، ولی اگر از ریشه «رعن‏» گرفته شود، رعونت ‏به معنای خر کردن است و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»

وقتی که مسلمانان می‏گفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن‏» را اراده می‏کردند، ولی یهودی‎ها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمان‎ها به پیغمبرشان می‏گویند خرمان کن. در اینجا آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‏اید، "راعنا" نگویید بلکه "انظرنا" بگویید.» یعنی کلمه‏ای را که دشمن از آن سوء استفاده می‏کند به کار نبرید .

بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه می‏زنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین علیه السلام این کار را می‏کنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده و گفته است که شیعه‏ها دچار مرض خودآزاری هستند. دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده می‏کند . این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده می‏کرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث‏ به مسلمانان آن روز و امروز هشدار می‏دهد که از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده می‏کند پرهیز کنید. پس چون امروز دشمنان از قمه‏زنی شما سوء استفاده می‏کنند، شما دیگر قمه نزنید. گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمی‏زنیم .

پس از این جلسه به تهران رفتیم و آن سال در آن شهر جز چند نفر کسی قمه نزد .
منبع: جهان امروز
لطفا با ذکر منبع منتشر کنید ( منبع: گناه شناسی 313fadaii.blog.ir)

یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۲۲ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 
ببینید با یک نگاه دقیق می توان گفت قریب به اتفاق مراجع قمه زنی را حرام می دانند، ولو اینکه صراحتا حرام نکرده باشند، چطور؟


برخی مراجع می فرمایند: اگر قمه زنی موجب وهن مذهب باشد جایز نیست.

برخی مراجع می فرمایند: قمه زنی موجب وهن مذهب است و جایز نیست.

پس فتوای هر دو دسته حرمت است، دسته اول می فرمایند: اگر وهن باشد... و دسته دوم می فرمایند: وهن هست...

به تعبیر دیگر مقلدین مراجع دسته اول برای اینکه تشخیص بدهند قمه زنی موجب وهن هست یا نه باید چه کنند؟ آیا نظر امام(ره) و مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم و آیت الله نوری همدانی و... در وهن بودن آن کفایت نمی کند؟؟ عقل می گوید نظر این بزرگان در تشخیص وهن بودن قمه زنی، به واقع نزدیک تر است پس فتوای مراجع دسته اول هم حرام بودن قمه زنی است چون با نظر سایر فقها میفهمیم وهن هست.

تفاوت این دو دسته از مراجع این است که مراجع دسته اول وارد مصداق نشده اند و فقط حکم را بیان نموده اند، که اگر وهن باشد حرام است اما نظر نداده اند که وهن هست یا نیست؛ اما مراجع دسته دوم ورود مصداقی پیدا کرده اند و در وهن بودن یا نبودن قمه زنی هم نظر داده اند و گفته اند که وهن هست.

پس قریب به اتفاق مراجع معتقد به حرمت قمه زنی هستند، چه آنهایی که فرموده اند مطلقا حرام است، و چه آنهایی که فرموده اند اگر وهن باشد حرام است.


اولا این مواردی که بر شمردید از مسلمات و احکام قطعی اسلام است همچنانکه اصل عزاداری بر سیدالشهدا از مسلمات و ارکان تشیع است لکن خصوص قمه زنی یک حکم از احکام الله نیست بلکه یک شیوه ی خاص در عزاداری است که گذشته از انکه مدرک محکم و مستندی ندارد بلکه برای افراد نااگاه و بی ارتباط با تشیع و حادثه ی بزرگ عاشورا شکل و ظاهری بسیار زننده دارد که استفاده ی تبلیغاتی و اثر بد تصاویر ان روی عوام و اقشار تاثیر پذیر (از نظر فکری)جوامع بسیار بالاست و همین برد بالای ان در تخریب و سوء استفاده ی دشمنان از ان است که باعث احساس تکلیف مراجع عظام در فتوا بر حرمت ان شده .

بر خلاف تصور، قبل از انقلاب نيز بسياري از فقهاي بزرگ ديني حرمت قمه ز ني رامطرح کرده اند .فقهايي همچون :
آيت اله العظمي سيد محمد حسن شيرازي مشهور به ميرزاي شيرازي(تراجيد يا کربلا ، ص 449، پيرامون قمه زني در عاشورا ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ص 18 و مجلهالموسم شماره 12 ، سل1991 ، ص 216).
حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي موسس حوزه علميه قم(منتخب الاحکام ، ص 108 ، علماءو رژيم شاه ، ص 136 بهنقل از اطلاعات در يک ربع فرن ، ص 28).
آيت اله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني .( دايره االمعارف تشيع ، ج 2 ، ص 531 واعيان الشيعه ، ج 10 ،ص 378)
آيت اله العظمي سيد محسن حکيم(شعائر الحسينيه بين الوعي و الخرافه ، ص 137) .
آيت الهالعظمي سيد محسن امين عاملي.
علامه شيخمحمد جواد مغنيه(الشيعه في الميزان ، ص 14 و 98) .
آيت الهالعظمي عبدالکريم جزائري.
آيت اله محمد باقر بيرجندي(کبريت احمر ، به کوشش اباذري ، ص 150) .
آيت الهالعظمي محمد مهدي قزويني.
آيت الههبه الدين حسيني شهرستاني.
آيت اله شيخ جعفر بديري(هکذا عرفتهم ، ج 1 ، ص 209) .
علامه شيخ محسن شراره(همان ، ج 3 ، ص 230).
آيت اله شيخ محمد خالصي .
شيخ عليقمي(همان ، ج 1 ، ص 209).
آيت اله شيخ غلامحسين تبريزي(گلشن ايرار ، ج 5 ، ص 395) .
امام خميني( ره )( استفتائات ، ج 3 ، سئوالات متفرقه ، ص 37) .
آيت اله شهيد مطهري(جاذبه و دافعه علي ( ع ) ، ص 154) .
آيت اله شهيد سيد محمد باقر صدر(تراجيد يا کربلا ، ابراهيم الحيدري ، ص 459) .


مرحوم سيدمحسن امين در کتاب " التنزيه الاعمال الشيعه " با استدلال و برهان ثابت مي کند قمه زني و برخي ديگر ازخرافات رايج درعزاداري امام حسين ( ع ) نه تنها ثوابي ندارد بلکه از نظر شرع مقدس حرام و از کارهاي شيطاناست .
بدنبال انتشار اين کتاب ، بسياري از مردم ناآگاه به مخالفت با وي پرداخته وبرخي از دوستانش خطر" انقلاب عوام"را به وي گوشزد کردند .

اين تبليغات تا حدي بودکه برخي از گويندگان مذهبي در مساجد به جهاد نامقدس عليه وي پرداختند . پس از مدتي آيت اله العظمي سيدابوالحسن اصفهاني که در آن زمان مقام رياست تامه مرجعيت عامه راداشتند به طرفداري ازامين عاملي و کتاب وي فتوا صادر کرد(دايره المعارف تشيع ، ج 2، ص 531 ، اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 378 و تاريخ سياسي عراق معاصر ،استاد حسن بشر ،ج2 ، ص 340 ، هکــذا عرفتهم ، جعفر الخليلي ، ج 3 ، ص) . که خود اين فتوا نيز موج جديدي از اعتراضات رادر پي داشت . آيت اله سيد مهدي قزويني در بصره ، يکي ديگر ازحمايت کنندگان امين عاملي بود . به اعتقاد وي استفاده ازآهن يعني زنجير و قمه درمراسم عزاداري حدود يک ربع قرن قبل پديد آمده است(دوله الشجره الملعونه ، ص 136) .

کتاب التنزيه را نخستين بار جلال آل احمد با عنوان " عزاداريهاي نامشروع " ترجمه کرد . شيخ محمد گنجي نيز در سال 1347 قفتاوي علماء موافق با رساله التنزيهرا در کتاب " کشف التمويه عن رساله التنزيه "گردآوري نمود و به جواب از اشکالات وارده بر آن پرداخت . در قم نيز مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي که اين روش عزاداريرا با پيام عاشورا ناسازگار مي ديد در فتوايي ، با تيغ زني به مخالفت برخواست (منتخب الاحکام، ص 108 ، علماء و رژيم شاه ، ص 136). که با توجه به اقتدار وي ، تا حدي در محافل تعزيه قم از رواج کارهاي نارواجلوگيري شد .

آيت اله بروجردي نيز در اين راه کوشش بسياري نمود که با مخالفت شديد بعضي ازگردانندگان دستجات روبرو گرديد . آنها مي گفتند ما دوازده ماه سال را از معظم له پيروي و تقليد مي کني مولي دهه عاشورا آنچه که تشخيص خودمان است انجام مي دهيم .


قمه زنى نيز،مثل زنجير زنى و شبيه خوانى و...از دير باز مورد اختلاف نظر علما و پيروان و مقلدين آنان بوده و به استفتا و افتاء مبنى بر جواز يا عدم جواز آن مى‏ پرداخته ‏اند.

اين مراسم،از نظر شرعى پايه و مبناى دينى ندارد و صرفا روى علاقه شيعيان به ابا عبد الله ‏الحسين‏«ع‏»انجام مى‏ گيرد. فقها نيز آن را در صورتى كه ضررى نداشته باشد،مجازمى‏دانند.برخى از فقها نيز به خاطر تاثير نامطلوب آن بر افكار ديگران و موجب وهن ‏مذهب بودن،آن را ممنوع دانسته‏اند.

البته شرايط زمانى در اين مساله بى‏تاثير نيست. امام ‏خمينى‏«ره‏»در پاسخ به استفتايى كه در سالهاى اول پيروزى انقلاب اسلامى در اين زمينه‏از ايشان شده بود،فرمودند: «در وضع موجود،قمه نزنند...»

آية الله خامنه ‏اى نيز در ديداربا روحانيون،در آستانه ايام عاشورا(سال 1373 شمسى)در ضمن بيانات مبسوطى درخرافه زدايى از عزادارى سيد الشهدا«ع‏»فرمودند:«قمه زدن هم از آن كارهاى خلاف‏است...اين يك كار غلطى است كه عده‏اى قمه ‏ها را بگيرند و بر سر خود بزنند و خون ‏بريزند...كجاى اين كار،حركت عزادارى است؟ اين جعلى است.اينها چيزهايى است كه‏از دين نيست...».آن را بدعت،خلاف و خرافه دانستند.و در پاسخ به نامه امام جمعه‏اردبيل،نوشتند:امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است و لذا قمه زدن علنى و همراه ‏با تظاهر،حرام و ممنوع است. (1) علماى ديگر نيز در تاييد موضع و سخن رهبر انقلاب،آن راموجب وهن مذهب و نامشروع دانستند. (2)


حكم حكومتی در مرحله تزاحم مقدم بر فتوا بوده و بر آن حاكميت دارد.

به عنوان مثال: اگر چه فتوای همه علمای شيعه بر وجوب حج، و بلكه شمردن آن در رديف ضروريات دين اسلام است، ولي در صورتی كه همين فريضه مهم دينی با مصالح كشور اسلامی و امت مسلمان تزاحم پيدا كند، حاكم اسلامی می تواند از انجام اين فريضه مهم موقتا جلوگيری كند.

در انديشه سياسي اسلام ولي فقيه داراي اختيارات تامی است كه مي تواند در تمام امور سياسی، اقتصادی، فرهنگی، قضايی و...، حكم حكومتی كند و اطاعت از حكمش واجب است.

بنابراين دايرهء اختيارات ولی فقيه در صدور حكم حكومتی گسترده و حتی آنچنان است كه مرحوم حضرت امام خمینی (ره) می فرمايند: «حكومت، اهم احكام الهی است و بر جميع احكام فرعيه الهيه تقدم دارد» (صحيفه نور، ج 20، ص 170) و «حكم حكومتی از احكام اوليه است» (همان، ج 20، ص 174)

دایره نفوذ حکم حکومتی چه مقدار است؟

در فتوا، فقط بر خود مرجع صادركننده فتوی (مفتی) و مقلدين او واجب است كه طبق فتاوای او عمل كنند، ولی حكم حكومتی بر همه‌ی مردم لازم الاجرا است، حتي بر فقهاء و مراجع ديگر، زيرا نقض حكم پيامدهای سياسی و اجتماعی داشته و با منافع و مصالح عموم مردم در تضاد و تعارض است.
(مگر در موارد بسيار نادری كه انسان يقين كند كه حكم حاكم، خلاف شرع است كه تشخيص اين مساله هم از عهده همگان ساخته نيست.)

در مورد قمه زنی هم مساله همین هست.
یعنی فرض کنیم مرجعی از مراجع تقلید، قمه زنی را جایز بداند، حتی در این صورت، باز هم کسی که جزو جامعه مسلمین هست، به خاطر ممنوعیتی که این کار بواسطه حکم حکومتی پیدا کرده، مجاز به قمه زنی نیست.
(بحث سوء استفاده دشمنان و مخالفین و معاندین اسلام از این عمل و در بوق و کرنا کردن رسانه های دنیا، بماند که در جای خود به طور مفصل قابل بحث و بررسی هست.)

-------------


 البته اين احساس مذهبى و عواطف دينى كه سبب مى‏شود به عشق حسين‏«ع‏»چنين ‏كارهايى كنند،بايد در مسير صحيح هدايت ‏شود و مورد بهره‏بردارى قرار گيرد تا شور وانگيزه جهاد و شهادت بيافريند.بعلاوه،آنان كه به خاطر حسين‏«ع‏»حاضرند خون بدهند،چه بهتر كه خون خويش را به درمانگاهها و مراكز انتقال خون اهدا كنند يا با تاسيس بانك‏خون،از فداكاران و ايثارگران داوطلب،در روز عاشورا خون گرفته شود و نگهدارى‏گردد،تا از اين طريق،جان انسانهاى بسيارى كه نيازمند خونند،نجات يابد.

گر چه اين‏كار،شايد مثل قمه زنى،تامين كننده احساس عاطفى فرد نباشد،ولى قطعا رضايت‏خداوند و پسند سيد الشهدا«ع‏»را بيشتر در پى دارد.كاش روزى صدقه دادن خون نيز،مثل صدقه ‏و كمك مالى و لباس و غذا و... مرسوم گردد و با قصد قربت انجام گيرد.
پی نوشتها :

1-      در تاريخ 7 محرم 1415،22 خرداد 1373.



عوارض بهداشتي :

پيامدهاياين عمل ( قمه زني ) به اعتقاد کارشناسان و متخصصان امور بهداشتعبارتند از :

- خونريزي ،عفونت هاي موضعي ،قطع شدن عروق و اعصاب ، احتمال شيوع بيماريهايعفوني همچون هپاتيت b و مننژيت ، ايجاد جوشگاه ناهنجار ( محل ترميم زخم بد شکل ) ،احتمال بروز شوک ناشياز کم شدن حجم خون بدليل خونريزي ، احتمال بروز آنمي ( کمخوني ) ، احتمال بروز کزاز و در موارد نادر بيماري هاري ،خطر احتمال ابتلا بهعفونتهايپوست و استخوان ، تشکيل کانونهاي چرکي داخل نسج مغز و ايجاد آبسه در اثرقمه زدنهاي عمقي ،شکستگي استخوانهاي جمجمه و فرو رفتگي آن و مرگ سلولي .

ب)- اثرات زيانبار اصابت قمه بر مغز :

از ديدگاهدکتر عليرضا زالي جراح مغز و اعصاب و استاديار دانشکده پزشــکيدانشـــگاه عــلومپزشکي شهيد بهشتي ، اثرات وارده به مغز عبارتند از :

-آسيب ديدگيپوست و مو ، استخوان و نسج مغزي زير استخوان در اثر اصابت قمه

- لختگي ،پارگي ، و جراحت وريدي و خونريزي شديد در اثر اصابت قمه به سيستموريدي مغز مــوسوم بهسينوس " بلياژيتال"

- ايجادشکستگي فرو رفته در اثر شکسته شدن قطعات استخواني زيرين

- تشکيل کانونهاي عفونت در شکستگي فرو رفته

- کوفتگي ،خونريزي و دچار دمه شدن نسج مغز

- وارد شدنمو و اجسام خارجي به داخل و تشديد خطر عفونت

ج)- تأثير قمه زني بر کودکان :

قمه زني ميتواند تعادل رواني برخي از افراد حساس جامعه را نيز بر هم بزند . بنابه نظر متخصصانروانپزشکي قمه زني اثرات بسيار بدي را بر روي کودکان بر جاي ميگذارد که مهمترين آنهاعبارتند از :

- بوجود آمدن حالت رعب و و حشت و هراس و چندش در کودکان

- سست شدن باورهاي مذهبي کودکان بعلت مشکل بودن توجيه کودکان نسبت به عمل قمهزني

دکتر مهدي بينا دانشيار رشته روانپزشکي معتقد است که عمل قمه زني شبه مذهب است وجنبه محدود نگري فکريدارد و بيشتر قمه زنان نمي دانند که به چه دليل دست به ايناقدام مي زنند . به اعتقاد وي در عرفان اسلامي اعضاء بدنمتعلق به انسان نيست و تک تک اعضاي بدن امانت الهي است و نبايد با امانت به اين صورت رفتار کرد(پيرامونقمه زني درعاشورا ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ص 11-14).



 
یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۱۸ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 

بین پیروان دیگر ادیان و اقوام نیز ختنه وجود دارد و این سنت در انحصار مسلماناننیست.ختنه در دین یهود از اهمیت خاصی برخوردار است و یکی از رسوم مشهور بین یهودیان به شمار می آید. آنان در روز هشتم ولادت پسر او را ختنه میکنند. یهودیان این کار را عهد خداوند میدانند که خدا میان ابراهیم و ذریه او نهاده است. برخی میگویند: حتی قبل از حضرت ابراهیم(ع) سنت ختنه میان مصریها رواج داشت؛ نیز میان اماگوسیان آفریقای جنوبی و ساکنان فلسطین قدیم "کنعان"در شریعت حضرت عیسی(ع) نیز می بایست ختنه به عنوان یک وظیفه دینی به رسمیت شناخته شده باشد، چون حضرت گفت: "من نیامده ‏ام تا شریعت موسی را نابود کنم و یا تغییر دهم، بلکه آمده ‏ام آن را به بهترین وجه پیاده کنم". بعد از حضرت عیسی، وصیّ حضرت، یعنی "شمعون" معروف به "پطرس" (که رهبری حواریون بود و نشر شریعت عیسوی را در دست داشت) خواهان این بود که همه احکام شریعت موسی اجرا گردد، اما "پولس" رسول برخلاف او نظر داشت. سرانجام دیدگاه پولس بر دیدگاه پطرس پیروز شد، بدین جهت امروزه مسیحیان به سنت ختنه عمل نمیکنند. از سوی دیگر امروزه به جهت وجود فواید بسیار ارزشمند ختنه از نظر پزشکی، بسیاری از اروپائیان و آمریکائیان مسیحی به این عمل رو آورده ‏اند.

در روایات اسلامی آمده که بهتر است در روز هفتم ولادت، پسر را ختنه نمود. پیامبر(ص) فرزندانش حسن(ع) و حسین(ع) را در روز هفتم ولادت ختنه نمود.در مورد روش ختنه مسلمانان و غیر مسلمانان، تفاوتی وجود ندارد.(1)

ازنظر فقهی،ختنه فی نفسه واجب است و واجب است برای ختنه شدن اقدام شود البته در صحت نمازها خللی پیش نیامده ولی شرط صحت طواف است.(2)


یکی از فوایدی که آکادمی طب اطفال آمریکا برای ختنه عنوان کرده است، پیشگیری این عمل از ابتلا به سرطان آلت تناسلی در آینده است. ثابت شده، ختنه کردن پسران در دوران نوزادی از ابتلای آن ها به سرطان آلت تناسلی در آینده جلوگیری می کند، درحالی که ختنه کردن در سنین بالا این اثر را ندارد. این را هم بد نیست اضافه کنیم که سرطان آلت تناسلی بسیار کشنده است و از هر ۴ مردی که به سرطان آلت تناسلی مبتلا می شوند، یک نفر می میرد. یهودی ها هم بنا به دستور دین شان باید فرزندان پسر را ختنه کنند و جالب است بدانید، سرطان آلت تناسلی در بین مردان یهودی اصلا دیده نشده است. در آمریکا هم که ختنه مدت زیادی است رایج شده، سرطان آلت تناسلی کمتر از یک درصد سرطان های مردان را تشکیل می دهد، درحالی که در قبایل آفریقایی و بعضی قبایل آسیایی که ختنه انجام نمی شود، تقریبا از هر ۵ مرد، یک نفر به سرطان آلت تناسلی مبتلا می شود. در پاراگوئه هم که ختنه رایج نیست، شایع ترین سرطان مردان، سرطان آلت تناسلی است.

سپری در برابر عفونت

اما دلایل و مدارک علمی که پدر و مادرها را به ختنه فرزندشان تشویق می کند، چیست؟ آکادمی طب اطفال آمریکا درباره ختنه می گوید:« این عمل نتایج و مزایای متعددی دارد»، به گفته این آکادمی، ختنه میزان عفونت ادراری را کم می کند. بد نیست بدانید، پسرها در سال اول زندگی بسیار مستعد عفونت ادراری هستند و در این سن، حتی بیشتر از دخترها احتمال دارد به عفونت ادراری دچار شوند. ابتلا به عفونت ادراری، به خصوص در سنین پایین عوارض بدی به دنبال دارد؛ به طوری که ممکن است به کلیه کودک آسیب برساند و باعث شود که بخشی از کلیه برای همیشه از کار بیفتد. علاوه بر آن اگر این عفونت در بدن کودک شدید شود، ممکن است حتی باعث راه یافتن عفونت به خون و در موارد شدید مرگ کودک شود.

مطالعات پژوهشی انجام شده در آمریکا نشان می دهد، ۹۵ درصد نوزادان پسر که به عفونت ادراری مبتلا می شوند، ختنه نشده اند. همچنین یک مطالعه دیگر نشان می دهد میزان عفونت در نوزادان ختنه نشده ۱/۴ درصد است، درحالی که در نوزادان ختنه شده تنها ۲/۰ درصد است. به عبارت دیگر می توان گفت، احتمال ابتلا به عفونت ادراری در نوزادانی که ختنه نمی شوند، ۲۰ برابر بیشتر از نوزادانی است که ختنه شده اند. خیلی از اوقات پیش می آید، پسربچه ای دچار عفونت ادراری شود عفونت او به هیچ درمان دارویی پاسخ ندهد. برای این کودک تعداد زیادی آزمایش و عکسبرداری و... تجویز می شود و با انجام همه این کارها علت عفونت پیدا نمی شود. در نهایت بعد از همه این اقدامات، کودک یک ختنه ساده انجام می دهد و عفونت به کلی از بین می رود!

ارتباط ختنه با ایدز

یکی دیگر از فواید مهم ختنه، جلوگیری آن از ابتلای فرد به بیماری های مقاربتی است. ایدز هم یکی از این بیماری هاست.
تحقیقات متعدد ثابت کرده اند، مردان ختنه شده کمتر در معرض خطر ابتلا به ایدز قرار دارند و امروزه ختنه کردن پسران به عنوان یکی از راه های حفاظت آن ها در برابر ایدز شناخته می شود.


پی نوشت:
1.رجوع شود بهhttp://www.porsojoo.info/fa/node/30675
2.امام خمینی (ره)،تحریرالوسیله ،کتاب حج ،واجبات طواف
آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات س 1304
1 - قاموس کتاب مقدس، جیمز هاکن، ص 342. 2 - دائرة المعارف فارسی، ج 1، ص 884. 3 - بحارالانوار، ج 101، ص 112.4 - همان، ص 120
یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۱۶ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 


 کسی که زنا می‌کند یا مجرد است یا متأهل. مجازات فرد زناکار مجرد جَلد (شلاق) است. و مجازات فرد زناکار متأهل گاهی جلد است و گاهی رَجم (سنگسار).

در ابتدا حکم مجازات شخص زناکار متأهل طبق آیه‌ی 15 سوره‌ی نساء حبس ابد بود، ولی بعداً این حکم نسخ می‌شود و مجازات جدیدی برای این دسته از خطاکاران مقرر می‌شود که رجم یا سنگسار نام دارد.

حکم دوم هرچند در قرآن نیامده است ولی در احادیث نبوی به طور مسلم آمده است و در بین مذاهب اسلامی کسی در آن شک ندارد و همه آن را جزء مسلمات اسلام می‌دانند. (تفسیر نمونه، ذیل آیات مذکور)

حکم سنگسار در این شرایط اجرا می‌شود:

شرط 1: فرد زناکار متأهل باشد.

شرط 2: فرد زناکار به همسر خود دسترسی داشته باشد و بتواند با او آمیزش جنسی داشته باشد؛ مثلاً در سفر نباشد و یا عذرهای دیگری مثل عادت ماهانه، ناشزه بودن همسر، عنین بودن مرد، و... در میان نباشد.

شرط 3: فرد زناکار در فضایی کاملاً آزاد و به دور از کوچک‌ترین فشار چهار بار به عمل خود اعتراف کند. البته مستحب است بعد از هر اقرار، قاضی به او تذکر دهد که اگر چهار بار اعتراف کنی حکم تو ثابت می‌شود وگرنه کسی کاری با تو ندارد. و نیز مستحب است بهانه‌هایی به دستش بدهد که شاید از اعتراف کردن دست بکشد؛ مثلاً بگوید: شاید خیالاتی شدی!

شرط 4: یا اعراف کند یا چهار نفر راست‌گو گواهی بدهند که زنای این دو نفر را عیناً مشاهده کرده‌اند. برای این شهادت نیز شرایط بسیار سختی در نظر گرفته شده:

1. شهادت باید از روی مشاهده باشد نه از روی حدس و گمان، هرچند حدس و گمان قوی باشد؛ حتی اگر کسی ببیند زن و مرد بدنامی به خانه‌ی خلوتی وارد شدند و صداهایی بشنود که مطمئن شود آن‌ها به گناه مشغولند و حتی سایه‌ی آن‌ها را هم مشاهده کند، باز قبول نیست و تا عیناً و مستقیماً عمل زنا را نبیند شهادتش پذیرفته نمی‌شود.

2. هر چهار شاهد با هم گواهی بدهند؛ یعنی در یک زمان چهار شاهد حضور داشته باشند، نه این‌که مجموع شاهدها در کل به چهار نفر برسد.

3. محتوای شهادت آن‌ها با یکدیگر مطابقت و هماهنگی داشته باشد.

4. اگر یکی از چهار شاهد از شهادت خود برگردد، سه نفر دیگر باید حد قذف و نسبت ناورا (80 ضربه‌ی شلاق) بخورند.

علت این همه سخت‌گیری در شهادت این است که کسی هوس بدنام کردن دیگران به کله‌اش خطور نکند.

می‌بینیم که با توجه به چنین شرایطی، یا چنین حکمی هرگز اجرا نمی‌شود و یا به ندرت و فقط برای کسانی تحقق پیدا می‌کند که آشکارا و در ملأ عام به چنین کاری دست می‌زنند، آن هم با داشتن همسر، که چنین جنایتی مستحق مجازاتی بدتر از سنگسار است.

حال ممکن است پرسیده شود: پس علت و حکمت حکم سنگسار چیست؟ آیا لغو و بیهوده نیست؟!

برای پاسخ باید به دو نکته توجه کرد: اولاً این حکم بیش‌تر برای تهدید و ترساندن است و در واقع حکمی است پیشگیرانه. ثانیاً با توجه به اهمیت خانواده و تأثیر بسیار بالای آن در تربیت و رشد فرد و جامعه، به راحتی می‌توان سختی مجازات هر عاملی را که بخواهد در این کانون رشد خللی ایجاد کند دریافت.

هر قدر حفظ کیان خانواده و عفت اجتماعی اهمیت دارد، به همان اندازه مجازات تجاوز کنندگان به این حد شدیدتر خواهد بود.

یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۱۴ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 
سلام عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز و محترم
به گمانم شما مطالب قبلی و دو کتاب معرفی شده در این زمینه رو به دقت مطالعه نکردید چون در این صورت بعید میدونم باز چنین سوالاتی رو می پرسیدید

مواردی که شما بر شمردید خودشون به تنهایی باید در تاپیکی مخصوص مورد بحث و گفتگو گذاشته بشه و
کارشناسان مربوطه لازم است در این زمینه توضیح دهند، بنده فقط به مناسبت چند نکته ای را بصورت اجمالی خدمت دوستان عزیز عرض می کنم



از مسائل بحث بر انگیزی که طی اعصار مختلف ذهن بشر را به خود مشغول نموده معضل دزدی و تعرض به اموال دیگران میباشد.اگر چه حاکمان بسیار کوشیده اند تا با این پدیده مقابله و ان را مهار نمایند و اندیشمندان تلاشها نموده اند تا برای مداوای این بیماری اجتماعی به درمانی نافع نایل شوند با این حال موفقیت انان در بیشتر موارد بسیا ر ناچیز و یا حد اقل موقتی بوده

برخی در احکام جزایی خود حبس را تنبیهی مهار کننده به حساب اورده اند برخی تازیانه و شکنجه را کار گشا دانسته اند و برخی رسوا نمودن بر سر کوچه بازار و تبعید و برخی درمان سرقت را اعدام سارق دانسته اند .حتی در برخی کشور های به ظاهرمتمدن امروزی به جرم سرقت مالی هر چند ناچیز قانون این حق را برای صاحب مال محفوظ میداند که خود اقدام به قتل سارق بنماید. و در این میان حکم اسلام برای مقابله با این عفونت جامعه قطع دست میباشد.

والسارق والسارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکلا من الله والله عزیز حکیم (سوره مائده آیه 38)

دراین رابطه دو گروه از روی نا اگاهی مسیر افراط و تفریط را در پیش گرفته اند :
یک دسته کسانی هستند که متعصبانه خواستار برخوردی بسیار قاطع وسختگیرانه نسبت به مجرمین و دست درازکنندگان به حریم اقتصادی افراد جامعه می باشند و حکام و قضات اسلامی را به اهمال کاری در رابطه با بحث سرقت و سارقین متهم می کنند.انها معتقدند برای اینکه در کشور ما امنیت بر قرار شود باید مثل کشور عربستان دست هر دزدی را چه کوچک و چه بزرگ بدون ترحم قطع نمود تا دیگر کسی به خود جرات چنین کاری را ندهد .و برای اثبات ادعای خود به بازارهای عربستان اشاره میکنند که صاحبان دکان ها با خیالی اسوده و بدون قفل کردن درمغازه برای نمازبه مسجد می روند و کسی هم جرات سرقت ندارد.


دسته دوم علی رغم پذیرش اینکه سرقت جرم است و باید با مجرمین برخورد کرد هر گونه مجازات فیزیکی را در مورد سارق غیر انسانی تلقی می کنند و در این میان بخشی از شدید ترین اعتراضات این افراد متوجه حد سرقت در اسلام می باشد که آنرا غیر متمدنانه وبه دور از انسانیت می دانند .
البته کسانی هم هستند که این قضیه را نه از سر دلسوزی وبرای دفاع از حقوق انسانها بلکه برای رسیدن به اهداف شوم خود دنبال می کنند . کسانی که اعتقادی به ادیان الهی مخصوصا اسلام نداشته وآن را زاییده ی توهم و جهل بشری میدانند . آنها برای اثبات مدعای خود و باطل نمایاندن دین سعی در پیدا کردن نقطه ضعف و بزرگنمایی آن در عرصه ی رسانه ها و در نتیجه ایجاد تنفر در اذهان دارند و یکی از این سوژه های جذاب برای آنان مسئله ی حد سرقت میباشد.


حال باید ببینیم آیا چنین است که در احکام جزایی اسلام برای سرقت با هر شرایطی و به هر مقدارمجازات قطع دست در نظر گرفته شده وملاحظه ی حال افراد در تعدیل حکم قاضی و حاکم تاثیر ندارد ؟


ایا در اسلام مقرر شده دست یک انسان فقیرکه از سر نداری و احتیاج مجبور به سرقت شده قطع گردد و تا آخر عمر طعم معلولیت را بچشد آن هم برای مالی شاید نا چیز و کم ارزش؟
واقعیت چیزی جز این است که تصور می شود .برای قطع دست در احکام جزائی اسلام حدود 23 شرط ذکرگردیده که قاضی موظف است با دقت و وسواس آنها را مورد بر رسی قرارداده و وضعیت مالی سارق ، نحوه ی سرقت ، مقدار مال سرقت شده و موقعیت جامعه را ازحیث اقتصاد بررسی و در صدور حکم خود لحاظ نماید .
مثلا اگر کسی که از روی گرسنگی یا اضطرار( نیازشدید مالی) دزدی کند دست او قطع نمی شود .این چنین نیست که اگر ژان والژانی پیدا شود که بخاطر گرسنگی زن و فرزندش قرص نانی بدزدد با بی رحمی به 5 سال زندان با اعمال شاقه محکوم شود و بخاطر فرارهای مکرر و ناموفق محکومیت او به20 سال افزایش یابد .

مدتی قبل شاهد فیلمی سینمایی بنام رابین هود بودم که کارگردان فیلم با بی انصافی تمام صحنه ای غیرواقعی از قطع دست یک زندانی اسیر انگلیسی از ساعد را در زندان ترکان عثمانی (که در این فیلم نماد مسلمانها بودند ) به تصویر کشیده بود ان هم به بهانه ی سرقت یک قرص نان .
بند 10 از ماده 198 قانون مجازات اسلامی به همین موضوع اشاره میکند که :( سرقت در صورتی موجب حد میشود که )......سارق مضطر نباشد.
از جمله شرطهایی که مانع قطع دست سارق میشود سرقت در دوران قحط سالی و فقر عمومی است.
بند 12 ازماده 198 قانون مجازات اسلامی : (سرقت در صورتی موجب حد میشود که )....... سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد.
قطع دست ، مجازاتی است که اسلام برای انسانهای تنبل و مرفهی تجویز نموده که نه از سر فقر بلکه بخاطر فزونی طلبی و برای تن به کار ندادن اقدام به سرقت میکنند.




در مکه زنی از اشراف و ثروتمندان قریش سرقت کرد ؛ رسول اکرم (ص) وقتی مطلع شدند او را در محکمه ی عادله ی قضاوت به قطع دست محکوم کردند . بزرگان قریش واسطه شدند تا این مجازات اعمال نشود و حضرت با لحاظ تخفیف برای متهم ، به تنبیهی کمتر اکتفا کنند مثلا او را به پرداخت جریمه ای نقدی محکوم نمایند تا در خلوت ، قضیه فیصله یابد و در نتیجه آبروی قبیله محفوظ بماند. حضرت از اصرار بیش از حد انان به شدت خشمگین شدند و فرمودند : انحطاط اقوام پیشین زمانی آغاز می شد که هر گاه از طبقه ی پایین جامعه کسی جرمی مرتکب میشد بلا فاصله مجازات در حق او به اجرا در می امد اما وقتی کسی از طبقه ی بالای جامعه مرتکب همان جرم می شد مورد عفو و بخشش قرار میگرفت والله اگر دخترم فاطمه سرقت کرده بود دست او را قطع می کردم . و عاقبت این حکم عادلانه برخلاف میل اشراف مکه به اجرا در امد .


شرط دیگر برای قطع دست ورود به حریم خصوصی افراد است که از دیوار بالا رود ، قفل بشکند (و امنیت و آرامش را از خانواده ها سلب کند ).

از شروط دیگر اینکه نسبتی خویشاوندی بین سارق و صاحب مال در بین نباشد مثلا اگر پدر ازمال فرزند دزدی نماید قطع دست اعمال نمیشود اگر چه مجازاتی متناسب برای او در نظر گرفته می شود.(بند10 از ماده 198)
و شرط دیگر انکه مال مسروقه به اندازه ی نصاب یعنی5/4 نخود طلا یا بیشتر باشد (بند 9 از ماده 198)
و اگر سارق بالغ نباشد(بند 1 از ماده 198)و اگر قبل از ثبوت جرم توبه کرده باشد(بند 5 از ماده 200 ) واگرصاحب مال از سارق شکایت نکرده باشد یا او را بخشیده باشد (بند های 1 و 2 از ماده 200) و..........حد سرقت بر او جاری نمیشود.
تازه اگر این 23 شرط لحاظ شد و سارق تمام شرایط را برای قطع دست دارا بود ، اما قاضی با بررسی حال متهم به این نتیجه رسید که جایی برای عفو و تخفیف مجازات او وجود دارد می تواند با تقلیل دادن درجه ی کیفر، آن را برای محکوم تعدیل نماید .



سارقی را برای محاکمه به محضر امیر المومنین علی علیه السلام آوردند . با بررسی هایی که انجام گرفت معلوم شد سارق تمام این شروط را دارا میباشد. در نهایت حضرت از او پرسیدند :آیا از قرآن بهره ای داری؟ گفت : سوره ی بقره را از حفظم .حضرت فرمودند دستت را به سوره ی بقره بخشیدم . و با تخفیف در مجازات وی رأفت اسلامی را برای همگان به نمایش گذاشتند .

جالب است بدانید در طی 600 سال از آغاز اسلام که قضات آزادانه و بدون مداخله حکام و صاحب نفوذان جامعه به قضاوت و صدور حکم می پرداختند فقط 4 دست بریده شد .
و این آمار شگفت انگیزبه خوبی نشان میدهد که بر خلاف ادعای باطل معترضین ، اسلام تا حد امکان بنا ندارد چنین حکم سنگینی را اعمال نماید و در نتیجه با ایجاد معلولیت، قابلیت کار و فعالیت سالم افراد را تقلیل دهد. الا این که با افزایش آمار سرقت، امنیت جامعه به خطر بیافتد که در این صورت قاضی برای توقف تعرض و تجاوز به حقوق افراد جامعه آن هم با رعایت جوانب و مصالح چنین حکمی را صادر می کند .



آیا سزاوار است با بی اطلاعی و یا غرض ورزی، حکمی را که این چنین دقیق به مصلحت مردم می اندیشد و می کوشد تا سلامت جامعه را تضمین نماید به باد انتقاد ی غیر دوستانه گرفت؟ایا قانونی که وضع شده تا جلوی تن پروری و بی عاری و ورود به حریم خصوصی افراد را بگیرد ونگزارد سارقین ان زمانی که زن و فرزند انسان آزادانه به استراحت مشغولند ، یا زمانی که با آسودگی خاطر به سفر رفته اند از دیوار بالا بروند و با شکستن قفل دسترنج سالها تلاش شرافتمندانه ی انها را به یغما ببرند قانونی ظالمانه است ؟




حال لازم است سوالی پرسیده شود آیا اگر تا به حال مخالف سرسخت اجرای این حکم بوده اید،با خواندن این توضیحات نظر شما تغییر نکرده است؟

حکمی که باعث جلوگیری از فسادهای بسیار میشود و فرد سارق را به نوعی تنبیه میکند و با ایجاد نوعی معلولیت(با قطع یک ، دو یا نهایتا چهارانگشت!!) وی را از تکرار جرمش منصرف کرده و درس عبرتی برای سایرین میشود (با حداقل هزینه جسمی) ،شایسته این همه سیاه نمایی است؟؟

احکام جزایی اسلام ببر کاغذی هستند، باعث جلوگیری از وقوع بسیاری مفاسد میشوند و منفعتهای بسیاری دارند اما امکان وقوع آنها و گرد آمدن تمامی شرایط اجرای آنها بسیار کم است از این رو کاربرد بازدارندگی آنها بسیار بیشتر از کاربرد جزایی آنهاس چون مجازات مجرمان در آخرت صورت میگیرد و احکام دنیایی تنها برای آسایش مردم و کنترل جامعه و جلوگیری از به قهقهرا رفتن آنها وضع شده اند.
شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۲۲ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۱۸ بعد از ظهر
قمه ای که سید صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند( نشر بدید لطفا) | نویسنده: سید |انجمن: بصیرت سیاسی
 

سخنان چند تن از بزرگان حوزه علمیه درباره‌ی قمه‌زنی
فتوای تاریخی زعیم بزرگ حوزه علمیه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(قدس سره)
انّ استعمال السّیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم أمثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انّما هو مُحرم و هو غیرشرعی.(۱۲)
بکار بردن شمشیرها(= قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است.

 
قسمتی از بیانات مرجع و دانشمند بزرگ شیعی آیت الله العظمی سید محسن امین(قدس سره) در مورد قمه‌زنی
از آنجا که ابلیس و لشگریانش عموماً مردم را به وسیله اموری که در میان آنها رایج است گمراه می‌کنند، بسیاری مواقع نیز مردم را به وسیله دین از دین منحرف می‌کنند، بلکه این نحوه گمراهی، بیشترین ضرر را در پی خواهد داشت، عبادات و سنت‌های کمی را می‌توان یافت که ابلیس و اعوانش به طریقی در آن داخل نشده و آن را فاسد ننموده‌اند؛ از جمله این عبادات اقامه شعائر حزن و عزای بر سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین، علیه‌السلام، است که در راه و روش شیعه از عصر امام حسین، علیه‌السلام، تا به امروز استمرار داشته است، امّا هنگامی که ابلیس و لشگریانش منافع و فوائد نهفته در آن را می‌بینند و این‌که آنها نخواهند توانست آن را به تمامی با نیرنگ و حیله نابود کنند، متوسل به اغواء و فریب مردم ‌شده و آنها را ناخواسته مجبور به داخل کردن بدعت‌ها و منکراتی می‌کنند که فسادش در نزد غیرمسلمانان نیز آشکار است. و این شیاطین قصدی جز باطل نمودن منافع و ثواب عزاداری ندارند، (و با همین نیت شوم) اموری را در عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، داخل می‌کنند که جمیع مسلمین بر تحریم اکثر آنها اجماع دارند و همگی معترفند که آنها از منکرات و کبائر الهی است که خداوند در قرآن کریم فاعلش را تهدید نموده و مذمومش قرار داده است… از جمله این منکرات ایذاء نفس و ضرر زدن به بدن است که با زدن شمشیر و چاقو بر سر و مجروح نمودن آن صورت می‌گیرد؛ به گونه‌ای که خون از سر روان شده و در بسیاری مواقع به خاطر رفتن زیاد خون از شخص منجر به اغماء یا بیماری و تأخیر در درمان جراحت و حتی مرگ او می‌گردد و همه این‌ها مغایر است با آنچه که از سهولت و آسانی شریعت معلوم است و مورد مدح رسول خدا، صلی الله علیه وآله، قرار گرفته، چنانچه آن حضرت در این‌باره می‌فرمایند: «جِئْتُکُم بِالشَّرِیعَةِ السَّهْلَةِ السَّمْحاءِ؛ شریعتی آسان و راحت برای شما آورده‌ام» و همچنین مغایر است با آیات قرآنی که حاکی از رفع هرگونه حرج و مشقت از دین دارد مانند قول خداوند که می‌فرماید: «وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکمْ فى الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ(۱۳)؛ و برای شما در دین هیچ تنگنائی قرار نداد.»

علامه امین درکتاب «اعیان‌الشیعه» نیز در این‌باره می‌نویسد:
«قمه‌زنی و اعمالی دیگر از این قبیل در مراسم عزاداری حسینی، به حکم عقل و شرع حرام است و زخمی ساختن سر، که نه خود سود دنیوی دارد و نه اجر اخروی، ایذاء نفس است که خود در شرع حرام است و در مقابل، این عمل، شیعه اهل‌بیت را در انظار مردم مورد تمسخر قرار داده و آنها را وحشی قلمداد می‌کند و شکی نیست که این اعمال، ناشی از وسواس شیاطین بوده و موجب رضایت خدا و پیامبر و اهل‌بیت اطهار، علیهم‌السلام، نیست و البته تغییر نام این اعمال، در ماهیت و حکم شرعی آن که حرمت است تغییری نمی‌دهد و من هیچ وقت در این مراسم که توسط کنسولگری ایران در مقام سیده زینب در دمشق برگزار می‌شود شرکت نکرده‌ام و مردم را هم از شرکت در آن نهی نموده‌ام و به همین دلیل هم رساله‌ی «التنزیه» را نوشتم که چاپ شد و به فارسی هم ترجمه گردید و به دنبال آن بود که گروهی از قشریّون و کسانی که خود را به دین منسوب می‌دارند، قیام کردند و غوغا برپا ساختند و حتی در میان مردم عوام شایع نمودند که فلانی عزاداری بر امام حسین، علیه‌السلام، را تحریم کرده است و بر این هم بسنده نکرده و مرا به خروج از دین، متهم ساختند و متأسفانه بعضی از معممین متحجر هم این تهمت را دامن زدند و آنگاه سرودی بر ضدّ من ساختند و اموال بسیاری در این راه خرج کردند و سید صالح حلّی را مأمور قدح و ذم من نمودند(۱۴)… امّا آنچه که به سود مردم است، در روی زمین ماندنی و حباب‌های تو خالی از بین رفتنی بود!»(۱۵)


اندیشمند بزرگ معاصر، آیت الله شیخ محمد جواد مُغنیه (۱۶) نیز در آثار خویش به انتقاد از قمه‌زنی پرداخته و آن را از اختراعات عوام می‌داند. ایشان در این‌باره می‌نویسد:
یکی از کارهای نادرست، اعتماد و تکیه بر عادات و روش‌هایی است که عوام از آن پیروی می‌نمایند؛ زیرا بسیاری از این اعمال حتی مورد تأیید دینی که عوام از آن پیروی می‌کنند نمی‌باشد، اگرچه بعضی شیوخ منتسب به دین از آنها حمایت بکنند. روشن‌ترین نمونه‌ای را که می‌توان برای این معنی تصور نمود اعمالی است که بعضی از عوام در روز عاشورا در شهرهای مختلف ایران، عراق و در شهر نبطیه واقع در جنوب لبنان، انجام می‌دهند. اعمالی مانند پوشیدن کفن و مجروح ساختن سر و پیشانی خود به وسیله شمشیر. باید گفت این‌گونه بدعت‌های زشت و شرم‌آور در عصرهای متأخر از زمان ائمه و بزرگان علمای شیعه به وجود آمده است و از اختراعات جاهلانی است که از سوی خویش و بدون اذن و اجازه امام یا عالم بزرگی آن را به وجود آورده‌اند و بعضی شیوخ فریب خورده نیز آن را به خاطر تجارت و منافع خویش تأیید نمودند. عدّه‌ای نیز از ترس اهانت یا آسیب وارد شدن بر نهضت حسینی و یا به خاطر مصالحی که خود می‌پنداشتند سکوت نموده و جریانی تاکنون در برخورد با این اعمال به وجود نیامد؛ مگر عدّه‌ی کمی از علماء، که در پیشاپیش آنها مرحوم آیت الله العظمی سید محسن امین(قدس‌سره) می‌باشد. ایشان در این مورد رساله‌ای خاص به نام «التنزیه لاعمال الشبیه» در حرمت و بدعت بودن قمه‌زنی به تحریر درآورد. اگرچه به همین خاطر عدّه‌ای فریب‌خورده و نادان در مقابل او به موضع‌گیری پرداختند.(۱۷)

علامه مغنیه در جایی دیگر از کتاب خود نیز می‌نویسد:
عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، تا به امروز در تمامی بخش‌های جامعه شیعی برپا بوده است،…امّا در بعضی موارد گروه‌هایی از غیر عرب‌ها دست به زیاده‌روی و افراط در آن زدند و بدعت‌هایی را در عزاداری به وجود آوردند که هم خداوند و هم مردم از آن بی‌زار بوده و آن را زشت می‌شمارند. اعمالی مانند: قمه‌زنی و جاری نمودن خون بر لباس‌هایشان و اعمالی که آن را شبیه می‌نامند. که علمای شیعه نیز این موارد را زشت و ناهنجار شمرده‌اند و از طرفی عامه مردم نیز در بیشتر شهرهایی که این عادات در آنها جاری می‌باشد تسلیم آن نشده و به آن تن در نمی‌دهند. (۱۸)



محقق دانشمند مرحوم آیت الله محمد باقر بیرجندی در کتاب معروف خود به نام «کبریت احمر» نیز درباره‌ی شرایط و آدابِ مستمعین می‌نویسد:
در حال شنیدن مصیبات وارده بر اولیاء خداوند، اشک بریزد و به صدای بلند ندبه و نوحه کنند… ولیکن زخم بر خود نزند و به کارد و خنجر، خود را مجروح نکند؛ چنان که جهال عجم می‌کنند و در آتش نرود، زیرا که ممنوع است از شارع مقدّس، و هیچ یک از ائمه طاهرین نکرده‌اند و شیعیان در مجالس ایشان نمی‌کرده‌اند.(۱۹)


روحانی مبارز شهید آیت الله سید عبدالکریم هاشمی نژاد(۲۰) نیز یکی از کسانی است که حدود ۴۰ سال پیش تأثیرات سوء قمه‌زنی را در تخریب چهره‌ی اسلام و تشیع متذکر شده و ضرورت پرهیز از این‌گونه اعمال را تأکید می‌نماید:
سوگواری برای حسین بن علی، علیهما‌السلام، و یاد نمودن از فاجعه‌ی خونین نینوا، اگر با طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزش‌های اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حسّ حمایت از مظلوم سرچشمه می‌گیرد. امّا با کمال تأسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدّس حسین، علیه‌السلام، کارهایی انجام می‌شود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سر افکندگی است. کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق صحیح و قابل درک است. برای نمونه باید موضوع «قمه‌زدن» را یاد کرد. این عمل ناراحت کننده و چندش‌آور… نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه‌ی مؤثر و قاطع علیه آیین مقدّس ما استفاده می‌کنند.


نویسندگان دغل و قلم‌های شومی که سالیانی دراز در این کشور مشغول سم‌پاشی و آلوده ساختن افکار بی‌خبران از اسلام و نظام عالی و جهانی آن بودند، اکثراً از این نمونه کارها که جمعی از شیعیان پاک‌دل به نام دین و اسلام انجام می‌دادند سوء استفاده می‌کردند و در نوشته‌های خود – که سراپا تهمت و افترا به اسلام و تشیّع است – آنها را به نام یکی از دستورات مذهبی شیعه معرفی کرده و از مظاهر «شیعه‌گری» می‌شمرده‌اند. سپس در پناه این حربه‌های مؤثر، فحش‌ها و ناسزاهای خود را نثار اسلام و مکتب آسمانی آن نموده و با این قبیل تهمت‌ها (که این کارها جزء دستورات اسلامی است) این آیین مقدّس را ناصحیح و غیرمعقول جلوه می‌دادند.


ماهیت این تبلیغات سوء هرچند برای افرادِ باخبر و مطلع از اسلام روشن بود، امّا برای بی‌خبرانی که از اسلام و مقررات آسمانی آن کمتر اطلاع دارند، قطعاً مؤثر و کوبنده است.
اگر در داخل یک کشور اسلامی موضوع «قمه‌زدن» و مانند آن این‌گونه مورد بهره‌برداری و سوء استفاده‌ی دشمنان اسلام قرار گیرد، در خارج از کشور نسبت به قدرت‌های بزرگ و مذاهبی که به نیروهای استعماری تکیه دارند می‌توان به خوبی استنباط کرد که چگونه از این حربه‌های مؤثر علیه اسلام و مکتب آسمانی آن از یک طرف و تحقیر نمودن و کوچک شمردن مردم مشرق زمین از سوی دیگر استفاده می‌کنند.

یکی از دوستانم که دانشجوست و در آلمان غربی مشغول تحصیل است، سال گذشته برایم حکایت می‌کرد که در آنجا ما به دیدن فیلمی رفتیم که در آن قسمتی از عادات و اعمال مردم مشرق زمین نشان داده می‌شد؛ اعمالی که نشان ‌دهنده‌ی‌ انحطاط فکری آنها است. (ما در اینجا به این حقیقت کاری نداریم که غربی‌ها همواره درصدد تحقیر مردم مشرق زمین و ملل آن هستند و اکنون درصدد آن هم نیستیم که ببینیم آیا آنها حق دارند شرقی‌ها را این‌گونه تحقیر کنند یا نه؟ زیرا این اعمال و افکار خرافی و نامعقولی که با هیچ اصلی قابل سازش نیست، در بین آنها هم فراوان یافت می‌شود.) در آن فیلم، از کشور هندوستان مثلاً داستان گاوهای مقدّس و احترام‌هایی که مردم آن‌جا در برابر آنها انجام می‌دادند نشان داده شد، ولی هنگامی که نوبت به ایران رسید، منظره‌ی «قمه‌زدن» با همان وضع چندش‌آور در فیلم منعکس شد.


دوستم می‌گفت در بین مناظر گوناگونی که از کشورهای مختلف نشان داده شد، منظره‌ی «قمه‌زدن» چنان حسّ نفرت و انزجار را در بینندگان تحریک کرد که غیرقابل وصف است. باز داستان دیگری در این‌باره دارم که دانشجوی آلمانی به علّت آن که منظره‌ی قمه‌زدن را در یک فیلم تلویزیونی دیده بود و دشمنان اسلام آن را به عنوان «یکی از دستورات اسلامی که باید یک مسلمان واقعی آن را اجرا کند» به او معرفی کرده بودند، از این نظر تا مدّت‌ها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذیرد (با آن که به اصالت این آیین و وسعت قوانین آن ایمان داشت) تا بالاخره برای او روشن شد که قمه‌زدن هیچ‌گونه ارتباطی با اسلام و دستورات رهبران و پیشوایان بزرگ این دین ندارد.


در این‌جا تذکر این نکته لازم است که ما قمه‌زدن و مانند آن را نه از این نظر مورد انتقاد قرار می‌دهیم که تنها از دیده‌ی مردم اروپا نفرت‌آور و غیرقابل هضم است، بلکه موضوع فوق را علاوه بر آن که غیرمنطقی و ناصحیح است، از آن جهت طرد می‌کنیم که ارتباطی با اسلام ندارد. عملی است نادرست که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه خاندان پیغمبر، صلی الله علیه وآله، مانند این اعمال را به نام سوگواری انجام می‌دادند و نه در عصر امامت آن پیشوایان بزرگ این‌گونه کارها را دیگران به نام «عزاداری» حسین، علیه‌السلام، عملی می‌ساختند و از این‌جاست که باید دید چگونه شد که سالیانی دراز این عمل به نام عزاداری حسین، علیه‌السلام، در بین جمعی از دوستان ساده‌دل آن حضرت شایع بوده است؟
و حیرت انگیزتر این‌که، جمعی در برابر پرسشی که از نظر آنان درباره‌ی این عمل و مانند آن می‌شود بلادرنگ به«عنوان اوّلی» این اعمال می‌نگرند و اگر از نظر اسلام جایز بود پاسخ می‌دهند، بدون آن‌که به بازتاب آن کار و عناوین ثانویه‌ای که بر آن‌ها مترتّب است توجه کنند!

آیا این صحیح است که ما هر کاری را که به «عنوان اوّلی» جایز بود اجازه بدهیم تا مردم مسلمان مراسم پاک اسلام را به آن صورت و در آن قالب انجام دهند؟
اگر هرکسی بخواهد با رعایت «عدم حرمت عنوان اوّلی» مراسم سوگواری را با سلیقه‌ی عام و خاص خود انجام دهد آهسته آهسته داستان «بهره‌برداری از نهضت حسین، علیه‌السلام، » و مراسم سوگواری آن بزرگوار به چه صورت در خواهد آمد؟ و در آن روز آیا نتایج سوء آن مستقیماً متوجه آیین مقدّس اسلام و اساس پاک آن نهضت نخواهد گشت؟(۲۱)



شهید استاد مطهری(ره) در مورد قمه‌زنی می‌نویسند:
قمه‌زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس‌های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه‌ی مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.(۲۲)
مرحوم حاج سراج انصاری نیز یکی دیگر از روحانیان روشن‌فکری است که حدود ۵۰ سال پیش، در روزگاری که هنوز دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن با درا نبودن تلویزیون، ماهواره، اینترنت و… قدرت چندانی نداشتند، ما را بر ضرورت درک اوضاع جهانی و تأثیر تبلیغات سوء دشمنان آگاهی می‌دهد، ضرورتی که هم‌اکنون نیز بعضی‌ها نمی‌خواهند آن را درک کنند:
… چیزی که هست و دارای اهمیت فوق‌العاده می‌باشد، آن است که پیروان مکتب تشیع باید در اقامه‌ی عزاداری مرتکب اعمالی نشوند که بسیار زننده باشد. باید اوضاع کنونی جهان را نیز در نظر بگیرید و ظاهر شرع مقدّس اسلام را شدیداً مراعات کنند و کاری نکند که وسیله‌ی حمله دشمنان و بهانه و بدگوئی آنان باشد. امروز ما می‌بینیم که تبلیغات در هر رشته عکس‌العمل‌های مؤثری دارد و تبلیغات به اندازه‌ای مؤثر است که می‌تواند بر چهره‌ی‌ زیبای حق، پرده‌ی باطل بکشد و با هیکل زشت، باطل را یک موجودی زیبایی معرفی نماید. مثلاً وقتی که در میان اعمال عزاداری، یک عمل ناروایی مانند قمه‌زدن و زنجیرزدن مشاهده می‌شود، دشمنان ما همان عمل را به رخ جهانیان کشیده و در اطراف آن، آن‌قدر تبلیغات می‌نمایند که آن مرد آمریکایی یا آن دانشمند اروپایی چنین تصور می‌کند که مکتب تشیع مروّج چنین اعمالی است و به همین مناسبت با نظر تحقیر به آن مکتب مقدّس می‌نگرد.

این حقیقت را سیزده قرن پیش رهبر معظم ما پیشوای ششم حضرت امام جعفر صادق، علیه‌السلام، در یک جمله کوتاه بیان فرمود و آن جمله این است: کُونُوا لَنا زَیْناً و لاتَکُونوا عَلَیْنا شَیْناً، یعنی شما پیروان مکتب تشیع به وسیله کارهای نیک سربلندی ما باشید و کاری نکنید که برای ما مایه‌ی ننگ و عار باشید. حتی در دنباله‌ی این جمله می‌فرماید: وقتی که شما پیروان ما کار بدی کردید و اعمال ناروایی را مرتکب شدید، دشمنان ما آن اعمال را از ناحیه‌ی ما و اثر تربیت ما خواهند پنداشت و خواهند گفت که مکتب جعفر بن محمد، علیهما‌السلام، است که چنین پیروان بدکاری را تربیت نموده است.

آری کارهای زننده از قبیل قمه‌زدن و قفل به تن کردن و نظایر آن‌ها سبب آبروریزی مکتب تشیع می‌شود و بیگانگان چنین تصور خواهند نمود که این‌گونه اعمال از آیین مذهبی تشیع است، و حال آن که آیین جعفری و مذهب تشیع منزّه و مبرّا از این قسم اعمال ناروا بوده و می‌باشد.(۲۳)


سخنان شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم(۲۴)در مورد قمه‌زنی
از آنجا که هدف ما بازگشت به اهل‌بیت، علیهم‌السلام، است؛ و آن بزرگواران آگاه‌ترین افراد بر شریعت اسلام و بر آنچه بر پیامبر نازل شده و مسائل مربوط به آن، می‌باشند، با این حال چیزی از آنها به دست ما نرسیده که بتواند ربطی به این امور منفی که هم‌اکنون در عزاداری‌ها صورت می‌گیرد داشته باشد. به گونه‌ای که نه در زمان ائمه اطهار، علیهم‌السلام، و نه بعد از آن مردم با این امور منفی آشنائی نداشتند و این شیوه‌های عزاداری در زمان‌های معاصر ایجاد و رواج یافته‌اند. همچنان‌که اگر چیزی از این امور می‌توانست در خدمت به اهداف نهضت حسینی مفید و سودمند واقع شود حتماً اهل‌بیت، علیهم‌السلام، اوّلین کسانی بودند که به آن سفارش می‌نمودند. و یا حداقل باید در این مورد حرفی زده و یا این‌که تشویق و حمایتی از این امور می‌نمودند؛ در حالی که می‌بینیم آن بزرگواران حتی در احادیث ضعیفشان نیز هیچ‌گونه اشاره‌ای به این امور نکرده‌اند. این در حالی است که اهل‌بیت، علیهم‌السلام، مثلاً هنگامی که در موضوع زیارت امام حسین، علیه‌السلام، از زیارت پیاده آن حضرت و مشکلات و سختی‌های راه آن سخن گفته‌اند به بیان جزء جزء ثوابی که زائر در هر قدمش کسب می‌کند پرداخته و ریزترین امور را متذکر می‌شوند. پس می‌بینیم که ائمه، علیهم‌السلام، حتی از این مسائل کوچک نیز سخن گفته‌اند امّا هیچ اشاره‌ای به این اشکال عزاداری ننموده‌اند. همچنین می‌توان در تأکید این موضوع به صورتی واضح به سیره‌ی علمای بزرگ در طول تاریخ از زمان ائمه، علیهم‌السلام، تاکنون نیز اشاره نمود؛ به گونه‌ای که می‌بینیم علمای اعلام با این‌که تنها در پی عمل به واجبات شرعیه نبوده‌اند و به مستحبات و سفارشات رسیده از جانب شرع که وسیله‌ی قرب به خداوند متعال می‌باشند نیز اهمیت خاصی داده و خویش اوّلین کسانی بودند که به آنها عمل می‌نمودند، با این حال در تمام طول تاریخ و حتی تاریخ معاصر شاهد نبوده‌ایم که یکی از مراجع تقلید و یا علمای معروف این‌گونه اعمال منفی را انجام داده باشند. در صورتی که اگر این اعمال از مقربات الهی بود این علماء اوّلین کسانی بودند که قیام به آن می‌نمودند.

از طرفی نیز روشن است که در شریعت اسلام، تمام مردم مخاطب احکام شرعی هستند و وجهی وجود ندارد که بگوییم احکامی نزد ما وجود دارد که مخاطب آن مثلاً فقط علماء هستند و یا این‌که احکامی وجود دارد که مخاطب آن فرد جاهل می‌باشد؛ به گونه‌ای که بعضی از احکام مخصوص علماء و بعضی مخصوص جهلاء باشد یا مثلاً بعضی از آنها مخصوص فرد آبرومند و بعضی مخصوص فرد فرومایه باشند و… از این رو باید گفت که همه احکام شرعی مشترک بین مسلمانان می‌باشند؛ چه واجب و چه مستحب. پس اگر عمل مورد نظر ما نیز مستحب باشد برای همه‌ی مردم مستحب است چه آنها عالم باشند و چه عامی. این در حالی است که تا به حال شاهد نبوده‌ایم که هیچ یک از علماء در طول تاریخ اقدام به این عمل کنند که این بدان معناست که آنها این اعمال را مستحب و مقرّب کننده نزد خداوند نمی‌دانسته‌اند و بنده شخصاً هیچ عالمی را تاکنون نمی‌شناسم که اصرار بر انجام این صورت‌های عزاداری داشته باشد و شاهد نبوده‌ام که مثلاً عالمی قمه بزند. پس اگر عالمی وجود دارد که بر انجام شدن این‌گونه اعمال اصرار دارد و آن را مستحب می‌داند او باید خود اوّلین کسی باشد که قمه بزند و آن را نیز همیشه ادامه دهد تا مردم نیز بر او اقتدا نمایند.

و من خویش شاهدِ این حقیقت بودم که
مرجع کبیر آیت الله العظمی سید محسن حکیم(رض) می‌فرمودند: «همانا قضیه قمه‌زنی، اندوه و غصّه‌ای در گلوی ماست» پس ایشان با این دید به قمه‌زنی نگاه می‌نمودند، ولی در همین حال در جواب به سؤالات نیز می‌نوشتند: اگر قمه‌زنی باعث ضرر به بدن یا هتک حرمت به مذهب اهل‌بیت و شیعیان گردد، حرام است.(۲۵)

نتیجه
۱٫ زیرا این عدّه از فقها در بررسی حکم قمه‌زنی بر مبنای حکم اوّلی آن که وارد نشدن ضرر به بدن است، فتوا به جواز قمه‌زنی- تا زمانی که موجب ضرر جدی بر بدن نشود- می‌نمودند. ولی در این زمان با به وجود آمدن وسائل ارتباطی و پخش سریع اخبار، بحث وهن مذهب بودن قمه‌زنی تشدید گردیده است و به صورت کلی موضوع جدیدی به وجود آمده است.

۲٫ فقها در گذشته در این مورد در تنگنا قرار داشته و دست آنها بسته بود، زیرا در صورت حکم به حرمت قمه‌زنی متهم به مخالفت با عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، می‌شدند.

۳٫ گذشته از این امور ما معتقدیم که علما و اندیشمندان پیشین هنگام اندیشیدن به امور مرتبط به باورها یا مفاهیم اعتقادی، تمامی تلاش خود را بکار بسته‌اند و تمام اجتهاد فقهی خویش را هنگام فتوا دادن به کار گرفته‌اند؛ امّا خداوند از ما خواسته است که جز اندیشه‌ی معصومان، اندیشه‌ای را مقدّس نشماریم.

۴٫ بر تمام آنچه گفته شد باید این را نیز افزود که فقهاء نام‌دار و بزرگی نیز در گذشته وجود داشته‌اند که در فتاوی خویش از قمه‌زنی به عنوان یک بدعت نام برده‌ و آن را حرام دانسته‌اند.

 
منبع: کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی؛ نویسنده همین مقاله.
پی نوشت ها :
۱٫ . میان فقهاء اختلاف وجود دارد، که آیا اضرار به نفس کلاً حرام است، یا تنهاء در صورتی که منجر به مرگ شود حرام می گردد؛ شیخ انصاری و عدّه‌ای دیگر از علماء معتقدند که اضرار به نفس حرام است حتی اگر منجر به هلاکت شخص نشود؛ مثل این که انسان انگشت خود را زخمی کند. بنابر این طبق نظر این فقهاء هرگونه قمه یا زنجیرزدن که منجر به خون‌ریزی یا نظایر آن شود تحت این عنوان یعنی حرمت اضرار می‌گنجد. امّا تعدادی دیگر از علما نیز اعتقاد دارند که اضرار به نفس اگر به نقص جسمی شدید یا به فوت منتهی نشود بر انسان حرام نیست. اگرچه همین فقهاء معتقدند که اگر این اعمال منجر به هتک حرمت مذهب گردند، جایز نیستند؛ و در غیر این صورت جایزند. چنانچه آیت الله العظمی خویی در پاسخ به سؤالی می‌نویسند: اگر این امور مستوجب هتک و توهین باشد حرام است. (حدیث عاشورا، ص ۲۶۵)
۲٫ . تفسیر سوره فلق۱۳
۳٫ . صحیفه نور، ج۲۱، ص۹۸
۴٫ . همان، ج۲۱، ص۹۸
۵٫ . برای نمونه مرجع بزرگ معاصر آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (م۱۳۷۳) با وجود آن‌که در اساس با قمه‌زنی مخالف بود و آن را جایز نمی‌دانست ولی به خاطر شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه آن روز کشور عراق، با رعایت شرایطی فتوی به جواز قمه‌زنی می‌نمود. وی در کتاب «فردوس‌الاعلی» صفحه۲۱ می‌نویسد: «مقتضای قواعد فقهی حرمت قمه‌زنی را می‌ر‌ساند». همانند این موضع‌گیری در مورد یکی دیگر از مراجع بزرگ معاصر یعنی آیت الله سید محسن حکیم نیز وجود داشته است.
۶٫ . علامه سید محسن امین(ره) در این مورد می‌‌گوید: اگر اینان(علماء) واقعاً به مستحب بودن این اعمال باور دارند، چرا هیچ یک از علماء تا به حال در حال قمه‌زدن در طول مراسم محرم دیده نشده است؟!
۷٫ . مرتضی مطهری، مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏۲۴، ص ۴۹۸
۸٫ . آنچه در بحث پیامدهای ناگوار علمی، اجتماعی و تربیتی محافظه‌کاری مطرح می‌شود، به معنای تضعیف روحانیت عزیز شیعه نیست بلکه بیان مظلومیت‌هایی است که فقهای عزیز ما از دست خودی‌ها دیده‌اند و امروز نیز گرفتارند. غرض، بیدارسازی و آگاهی و فراهم‌سازی جو آزادی است تا بستر طرح اندیشه‌های زنده، تازه و بالنده بر روی فقاهت ما باز شود. باید از صاحبان فکر زنده و برخوردار از صلاحیت‌های لازم علمی و اجتهاد استقبال و حمایت کرد و بدون ترس از غوغاسالاری ابواب جدیدی را در اجتهاد باز کرد فقاهت را به پیش برد تا بزرگانی مانند آقای بروجردی، شیخ عبدالکریم حائری، سید ابو الحسن اصفهانی، سید محسن امین و ده‌ها مجتهد دیگر با آن همه افکار بلند و اصلاح‌طلبانه برای ترس از غوغاسالاری و عوام‌زدگی از اجرای آن مقاصد بلند باز نمانند.
۹٫ . مجله فقه؛ شماره۴۳، ص ۳۸
۱۰٫ . صحیفه نور، ج ۲۱، ص۱۵۲: ۲/۷/۶۷
۱۱٫ . همان، ص۱۶۰
۱۲٫ . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۳۷۸؛ استاد حسن شُبر، تاریخ العراق السیاسی المعاصر، ج۲، ص۳۴۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج۲، ص۵۳۱؛ و جعفرالخلیلی، هکذاعرفتهم، ج۳، ص۲۰۷٫
۱۳٫ . حج/۷۸
۱۴٫ . مخالفان سید محسن برای تحریک توده‌ی بی‌سواد جامعه علیه او سید صالح حلی را که به خاطر توانایی بیانش شهره بود جذب خود کردند وی نیز در منابر خود با تصریح به نام سید محسن به اهانت به او می‌پرداخت. او از گفتن هرگونه اتهام و اهانتی نسبت به سید محسن و طرفدارانش اِبا نداشت. به گونه‌ای که در منابر خویش نسبت به مرجع بزرگ شیعه سید ابوالحسن اصفهانی نیز به علّت طرفداریش از سید محسن امین جسارت می‌نمود. از این جهت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در فتوائی استماع سخنان سید صالح را حرام دانست. ولی این فتوا نیز مانع از اهانت وی به بزرگان دین نشد. (شیخ محمّد الحسّون، قراءة فی رسالة التنزیه، ص۳۰-۳۱)
۱۵٫ . اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۳۶۳٫
۱۶٫ . فقیه نواندیش آیت الله محمد جواد مغنیه نمونه‌ای از اندیشه‌های ناب اسلامی بود که در عمر پربرکت خویش خدمات بی‌شماری را به اسلام و تشیع ارائه نمود. او انسانی بود که با زمان به جلو گام برداشته و به این واقعیت رسیده بود که زندگی در حال دگرگونی و تغییر است و یکی از صفات حیات و زمان، تغییر است و اسلام برخی از مسائل عصر جدید را می‌پذیرد و برخی را رد می‌کند. کتاب‌های او پر از نصوص صریح و روشن است لذا آنچه از مسائل زندگی امروزه را که با شرع مقدّس و سنّت رسول خدا، صلی الله علیه وآله، و فقه و احادیث، علیهم‌السلام، اهل‌بیت تباین و تضاد دارد و در میان مردم رواج داده شده را رد کرده است. شهید صدر می‌نویسد: «اکنون برای نخستین بار، ملاحظه می‌کنیم که عنصر فهم اجتماعی نصوص، به صورتی مستقل مطرح می‌شود و هنگامی که بخش‌های کتاب «فقه الامام الصادق» را می‌خوانم، می‌بینم استاد بزرگ ما شیخ محمد جواد مغنیه در این تألیف خود این موضوع را طرح کرده و با دست خویش فقه جعفری را به شکلی زیبا از نظر شیوه و تعبیر و بیان در آورده است…»
۱۷٫ . محمد جواد مغنیه، الشیعة فی المیزان، ص۱۴٫
۱۸٫ . همان، ص ۹۸٫
۱۹٫ . آیت الله محمد باقر بیرجندی، کبریت احمر، به کوشش علیرضا اباذری، ص۱۵۰٫
۲۰٫ . شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد یکی از چهره‌های برجسته سیاسی و مذهبی قبل و بعد از انقلاب می‌باشد که فعالیت‌های سیاسی خویش را قبل از سال ۱۳۴۰ش شروع نموده و از سال ۱۳۴۱ به بعد که نهضت امام خمینی(ره) آغاز گردید تحت لوای ایشان به مبارزه می‌پرداخت. او طی این مدّت بیش از پنج مرتبه به علّت سخنرانی و مبارزه علیه شاه دستگیر و روانه زندان شد. شهید هاشمی‌نژاد پس از انقلاب نیز فعالیت‌های سیاسی خود را ادامه داد و در آغاز به عنوان نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان انتخاب شده، و در تدوین قانون اساسی و به خصوص در جهت تثبیت اصل ولایت فقیه زحمات فراوانی کشید. سرانجام ایشان در هفتم مهر سال ۱۳۶۰ش در پایان کلاس درس، به دست منافقی کوردل به شهادت رسید.
۲۱٫ . شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد، درسی که حسین، علیه‌السلام، به انسانها آموخت، ص۲۶۱-۲۶۳٫
۲۲٫ . علامه مطهری، جاذبه و دافعه علی، علیه‌السلام، ، ص۱۵۴٫
۲۳٫ . رسول جعفریان، برگ‌های از تاریخ حوزه علمیه قم، ص ۶۹-۷۰٫
۲۴٫ . شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم فرزند مرجع عالی‌قدر آیت الله العظمى سید محسن حکیم (قدس سره) در ۱۳۵۸ ﻫ ق در نجف اشرف دیده به جهان گشود و در حوزه دیرین و پرآوازه آن شهر، آموزه‏هاى علمى و دینى را فرا گرفت و به ویژه از محضر آیت الله شهید سید محمد باقر صدر استفاده وافر برد و از یاران خاص آن متفکر شهید شد. از او ده‏ها اثر علمى- دینى نشر یافته است. شهید سید محمد باقر حکیم در مبارزه با رژیم سفاک بعثى تلاش فراوان داشت و از پرچمداران رایت جهاد با آن دستگاه خودکامه بود. از خاندان وى (آل حکیم) حدود ۹۰ نفر به دست رژیم حاکم عراق به شهادت رسیدند. او پس از سقوط صدام، در میان استقبال پرشور، به کشور محنت‏زده عراق بازگشت و کانون توجه مردم آن دیار شد. سرانجام آن شهید والا مقام در اوّل رجب سال ۱۴۲۴ ﻫ.ق پس از اقامه نماز جمعه در حرم مطهر امام على، علیه‌السلام، ، و در راه بازگشت به منزل به واسطه انفجار بمبى که در کنار صحن شریف کار گذاشته شده بود، به مقام عظماى شهادت نائل شدند.
۲۵٫. شیخ محمود الغریفی، شعائر الحسینیه بین الوعی و الخرافه، ص۱۱۹- ۱۲۷٫


http://portal.anhar.ir/node/9706/?ref=sbttl#gsc.tab=0


 

صفحه 29 از 29 < 1 26 27 28 29 > آخرین »









انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 11:56 بعداز ظهر