-
من هميشه آزادى يواشكى رو تجربه ميكردم. اما اين بار بيشتر طول مسير سفرم تو جاده رو بى حجاب رانندگى كردم. چون منم دلم ميخواد كشورم مثل همه كشورهاى همسايه حجاب اجبارى نباشه ؛ بلكه اختيارى باشه در ضمن فكر نمى كردم باز خورد اين صفحه اينقدر زياد باشه ، اين رو به همه خانمها ميگم كه بدونند تلاش همه داره به ثمر ميشينه چون تو كشور تركيه حتىّ يك پسر فروشنده ساده هم از اين پيج خبر داشت و اون رو لايك كرده بود و ميگفت طرفدار اين حركتِ
این یکی از شبهاتی هست که مطرح میکنن :
استانه ی تحریک پذیری مردان در اسلام : مرد مسلمان با موی زن تحریک می شود مرد مسلمان با بوی زن تحریک می شود مرد مسلمان با صدای زن تحریک می شود مردان مسلمن دایم التحریک اند !! بهتر نیست کسی که دچار این بیماری ان دبه جای محدود کردن دیگران فکری به حال بیماری خود کنند ؟؟؟
68 سال سن دارم، به من نخندید و نگویید که از تو گذشته. من هم انسانم دلم میخواهد راحت باشم
اصلا من میخواهم بروم جهنم بتوچه
بهشت زورکی نمی خواهم
من، سكوت و آزادي يواشكي ام درياچه طالقان
از طرف دانشگاه به طالقان رفته بوديم. من و دوستم براي دقايقي از جمع جدا شديم و گذاشتيم باد در موه هاي بوزد انگار كه خدا مو هاي ما نوازش ميكرد... خدا هم حق انتخاب گذاشته براي بنده هاش... من به اين اجبار بله نگفتم و نميگم...اين حق منه .. حق
سلام مسیح جان
این عکس های من هست و چون با این کار هم از شاید کسانی که حجاب رو قبول ندارن و هم حتما از جان نثاران آقا!!!!!!!!!!! فحش میخورم ترجیح دادم صورتم کامل نباشه
امیدوارم به کارت بیاد
موفق باشی
تا آزادی یواشکی به آزادی حقیقی تبدیل شود/تهران
اینجا نزدیک میدان ولیعصره، جلوی کلانتری یک ایستگاه بود و این دو تا تصویر توی میدون که هیچ وقت درکش نکردم...
با خودم گفتم، اگر میخوای یه تابو شکنی فرهنگی انجام بدی،
خوبه اون حرکت یه کم جسورانه تر باشه، تا از یواشکی به حقیقت تبدیل بشه.
به امید روزی که این موج، تمام دل چرکی ها را بشوید
و برای دل های گرممان نفسی تازه بدمد..
در سرزمینم آزادی حق من است. من به کجا بروم؟ خانه ام اینجاست
این هم یک شبهه ی دیگه :
سنت اسلام اینست که زن را به حساب نیاورد. آئین مرد سالارنه اسلام زن را فقط برای یک منظور میخواهد و لا غیر. برای همین است که عشق بعد از اسلام وجود ندارد و کسی دیگر عاشق زن نشد. چون زن موجود بی ارزشی شد... وقتی ۴ تا ۴ تا میتوانید به خانه بیاورید دیگر عاشق چه چیزی میخواهید بشوید؟ دیگر داستان عاشقانه نوشتن و عاشق شدن چه موردی دارد؟ بعد از ورود اسلام عزیز، زن جزو مایملک مرد حساب شد. داستانهای عاشقانه هرچه بوده از قبل از اسلام بیادگار مانده است مانند "بیژن و منیژه" یا "ویس و رامین" و "خسرو و شیرین" و " شیرین و فرهاد" ....تمام آنها از دوران قبل از اسلام است.
With English Translation
ازابتداي اشنايي با همسرم براي او شكايت و غرغرهاي من در هربار بيرون رفتن از بابت سركردن و تحمل شال و روسري عجيب بود و چانه زني ام درانتخاب مانتو هاي هرچه كوتاهتر...مي گفت چرا نمي توني باهاش كنار بيايي و داري خيلي سخت مي گيري...
نمي تونست بفهمه چرا هربار دريك كوچه خلوت يا در اتومبيل بلافاصله روسري رودر ميارم ...وقتي بارون مياد يا باد ميوزه چرا گره روسري رو باز مي كنم و با دو دست بالاي سرم نگه ميدارم تا باد بزنه توي موهام و بارون خيسش كنه...
يكي از روزهاي سرد پاييز با دخترمون كه حدود ۳ سال داشت جدال داشتيم بر سر نگه داشتن كلاهش...من كلاه رو سرش ميكردم و كمي بعد او با خشم اونو برميداشت .با توضيح من كه هوا سرده و سرما مي خوري هم كوتاه نميامد...
عاقبت وقتي اصرار مارو ديد ايستاد، كلاهش رو از سرش برداشت، زل زد تو چشممون و گفت اصلا ميدوني چيه، دوست دارم باد بپيچه تو موهام... موهامو قاطي كنه... اينطوري كه ميشه خوشم مياد !!!
.
.
و من ...
همون دختر ، بعد از ١٧ سال همچنان عاشق حس كردن پيچش باد در لابلاي موهام ... و امروز هم در پاسخ آن هايي كه همه ي آزادي ها و دوست دارم ها و خوش آمدن هايمان را يواشكي كرده اند :
زل ميزنم در چشم هايشان و ميگويم ...
اصلا ميدوني چيه، دوست دارم باد بپيچه تو موهام... موهامو قاطي كنه... اينطوري كه ميشه خوشم مياد!
آزادی یواشکی من در باغ پرندگان تهران . آزادی و پرواز در اینجا رویا است
یواشکی هایم دنیایم را قشنگ تر می سازند...یواشکی عاشق می شویم، یواشکی آزاد زندگی می کنیم، یواشکی می خندیم، یواشکی می رقصیم... یواشکی صدایمان را برایشان بلند می کنیم، یواشکی یواشکی ایرانمان را آزاد می کنیم... هیچ کس در دنیا آنقدر قدرت ندارد تا بتواند یواشکی های یک زن را از او بگیرد. برای یک انسان هیچ چیز الزامی نیست به جز انسان بودن. من بدون داشتن حجاب باز هم یک انسانم.
این خیلی خوبه که اینجا می تونیم یواشکی هامونو یواشکی به هم بگیم. ممنونم از صفحه ی خوبتون.
این نوشته مهدیه گلرو است، زنی که به جرم اعتراض خودش چندین سال زندانی بود. این مطلب را او در صفحه فیسبوک خودش منتشر کرده است:
در عکس نفر سمت راست من هستم،سال 78
درانتقاد به صفحه آزادی های یواشکی دونقد مطرح شده است،یکی،چراآزادی یواشکی؟ ودوم چرا دراین زمان!
در مورد اول من فکر میکنم،ما سالهاست درحال تجربه آزادی های یواشکی هستیم،از زمانی که شب نشینی های دوستانه وروابط دوستانه ممنوع شد وما با بی توجهی ادامه دادیم.شاید نتوانستیم با دوست پسر(دختر)به مسافرت بریم اما یواشکی بودن این آزادی از ارزش فرهنگ سازی اون کم نکرد،ما فرهنگ سازی کردیم وبه این روابط شانیت دادیم وحالا درتلوزیون وسینمای جمهوری اسلامی هم این آزادی های یواشکی دیده میشود.برای من قابل احترام هستند زنانی که در مقابل سازمانها وارگانهای دولتی برای چند لحظه روسری از سر برمیدارند وفریاد میزنند که همه این سالهای خفقان وسرکوب زنان چیزی درون آنها تغییر نکرده وهنوز این زنان به حجاب معتقد نشده اندواز آن زیباتر زنان محجبه ای هستند که میخواهند وقتی حجاب میکنند همه بدانند که آنها انتخاب کرده اند واین اعتقاد ارزشمندشان دستمالی اجبار وزور نشود.ما آزادی های بسیاری را یواشکی شروع کردیم ودور از چشم متحجرین به فرهنگ وعرف بدل کردیم.جدای از حکومت ابتدا مردم،زنان ومردان این جامعه باید به حجاب اختیاری باور داشته باشند واین برداشتن حجاب در کوی و برزن تلاش برای متقاعد کردن مردم است،زمانی که عرف تغییر کند،قانون ناگزیر از تغییر است.انتقاد دوم هم که وقتش نیست و....نیاز به پاسخ ندارد باشد که زمانش برسد.
حجاب هیچ وقت، تاکید میکنم هیچ وقت نه برای من ونه برای بسیاری از زنان مسیله اصلی نبوده اما حرفهایی از جنس 35 سال پیش نزنیم که حالا مهم نیست وحالا توجه نکنیم .برای تغییر هرکس هر چه درتوان دارد انجام میدهد، کمتر وبیشتر ندارد،شاید یک تکه روسری شاید.....
ما یواشکی فرهنگ وعرف رو عوض کردیم.
من و بهترین دوستم باغ گلها اصفهان حجاب اختیاری
کور باش بانو! نگاه که میکنی میگویند نخ داد... عبوس باش بانو! لبخند که میزنی میگویند پا داد... لال باش بانو!حرف که میزنی میگویند عشوه فروخت...زندگی برای تو راحت نیست! اما... تو صبور باش بانو.!
————————————————————
هی پسر جان!!!!!
او یک دختر است...
یک انسان....
همانند تو....
اما....
عقاید پدر بزرگانمان نگاه هیز مردمانمان...
اورا متفاوت از تو میخوانند....
تفاوتی که هیچوقت لمسش نکرده.....
اصلا کدام تفاوت؟؟؟؟؟
او ابرو بر میدارد....
تو هم بر میداری...
آرایش میکند.....
توهم آرایش میکنی....
گشواره می اندازد....
توام میندازی.....
لوس حرف میزند.....
توهم میزنی....
او و تو تنها یک تفاوت دارید....
دوستی او با یک پسر .دوست داشتنش.هم آغوشیش.بوسیدنش.یعنی فاحشگی....!!!!!
اما...برای تو... یعنی... آزادی....... جوونی کردن....
او یک دختر است....
حتی اگر فاحشه باشد.....
کارهایش زنانه است....
افکارش زنانه است....
دوست داشتنش زنانه است....
ببین او با تمام تفاوتهایش پا جنسیت اش ایستاده است....
اما تو چی؟؟؟؟؟
مردانگیت را به چه میفروشی؟؟؟؟؟؟